درویش
در خبر دویچه وله بیان شده: «بعدازظهر روز دوشنبه سيزدهم فوريه (۲۴ بهمن) تصميم مسؤولان حكومت جمهورى اسلامى ايران براى بستن حسينيه دراويش گنابادى در شهر قم موجب برپايى ناآرامى شد. حسينيه را شبانه به آتش كشيدند و آثار آن را با بولدوزر محو كردند. گفته مىشود كه صدها تن از دراويش را دستگير كردهاند. در پى آن اعتراضهايى صورت گرفتند، از جمله از سوى سازمان عفو بينالملل، آيتالله منتظرى و مهدى كروبى، رييس پيشين مجلس شوراى اسلامى.» در ترجیع بند ۱ اوحدی و در قصیده ۱ عراقی کلمات منتظر و مجلس و در مقاله کلمات مجلس و بهمن و عددهای ۲۴ و ۱۰۰ و در مثنوی ۱ نسیمی کلمات مجلس و کروبیان و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در قصیده ۱ حافظ کلمه کروبیان و در مسمط ۱ ادیب المملاک کلمات بهمن، شبانه و آتش و در ترجیع بند ۱ نسیمی کلمات شبانه و آتش وجود دارند. در خبر دویچه وله بیان شده مهدى كروبى دبيركل حزب اعتماد ملى ايران و رييس پيشين مجلس شوراى اسلامى ايران است. در باب ۱ کتاب مقدس استر و در قصیده ۱ فضولی و در قصیده ۴۲ محتشم کاشانی کلمه اعتماد و در مقاله کلمه مجلس ذکر شده است. در خبر دویچه وله بیان شده: «دكتر محمد برقعى، مردمشناس كه از ريشهها و چگونگى پديدارى وقايع هفته پيش در شهر قم آگاه است در اين باره به صداى آلمان گفت: ”چون اینها را در شهرهای دیگر هم سرکوب کرده بودند دراویش اینبار سعی کردند که در اینجا ایستادگی بکنند و فکر میکردند که چون فضا هم فضای دینی هست، پس به اینها اجازهی این را میدهند. جمع وسیعی در آنجا گرد آمدند، از شهرهای مختلف، ایستادند و در حسینيه ماندند و هنگامیکه مورد حمله قرار گرفتند طبق دستور عرف و شیوه عملکردشان سعی کردند مدارا بکنند، گل بدهند و غیره و ذالک. ولی آنها مصمم بودند که حمله بکنند و در آنشب که اینها به اعتراض در قم، در خیابان حرم نشستند و تحصن کردند با جمعیتی حدود ۱۰۰۰ و خردهای و چون در شهر قم هم مورد احترام بودند و جمع بسیاری از مردم هم به اینها پیوستند، هم به دلیل احترام به خانوادهی شریعت و هم بر عملکردشان و هم بخاطر عصبانیتی که از این قشریون داشتند، اینها آمدند و کار عجیب و غریبی کردند و آن اینکه تمام چراغهای خیابان را از دم حرم به پایین خاموش کردند و در تاریکی ادامه حملهای که اینها با سنگ و کلوخ بسوی اینها آغاز کرده بودند، بصورت بسیار وحشیانه و بسیار سختی به اینها حمله کردند و بعد هم بلدوزر آوردند و همهی اینها را گرفتند و تعداد زیادی را هم مجروح کردند، به زندان بردند و بقول یکی از خانوادهی خود ما در قم کربلا بپا کردند و بعد هم بلدوزر آوردند و الان تمام آن مجموعه را ویران کردند، با خاک یکسان کردند و روی ویرانهها هم یک علامتی زدند با عنوان نمایشگاه فتنه و فساد. “»در ترجیع بند ۱ نسیمی کلمات برقع، آگاه، گل و قم و در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات برقع، آگاه، حرم، خاموش، گل، خاک، سنگ، ویرانه و عدد ۱۰۰۰ و در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی و در قصیده ۱ عراقی کلمه برقع و عدد ۱۰۰۰ و در غزل ۴۲۲ بلند اقبال کلمه برقع و در قصیده ۱ فضولی کلمات کربلا، آگه، گل، سنگ، چراغ، صدا، فساد، جمعیت و عدد ۱۰۰۰ و در مقاله کلمات خاموش، کربلا، خاموش، ریشه، جمعیت، آگاه، فتنه و عدد ۱۰۰۰ و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمات گل، چراغ، زندان و فتنه و عدد ۱۰۰۰ و در ترجیع بند ۱ فرخی سیستانی کلمات آگه، گل، چراغ و عدد ۱۰۰۰ و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات حرم، چراغ، گل، خاک، سنگ، حمله و عدد ۱۰۰۰ و در قصیده ۱ طبیب اصفهانی کلمات حرم و خاموش و در مثنوی ۱ حزین لاهیجی کلمه آگاه و در غزل ۱ شهریار کلمات درویش و چراغ و در آیه نور و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در قصیده ۲۴ محتشم کاشانی کلمه چراغ و در غزل ۱ میرزاده عشقی کلمات چراغ و سنگ و در قصیده ۴۲۲ امیر معزی کلمه چراغ و عدد ۱۰۰۰ و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در قصیده ۱ حزین لاهیجی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در قصیده ۲۴ ظهیر فاریابی کلمه گل و عدد ۱۰۰۰ و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» و در غزل ۱ محتشم کاشانی و در غزل ۱ فیض کاشانی و در غزل و مثنوی ۱ مسعود سعد سلمان و در غزل ۱ یغمای جندقی کلمه گل و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمه قم و عدد ۱۰۰۰ و در غزل ۱ فروغی بسطامی و در غزل ۱ فرخی یزدی عدد ۱۰۰۰ و در ترجیع بند ۱ اوحدی کلمات حرم و صدا و عدد ۱۰۰۰ و در قصیده ۱ سلیم تهرانی کلمات گل، صدا و عدد ۱۰۰۰ و در شعر ۱ آغاز کتاب عراقی کلمه فساد و در متفرقات ۱ شاه نعمت الله ولی کلمات آگاه و ویران و عدد ۱۰۰۰ و در باب ۱ کتاب مقدس اشعیاء و در برگ ۲۴۲ کتاب زهیر کلمات گل، صدا، عصبانی، سنگ و ویران و در برگ ۲۴۴ کتاب زهیر عدد ۱۰۰۰ و در غزل ۲۲۴ مولانا کلمه ویران و عدد ۱۰۰۰ و در قطعه ۱ پروین اعتصامی کلمات گل، خاموش و علامت و در ترجیع بند ۱ میلی کلمه علامت و در در بیت ۴ شعر ۲ النوبة الثالثة - سوره ص میبدی کلمات صوت یا صدا و «سنگ و کلوخ» وجود دارد. شعر «دسته گل آخرین» سروده ویکتور هوگو است. جواد نوربخش نویسنده کتابهای «گلزار مونس» و «گلستان جاوید» استجعفر پناهی دستیار کارگردان فیلم «گلنار» است. در قصیده ۱ نظام قاری کلمه گنار وجود دارد. . اشو نویسنده کتاب «گلهای جاودانگی» است. در خبر دویچه وله بیان شده: «محمد برقعی: از همان جنس است. فشار فکریاش همان است و فشار عقیدتیاش هم از همان بابت است. یعنی این بخش نیروهای متعصب مذهبی باریکاندیشی مثل امثال آقای مصباح یزدی و بدتر از ایشان که عدهی زیادی هستند، اینها همیشه درگیری داشتند و کتب زیادی هم علیه عرفان نوشتند و همیشه هم اینها را بعنوان نیروهای فساد میدانستند. به دلیل اینکه، همانطور که قبلا هم گفتم، سطح روشنفکرانه دارند. اینها برنمیتابند آنچه را که دروایش میگویند. مثلا شما فرض کنید آن شعر داستان معروف مولانا را وقتی که به مکه می رفتند میگوید «ای قوم به حج رفته کجایی». یعنی می گوید، بجای اینکه به مکه بروی و آنجا سنگ را ببوسی، روح این مسئله و اینکه حج یعنی نزدیک شدن به خدا، پس شما میتوانید در خانهیتان باشید و این پول را هم به مردم بدهید. بنابراین، این مسایل با آن قشریگریهای دینی نمیخواند. این دعوا همیشه وجود داشته، ولی قدرت وجود نداشته است، قدرت سیاسی نبوده که سرکوب بکنند. الان حکومت، چون حکومت اسلامی است، چون ابزار قدرت بدست اینها افتاده و چون آن بخش قشریون اسلامی بقدرت رسیدهاند و ابزار قدرت را هم دارند، دیگر دعوا تنها دعوای عقیدتی نیست، بلکه حالا ابزار را دولت بدست دارد و می تواند بولدوزر بیاورد و تمام مجموعه را خراب بکند، میتواند بزند، میتواند زندانی کند. الان به چیزی که ما باید نگاه کنیم بعنوان یک مسئلهی معرفتی اینکه اول باید عقیدهی انسانها را محترم بشماریم. مسئلهی دوم مسئلهایست که به نظر من عام است و نه مختص به کسانی که اهل طریقتاند یا شریعت، بلکه از نظر من باید برای کسانی که دیندار هم نیستند این مسئله مطرح باشد، و آن اینکه چرا یک دولتی و یک حکومتی باید صاحبان یک اندیشه و عقیده را که خواستهی خودشان را بصورت مدنی مطرح کردهاند و نه آنکه رفته باشند و جنگ و درگیری کرده باشند اینطور بیرحمانه بکوبد و به زندان بیندازد و به جرم عقیده سرکوب بکند. این امریست که بسیار بسیار کار خطرناکیست و همهی نگرانی من برای آیندهی کشورمان این بخش قضیه هست، وگرنه بخش عقیدتی همیشه خواهد ماند.» اگر این متن را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۴۵۴۲ میشود. در ادامه مقاله عدد ۲۲۵۴ ذکر شده است. ارقام عددهای ۲۲۵۴ و ۴۵۴۲ مشترک هستند. در بیت ۶ شعر ۱۱ النوبة الثانیة - سوره انعام میبدی کلمه ابراهیم وجود دارد. ابراهیم(ع) حج را پایه گذاری کرد. اگر متن بیت ۶ شعر ۱۱ النوبة الثانیة - سوره انعام میبدی را به عددهای ابجد کبیر و وسیط تبدی کنیم حاصل ۲۱۹۷۰ و ۲۲۵۴ میشود. در مقاله بیان شده که سوره انعام ۲۹۷۱ کلمه دارد. بین عددهای ۲۹۷۱ و ۲۱۹۷۰ چهار رقم مشترک هستند. در سوره انعام به ابراهیم(ع) اشاره شده است. در توضیحات ابوقبیس در سایت ویکیشیعه بیان شده: «گویند حضرت ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) پایههای خانه کعبه را تا جایگاه حجرالاسود برافراشتند. آنگاه حضرت ابراهیم (ع) حجرالاسود را که در کوه ابوقبیس به امانت نهاده شده بود، برگرفت و در جایگاه خود قرار داد.» اگر این متن را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۷۲۵ میشود. در مقاله کلمات عدد ۷۲۵ و کلمات ابراهیم، اسماعیل و کعبه و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات خلیل و اسماعیل و در قصیده ۱۶ عطار کلمات متن، سنگ و الحجر و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمه بوقبیس ذکر شده است. در برگ ۲۲۴ کتاب انسان از منظری دیگر شعری از سهراب سپهری آمده که در آن کلمات کعبه و سنگ حجرالاسود ذکر شدهاند. سهراب سپهری متولد شهر قم است. عنوان خبر دویچه وله «حمله به دراويش گنابادى قم و اعتراضها به آن» است. اگر مصرع «ای قوم به حج رفته کجایی» را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۰۰ میشود. در مقاله عدد ۱۰۰ ذکر شده است. استاد طاهری بیان میکنند که اگر فقیری در فاصله چندین کوچه از محل زندگی فرد وجود داشته باشد واجبتر است که هزینه حج را به مردم فقیر کمک کند. در مقاله کلمه کعبه و در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمات کعبه و حج و در قصیده ۱ فضولی کلمات کعبه و فقر و در ترجیع بند ۱ اوحدی کلمه کوچه و در ترجیع بند ۱ مولانا و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در غزل ۱ شهریار و در قصیده ۱ عراقی و در مثنوی ۱ حزین لاهیجی و در تضمین ۱ فروغی بسطامی و در قصیده ۱ نظام قاری و در غزل ۱۲۶۴ مولانا کلمه کوی و در ترجیع بند ۱ نسیمی کلمات کوی و فقیر و در قصیده ۱ جهان ملک خاتون و در قطعه ۱ پروین اعتصامی و در غزل ۱ فرخی یزدی و در غزل ۱ آشفته شیرازی و در قصیده ۲۴ خاقانی و در قصیده ۴۲ محتشم کاشانی کلمه فقر و در باب ۱ کتاب مقدس استر و در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی کلمه فقیر وجود دارد. علی سیستانی نویسنده رساله در مبحث قبله است. غزلیات کوچهها و بیشهها» سروده ویکتور هوگو است. جواد نوربخش نویسنده کتاب «فقر و فقیر» است. در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمات کعبه و زیارت و در حکایت ۱۰ باب اول در سیرت پادشاهان گلستان سعدی کلمه زیارت و در مقاله کلمات مدرسه و سفر و در شعر «همچون کرگدن تنها سفرکن» از بودا(ع) کلمات سفر و خریدار وجود دارند. «زائر پرشور» شعری از شکسپیر است. در ادامه مقاله به سید شهابالدین مرعشی نجفی اشاره شده است. در توضیحات سید شهابالدین مرعشی نجفی در ویکیپدیا بیان شده: «تأسیس مدارس علمیه یکی از فعالیتهای وی بوده که مدرسه مهدیه، مدرسه شهابیه از جمله آنهاست. مرعشی نجفی هرگز نتوانست به زیارت کعبه برود زیرا به گفته خودش استطاعت و تمکن مالی سفر حج را نداشتهاست چون درآمد خود را صرف خرید کتاب میکرد.» در خبر دویچه وله بیان شده: «محمد برقعی: به این مسئله باید از دو بعد نگاه کرد. یک بعد آن معرفتی است و آن ستیزیست كه میان اهل شریعت و طریقت از دیرباز ادامه دارد. اهل طریقت (فقط برای آگاهی بگویم) فرقشان با اهل شریعت این است که مثل نیروهای روشنفکر دینی هستند. اینها با اهل شریعت تفاوت بنیانیشان این است که بنوعی تسامح و تسامل و مدارای بین اندیشهها معتقدند و معتقد نیستند که فهم دین و فهم حقیقت انحصاریست و بعد هم به همین علت در متن دین معتقدند که ما باید روح مسایل را بفهمیم تا متناش را. همان حرفی که مولانا میزند، «ما ز قرآن مغز را برداشتیم/ پوست را پیش خران انداختیم»، که این مشکل پیدا میکند با اهل شریعت که معمولا میخواهند ظاهر دین را بگیرند، دین عوام را. و به همین علت از دیرباز در فهم اینها مشکل داشتند، حتا در کتبی که اینهمه مورد احترام جامعهی ماست، مثل آثار مولانا و غیره و ذالک، همهی اینها را فاسد میدانستند. ولی این درگیری در حد درگیری اندیشه و فکریست. متاسفانه هر موقعی که اهل شریعت دست بالا را میگیرند، متعصبین این بخش به دلیل آن فهم محدودشان هیچ اندیشهی دیگری را برنمیتابند و به آن عکسالعمل بخرج میدهند و سعی کردند از اول انقلاب هم اهل طریقت را به انواع و اقسام هرجا دستشان رسیده، همانطور که من در همدان ديدم و یا در جاهای دیگر، محدودیت ایجاد کنند. همین مسئلهای که از قدیم بود و من حالا به قم هم خواهم پرداخت. ولی این بعد دیگری الان پیدا کرده است که از این بابت شاید مثلا برای نیروهای دیگر هم مطرح باشد، بعد سیاسی آن است. بعد سیاسیاش اين است كه برای اولین بار جماعتی، پیروان اعتقادی، بر سر عقیدهیشان ایستاده و سعی کردهاند که حقوق خودشان را بگیرند. آن نیرویی که الان قدرت پیدا کرده که متاسفانه بیشتر هم در آن بخش متعصب شریعتی بر قدرت قرار میگیرد، آنها هر حرکت منسجمی را سرکوب میکنند. این حرکت را، اعم از اینکه یک حرکت کارگری باشد یا یک حرکت دینی و یا یک حرکت دانشجویی، بشدت کامل میخواهند سرکوب بکنند تا اینکه هیچ مجموعهی متشکل در مقابل اینها قرار نگیرد. قم را از این زاویه کوبیدند و آن این بود که برای اولین بار این مجموعه ایستاد و خواست که به حق خودشان بصورت دستهجمعی برسند که اینها با نهایت خشونت کوبیدند.» اگر این متن را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۷۱۹۶ میشود. در مقاله بیان شده که سوره اسراء ۶۷۹۱ حرف دارد. ارقام عددهای ۶۷۹۱ و ۷۱۹۶ مشترک هستند. در سوره اسراء و در مقاله کلمات قرآن و مغز ذکر شدهاند. در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمه حاشیه وجود دارد. در حاشیه زیر درباره قصیده ۱۶ عطار در سایت گنجور به بیت «ما ز قرآن مغز را برداشتیم/ پوست را پیش خران انداختیم» اشاره شده است. حاشیه زیر را فردی به نام مولانا نوشته است. ساعت حاشیه زیر ۱۳:۵۲ است. در مقاله بیان شده که سوره شوری ۳۵۲۱ حرف دارد. ارقام عددهای ۱۳:۵۲ و ۳۵۲۱ مشترک هستند. در سوره شوری کلمات قرآن و مغز ذکر شدهاند. جواد نوربخش نویسنده کتاب «ذوالنون مصری» است. دوالنون(ع) همان یونس(ع) است. در مقاله بیان شده که سوره یونس ۱۷۸۳ کلمه و سوره یوسف ۱۷۳۸ کلمه دارد. درگذشت جواد نوربخش در سال ۱۳۸۷ خورشیدی بوده است. ارقام عددهای ۱۳۸۷، ۱۷۳۸ و ۱۷۸۳ مشترک هستند. در سورههای یونس و یوسف و در ترجیع بند ۱ مولانا و در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی کلمات نور و بخش و در قصیده ۱ عراقی و در قصیده ۲۴ خاقانی و در برگ ۲۴۲ کتاب زهیر و در برگ ۲۴۴ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه و در غزل ۱۲۶۴ مولانا کلمه بخش ذکر شده است. در مقاله کلمات قرآن، حافظ، مکتب و دبستان ذکر شدهاند. در توضیحات جواد نوربخش در ویکیپدیا بیان شده پس از فراگیری قرآن کریم و دیوان حافظ در مکتبخانه، به دبستان رفت. عنوان غزل ۱ شهریار مکتب حافظ است. در توضیحات جواد نوربخش در ویکیپدیا بیان شده پدر وی از تاجران بنام کرمان بود. وی در دانشگاه تهران در رشته پزشکی تحصیل کرد و همزمان زیر نظر پیر طریقت خود، میرزا عبدالحسین ذوالریاستین شیرازی (مونسعلیشاه)، به تربیت معنوی و اربعينات سلوكي پرداخت. پس از درگذشت مونسعلیشاه در سال ۱۳۳۲ خورشیدی نوربخش جانشین او و رئیس بیمارستان بم شد. در مقاله کلمات پدر، تاجر، کرمان، دانشگاه تهران، پزشک، شیراز، رئیس، بیمارستان، بم و عدد ۱۳۳۲ و در نامههای فارسی ۱۰۰ قائم مقام فراهانی کلمات تجار و شیراز ذکر شدهاند. در ویکیپدیا بیان شده: «با درگذشت مونسعلیشاه در ۲۴ خردادماه ۱۳۳۲ و بر پایه وصّیت وی، هدایت سلسله نعمتاللهی به جواد نوربخش (نورعلیشاه) سپرده شد.» در مقاله عدد ۲۴ ذکر شده است. در مقاله بیان شده که سوره قلم ۱۳۲۳ حرف دارد. ارقام عددهای ۱۳۲۳ و ۱۳۳۲ مشترک هستند. در آیه ۲۴ سوره قلم کلمات بینوا و فقیر ذکر شدهاند. آیه ۲۴ سوره قلم و ترجمه انصاریان بیان می کند: «امروز نباید نیازمندی در این باغ بر شما وارد شود» اگر این آیه را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۱۶ میشود. در مقاله عدد ۱۱۶ ذکر شده است. در توضیحات درویش در ویکیپدیا بیان شده: «درویش، فقیر صوفی که غالباً از متعلقات دنیوی به اندک مایه قناعت میکند یا لامحاله از قید تعلقات کناره میجوید و حتی گاه از باب تحقیر و تهذیب نفس و نه به داعیه حرص مال یا عدم توکل، و آن هم برای رفع ضرورت، به دریوزگی و سؤال نیز تن در میدهد را می نامند. اصل لفظ درویش نیز به موجب بعضی قرائن ظاهراً با لفظ دریوزه مربوط است. اخوان طریقت و سالکان طریق و تمام اعضای سلاسل صوفیه نیز عموماً بنام درویش خوانده میشوند.» متن عربی آیه ۲۴ سوره قلم بیان میکند: «أَنْ لَا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينٌ» اگر این آیه را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۲۱ میشود. در مقاله عدد ۱۲۱ ذکر شده است. در این آیه کلمه مسکین و در شعر ۱۰ باب اول در سیرت پادشاهان گلستان سعدی کلمات مسکین و درویش ذکر شدهاند. در آیه ۱۰۰ سوره اسراء کلمات درویش و رحمت ذکر شدهاند. ارقام عددهای ۱۰ و ۱۰۰ مشترک هستند. در مقاله بیان شده که در سوره الرحمن یا رحمت کلمات نعمت، الله و ولی ذکر شدهاند. جواد نوربخش نویسنده کتاب «زندگی و آثار شاه نعمتالله ولی کرمانی» است. در توضیحات جواد نوربخش در ویکیپدیا بیان شده: «قطب یا پیر سلسله نعمتاللهی در ایران، استاد روانپزشکی دانشگاه تهران، شاعر و نویسنده و یکی از روانپزشکان برجسته کشور بود.» در توضیحات جواد نور بخش در ویکیپدیا بیان شده: «طی این دوران علاوه بر ریاست انجمن روانپزشکی به مدت دو سال، ریاست بیمارستان روزبه و ریاست گروه روانپزشکی دانشگاه تهران را نیز عهدهدار بود، و در ساخت بیمارستان اوین در تهران، مشارکت داشت.» در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» کلمات انجمن، روان و پزشک و در ترجیع بند ۱ فرخی سیستانی کلمات انجمن و روان ذکر شدهاند. نازنین بنیادی در سریال تلویزیونی «بیمارستان عمومی» بازی کرده است. در توضیحات جواد نوربخش در ویکیپدیا بیان شده که بعد از فتنه ۱۳۵۷ جواد نوربخش ایران را برای همیشه ترک گفت و به آمریکا و بعد به لندن عازم شد. در ویکیپدیا بیان شده که نازنین بنیادی از لندن به لس آنجلس در آمریکا مهاجرت یا کوچ کرد. در توضیحات جواد نوربخش در ویکیپدیا بیان شده خانقاه نعمتاللهی در خارج از ایران، در اروپای غربی، روسیه، کانادا، مکزیک، ایالات متحده آمریکا، استرالیا و پنج کشور غرب آفریقا تأسیس شد. در غزل ۱ آشفته شیرازی کلمه خانقاه وجود دارد. در غزل ۱ آشفته شیرازی کلمات نعمت و درویش ذکر شدهاند. در توضیحات دراویش گنابادی در ویکیپدیا بیان شده: «دراویش گنابادی به شدت متاثر از شخصیت، منش و دانش «شاه نعمتالله ولی» شدند و بسیاری از ایشان، از آن پس خود را «نعمتاللهی» نامیدند.» نورعلی تابنده ملقب به مجذوبعلیشاه، قطب یا رهبر سلسله نعمتاللهی سلطانعلیشاهی دراویش گنابادی بود.» درگذشت نورعلی تابنده در سال ۱۳۹۸ خورشیدی بوده است. در مقاله به سال ۱۳۹۸ خورشیدی اشاره شده است. در توضیحات نورعلی تابنده در ویکیپدیا بیان شده: «دو روز بعد هم نورعلی تابنده در پیامی از هوادارانش خواست، آرامششان را حفظ و محل را ترک کنند و همچنین مجذوبان نور پیرو فرمان قطب دراویش گنابادی و در پی تکذیبه رسمی مقامات انتظامی مبنی بر وجود هرگونه برنامهای برای بازداشت دراویش و تعهد شفاهی مقامات، از بازگشت آرامش به خیابان گلستان هفتم؛ محل منزل نورعلی تابنده خبر داد.» در مثنوی ۱ حزین لاهیجی کلمه تابنده و در شعر «همچون کرگدن تنها سفرکن» از بودا(ع) کلمه مجذوب و در ترجیع بند ۱ مولانا کلمات قطب، درویش، آرام و گلستان و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات درویش، آرام و گلستان و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمات گلستان و منزل و در غزلهای ۱ بیدل دهلوی و فیض کاشانی و در قصیده ۱ امیرخسرو دهلوی و در قصیده ۱ طبیب اصفهانی و در قصیده ۱ میلی و در شعر ۲۴ خسرو و شیرین نظامی گنجوی و در شعر ۴۲ پادشاهی بهرام گور شاهنامه فردوسی کلمات منزل و آرام و در مقاله کلمات گلستان و آرام ذکر شده است. در توضیحات نورعلی تابنده در ویکیپدیا بیان شده: «تابنده پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران در کابینه دولت موقت مدتی معاون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مدیر سازمان حج و زیارت و معاون وزارت دادگستری بود.» در حکایت ۱۰ باب اول در سیرت پادشاهان گلستان سعدی کلمات درویش و زیارت و در قطعه ۱ سلیم تهرانی و در قصیده ۲۴ محتشم کاشانی کلمات دولت و وزرات وجود دارند. در مقاله به انقلاب یا عبارت بهتر فتنه ۱۳۵۷ و سوره حج اشاره شده است. در توضیحات نورعلی تابنده در ویکیپدیا بیان درجه دکتری حقوق را از دانشگاه پاریس اخذ کرد. او همچنین در رشته زبان فرانسه نیز مشغول به تحصیل بود و دیپلم آن را دریافت کرد در توضیحات نورعلی تابنده در ویکیپدیا بیان شده: «روز سوم اسفند ماه به دلیل تحصن دراویش گنابادی در سوم اسفند سال ۱۳۸۷ مقابل مجلس شورای اسلامی در میدان بهارستان تهران برای اعتراض به تخریب محل اجتماعشان در اصفهان (و آرامگاه درویش ناصرعلی) و بازداشت تعدادی از آنها توسط نیروهای انتظامی از سوی نورعلی تابنده به عنوان روز درویش نامگذاری شدهاست.» اگر این متن را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۰۴۴ میشود. در مقاله خبری از ایران اینترنشنال با عنوان «سال ۱۴۰۴ با شعارهای اعتراضی مردم در اماکن تاریخی آغاز شد.» آمده که در آن کلمه آرامگاه ذکر شدهاند. در مقاله عدد ۱۳۸۷ کلمات مجلس، میدان، بهار، اعتراض، تخریب، اصفهان، آرامگاه، درویش و علی ذکر شدهاند. در ویکیپدیا بیان شده تکیه ایزد گشسب یا تکیه درویش ناصرعلی مربوط به دوره پهلوی دوم بود و در تخت فولاد اصفهان واقع شده است. در مقاله کلمات پهلوی، تخت، فولاد و اصفهان ذکر شده است. در ویکیپدیا شماره ثبت تکیه ایزد گشسب ۱۲۲۹۶ ذکر شده است. در مقاله عدد ۱۲۹۶ ذکر شده است. ارقام این عددها مشترک هستند. در ویکیپدیا بیان شده که تکیه ایزد گشسب در سال ۱۳۸۴ خورشیدی ثبت شده است. در مقاله بیان شده که سوره آلعمران ۳۴۱۸ کلمه دارد. ارقام عددهای ۱۳۸۴ و ۳۴۱۸ مشترک هستند. در سوره آل عمران کلمات ایزد، سال و ثبت ذکر شدهاند.
توضیحات کوه ابوقبیس در سایت ویکیشیعه
مطلبی که بیان گردید بخشی از مقاله «لذت حقیقت» است که آدرس آن در زیر آمده است.
نظرات
ارسال یک نظر