بشارت ظهور محمد(ص)
موسی ز ظهور تو خبر داده به یوشع
در زیر مطلبی از خبرگزاری رسمی حوزه با عنوان «آیا حضرت موسی و عیسی (ع) بعثت پیامبر اسلام (ص) را بشارت دادهاند؟» آمده که بیان میکند: «در سِفر تثنیه عهد عتیق چنین آمده است: «و خداوند به من گفت: آنچه گفتند نیکو گفتند؛ نبی را برای ایشان از میان برادران ایشان مثل تو مبعوث خواهم کرد و کلام خود را به دهانش خواهم گذاشت و هر آنچه به او امر فرمایم به ایشان خواهد گفت.» اگرچه برخی از یهودیان این پیامبر موعود را یوشع بن نون و برخی از مسیحیان او را حضرت عیسی دانستهاند ولی به چند دلیل به نظر میرسد مراد از این بشارت بعثت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) باشد.
۱ - یهودیانِ معاصرِ حضرت عیسی (علیه السلام) با اینکه عیسی آمده بود منتظر ظهور پیامبر دیگری نیز بودند، بنابراین آن چنان که برخی از مسیحیان ادعا کردهاند پیامبر مورد اشاره در این آیه نمیتواند حضرت عیسی (علیه السلام) باشد زیرا اولاً خود عیسی (علیه السلام) در هیچ جا ادعا نکرده است که مورد بشارت پیامبران پیشین به ویژه حضرت موسی (علیه السلام) بوده است، ثانیا این ادعا در انجیل نیامده است. علاوه بر اینکه حواریان و بزرگان مسیحی همانند پولس هم در اثبات حقانیت عیسی (علیه السلام) به ویژه زمانی که مسیحیت با عناد یهودیان روبه رو شد به چنین بشارتی استناد نکردند.
۲ -در این آیه پیامبر موعود همانند موسی دانسته شده است؛ «... از میان برادران ایشان مثل تو...» در حالی که نه عیسی و نه یوشع هیچ یک همانند موسی نیستند؛ زیرا یوشع از بنی اسرائیل بود و این امکان ندارد با وجود موسی و شریعت پایدار او از میان بنی اسرائیل پیامبری همانند موسی مبعوث شود. علاوه بر آن در اینجا اشاره شده است که پیامبری را مبعوث خواهم کرد در حالی که یوشع در آن زمان حاضر بوده است. همچنین حضرت عیسی نیز همانند موسی نیست؛ زیرا اولاً، مسیحیان بر این باورند که عیسی خداست ولی هیچ یک از یهودیان به خدا بودن موسی باور ندارند. ثانیا در نظر مسیحیان عیسی قربانی گناهان مردم شده است در حالی که درباره حضرت موسی چنین باوری وجود ندارد.
در سِفر تکوین هنگامی که حضرت ابراهیم از خدا میخواهد فرزندش اسماعیل را در نزد خود نگه دارد، خداوند به او میگوید: «اما در خصوص اسماعیل تو را اجابت فرمودم، اینک او را برکت داده، بارور و بزرگ گردانیده به ماد ماد، و دوازده رئیس از وی پدید آیند و امتی عظیم از وی به وجود آورم.» زبانشناسان عبری و سریانی معتقدند «ماد ماد» در زبان عبری و «طاب طاب» در زبان سریانی به معنای همان «محمّد» است. و دوازده رئیس هم به امامان دوازدهگانه معصوم و جانشینان آن حضرت اشاره دارد که پس از آن حضرت، رهبری مردم را بر عهده دارند.» اگر این متن را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۰۷۰۷۵ میشود. در مقاله به آیه خلق عظیم درباره رسول اکرم(ص) اشاره گردید. در مقاله بیان شده که اگر عبارت «خلق عظیم» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۷۵۰ میشود. ارقام عددهای ۱۷۵۰ و ۱۰۷۰۷۵ مشترک هستند. در مقاله ذکر شده که آیه ۱۵۷ سوره اعراف و ترجمه انصاریان بیان میکند: «كسانى كه از فرستاده و پيامبر امى پيروى مىكنند، كه نام [و نشان] او را در تورات و انجيل كه در نزدشان است، نوشته مىيابند، [همو] كه آنان را به نيكى فرمان مىدهد و از ناشايستى باز مىدارد، و پاكيزهها را بر آنان حلال و پليدها را حرام مىدارد، و از آنان قيد و بندهاى [پيمانهاى] سنگين را كه بر آنان مقرر شده بود بر مىدارد، و كسانى كه به او ايمان آورده و او را گرامى داشته و يارى كردهاند و از نورى كه همراه او نازل شده پيروى مىكنند، اينان رستگارند» بین عددهای ۱۵۷ و ۱۰۷۰۷۵ سه رقم مشترک هستند. در خبرگزاری رسمی حوزه بیان شده: «در انجیل یوحنا در سه مورد از شخصی به نام «فارقلیط»، «بارقلیط» یا «پراکلیتوس» نام برده شده است که برخی از اناجیل در ترجمههای فارسی، آن را به «تسلیدهنده» ترجمه کردهاند. عبارت سریانی این عبارت به این صورت است: «اِین اِیمَن داتی پارقلیط هود اَنَا شادورون لسلخون ...» اناجیل ترجمه شده به زبان فارسی این عبارتها را به این صورت آوردهاند: «من از پدر سؤال میکنم و تسلیدهنده دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما بماند ...» در جای دیگری در همین انجیل آمده است: «لیکن تسلیدهنده که پدر او را به اسم من میفرستد او همه چیز را به شما تعلیم خواهد داد و آنچه به شما گفتم به یاد شما خواهد آورد.»" همچنین در باب بیست و ششم همین انجیل آمده است: «لیکن چون تسلیدهنده که او را از جانب پدر نزد شما میفرستم آید؛ یعنی روح راستی که از پدر صادر میگردد او بر من شهادت خواهد داد و شما نیز شهادت خواهید داد؛ زیرا که از ابتدا با من بودهاید.»
در باب شانزدهم همین انجیل آمدن فارقلیط به رفتن عیسی (علیهالسلام) موکول شده است، به گونهای که بدون رفتن او آمدن جانشینش ممکن نخواهد بود: «و من به شما راست میگویم که رفتن من برای شما مفید است؛ زیرا اگر نروم تسلیدهنده نزد شما نخواهد آمد؛ اما اگر بروم او را نزد شما میفرستم. و چون او آید جهان را بر گناه و عدالت و داوری ملزم خواهد نمود.»
اگرچه مترجمان و مفسّران مسیحی کتاب مقدّس هرجا کلمه فارقلیط یا بارقلیط را یافتهاند، آن را به «روحالقدس» تفسیر کردهاند تا این آیات نشانهای برای بعثت پیامبر دیگری پس از حضرت عیسی (علیهالسلام) نباشد و آخرین فرستاده خدا حضرت عیسی (علیهالسلام) به شمار آید، اما نشانههایی وجود دارد که نه تنها این تفسیر را تأیید نمیکنند، بلکه بر خلاف این نظریه نشاندهنده آمدن پیامبر دیگری هستند که پس از عیسای نبی خواهد آمد. در اینجا به بررسی این ادعا میپردازیم:
الف. رویه مسیحیان پیش از اسلام: بررسی دیدگاههای مفسران پیش از اسلام و ادعاهای برخی از علمای آنان نشاندهنده این نکته است که آنان پیش از بعثت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) بر این نظریه اتفاق داشتهاند که فارقلیط، پیامبر موعود پس از حضرت عیسی (علیهالسلام) است. مهمترین شاهد بر این ادعا، گزارشهای تاریخی است که نشان میدهد پس از حضرت عیسی و پیش از آنکه پیامبر اسلام به نبوت برسد افرادی ادعا کردهاند که همان پیامبر موعودی هستند که عیسی آمدن او را بشارت داده است. در اینجا به این گزارش لب التاریخ ولیم میور بسنده میکنیم که از شخصی به نام منتَنس مسیحی، که عالمی اهل ریاضت بوده، به عنوان کسی که در آسیای صغیر ادعای پیامبری کرده است نام میبرد؛ به ویژه اینکه این مسیحی دقیقا این ادعا را مطرح کرده که او همان فارقلیط موعود است که مسیح از وی یاد کرده است.
ب. اعتراف نجاشی: هنگامی که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به رسالت مبعوث شدند و درصدد گسترش اسلام برآمدند، به مناطق اطراف جزیرة العرب نامههایی ارسال کردند و از حاکمان و سلاطین آن جوامع برای پذیرش اسلام دعوت به عمل آوردند. یکی از کسانی که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) از او برای پذیرش اسلام دعوت کردند، پادشاه مسیحی حبشه بود. هنگامی که نجاشی نامه پیامبر را دریافت کرد، گفت: «به خدا گواهی میدهم که این همان پیامبر موعودی است که اهل کتاب در انتظارش بودند.» به همین دلیل، در پاسخ نامه پیامبر نوشت: «اشهد انک رسول اللّه نجدک عندنا فی الانجیل بَشَّرَنا بک عیسی بن مریم و انّی دعوت الروم إلی ان یؤمنوا بک فابوا ولو اطاعونی لکان خیرا لهم و لوددتُ أنّی عندک فاخدمک و اغسل قدمیک»؛ "گواهی میدهم تو پیامبر خدا هستی، نام تو را در انجیلی که نزد ماست مییابیم و تو همان کسی هستی که عیسیبن مریم تو را به ما بشارت داد. و من مردم روم را دعوت کردم که به تو ایمان بیاورند ولی آنان از این کار سرپیچی کردند ولی اگر آنان از من پیروی میکردند برای آنان بهتر بود و من هر آینه بسیار علاقهمند بودم که در نزد شما بودم، به شما خدمتگزاری میکردم و پاهای شما را میشستم". پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) در پاسخ فرمودند: «یبقی ملکهم ما بقی کتابی عندهم»؛ "تا زمانی که نامه من در نزد آنها بماند، حکومتشان پایدار خواهد بود".
ج. اظهار ناراحتی قیصر روم: از جمله کسانی که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) از او دعوت کردند که اسلام را بپذیرد، قیصر روم بود. همین که نامه پیامبر به دست او رسید، گفت: «میدانستم که پس از عیسی (علیهالسلام) پیامبری خواهد آمد، ولی هرگز گمان نمیبردم که این شخص از میان عربها برخیزد، بلکه گمان من این بود که او یکی از اهالی شامات خواهد بود.»
د. معنای تحتاللفظی فارقلیط: متأسفانه اگرچه در ترجمههای کتابهای مقدّس همه جا فارقلیط را به معنای تسلیدهنده یا گاهی بشارتدهنده ترجمه کردهاند، ولی بررسی لغتنامههای سریانی نشان میدهد این کلمه از واژه یونانی «پریکلیطوس» گرفته شده است که به معنای «بسیار ستوده» و «بینهایت نامدار» است. شکی نیست ترجمه این واژه به «احمد» و محمّد» سازگارتر از ترجمه آن به تسلیدهنده است. البته در ترجمههای اناجیل پس از اسلام به جای استفاده از واژه یونانی «پرکلیطوس» که به معنای ستودهتر است، از واژه «پاراکلیطوس» استفاده شده است که به معنای تسلیدهنده است.
علاوه بر آن، در این بشارتها برای فارقلیط اوصافی مانند، رئیس جهان، ادامه داشتن ریاست او تا انقراض جهان، شهادت دادن او به پیامبر مسیح و تکمیلکننده آیین مسیح، ذکر شده است که هیچیک از آنها با کسی که مسیحیان او را روحالقدس میخوانند، سازگاری ندارد. البته اندیشمندان مسیحی، به ویژه متکلّمان و متألّهان آنان، تلاش کردهاند به گونهای به این استدلالها پاسخ دهند. ولی واقعیت این است که هیچیک از این پاسخها با اعتقادات خود مسیحیان درباره روحالقدس سازگاری ندارند.
در نسخههای ترجمه شده فارسی و عربی که از روی نسخه عبری ترجمه شدهاند، از واژه «پارقلیط» استفاده کردهاند که به معنای «تسلیدهنده» است، در حالی که اناجیلی که از روی نسخه یونانی سال ۱۶۲۴ ترجمه شدهاند از واژه «پرقلیط» استفاده کردهاند که به معنای «پسندیده» و «احمد» است. از اینجا روشن میشود که کشیشان روحانی برای تغییر بشارت حضرت عیسی (علیهالسلام) در واژه یونانی «پرکلیتوس» تصرف کرده و آن را به «پاراکلیتوس» تغییر دادند.» اگر این متن را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۸۸۰۷ میشود. در مقاله بیان شده که سوره الرحمن ۱۷۰۸ حرف دارد. ارقام عددهای ۱۷۰۸ و ۱۸۸۰۷ مشترک هستند. در سوره الرحمن یا رحمت به رسول اکرم(ص) اشاره شده است. در سوره الرحمن و ترجمه الهی قمشهای بیان شده: «(به رسولش) قرآن آموخت.» در بخش اخبار مرتبط با مطلب زیر از خبرگزاری رسمی حوزه مطلب دیگری آمده که در آن عبارت «پیامبر رحمت(ص)» وجود دارد. در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات محمد، پیمبر و رحمت ذکر شدهاند. در زیر ویدئویی از الهی قمشهای با عنوان «الهی قمشه ای-پیامبر رحمت» آمده است. اگر عنوان این ویدئو را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۴۰۵ میشود. در مقاله بیان شده که سوره آلعمران ۱۵۴۰۱ حرف دارد. ارقام عددهای ۱۴۰۵ و ۱۵۴۰۱ مشترک هستند. در سوره آل عمران کلمات الهی، پیامبر و رحمت و در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمات الهی، محمد و رحمت و در قصیده ۲۴ ظهیر فاریابی کلمات الهی و محمد و در مثنوی ۱ نسیمی کلمات الهی و احمد ذکر شدهاند. در ویدئو زیر الهی قمشهای به ظهور محمد(ص) اشاره میکند. مدت زمان ویدئو الهی قمشهای ۳۴:۵۳ است. در مقاله عددهای ۵۳۴ و ۴۳۵۳ ذکر شدهاند. ارقام عددهای ۵۳۴، ۳۴:۵۳ و ۴۳۵۳ مشترک هستند. در خبرگزاری رسمی حوزه عبارت «اهل کتاب پیامبر موعود را همچون فرزندان خود میشناسند ولی جمعی از آنان حق را در حالی که از آن آگاهند کتمان میکنند». در گیومه نوشته شده است. اگر این عبارت را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۴۳۵۳ میشود. در خبرگزاری رسمی حوزه عبارت «کسانی که کتاب آسمانی به آنان دادهایم به خوبی او (پیامبر) را میشناسند، همانگونه که فرزندان خود را میشناسند ولی جمعی از آنان حق را در حالی که از آن آگاهند کتمان کنند.» در گیومه نوشته شده است. اگر این عبارت را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۴۲۸ میشود. در مقاله عدد ۴۲۸ ذکر شده است. در خبرگزاری رسمی حوزه کلمات «فارقلیط» یا «بارقلیط» در گیومه ذکر شدهاند. اگر کلمه «فارقلیط» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۶ میشود. در خبرگزاری رسمی حوزه بیان شده که در باب ۱۶ انجیل یوحنا کلمه «فارقلیط» وجود دارد. در مقاله عدد ۱۶ ذکر شده است. اگر کلمه «بارقلیط» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۰ میشود. در مقاله عدد ۱۰ ذکر شده است. در خبرگزاری رسمی حوزه عبارت «اِین اِیمَن داتی پارقلیط هود اَنَا شادورون لسلخون ...» در گیومه نوشته شده است. اگر این عبارت را به عددهای ابجد وسیط و صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۶۱ و ۱۱۶ میشود. ارقام عددهای ۱۶، ۱۱۶ و ۱۶۱ مشترک هستند. در آیه ۱:۱۶ کتاب مقدس نوحه کلمه تسلیدهنده و در برگ ۲۴۲ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه تسلیبخش وجود دارد. در خبرگزاری رسمی حوزه عبارت «من از پدر سؤال میکنم و تسلیدهنده دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما بماند ...» در گیومه نوشته شده است. اگر این عبارت را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۲۷۵ میشود. در ادامه مقاله بیان شده که در آیه ۲:۷۵ قرآن (سوره بقره) کلمه تحریف وجود دارد. آیه ۲:۷۵ قرآن و ترجمه انصاریان بیان میکند: «آیا [شما مردم مؤمن] امید دارید که [آن سخت دلان] به [دین] شما ایمان بیاورند؟! در حالی که گروهی از آنان کلام خدا را همواره می شنیدند، سپس بعد از آنکه [معنا و مفهومش را] درک می کردند، [به سبب دنیاطلبی و امور مادی] به دلخواه خود تغییرش می دادند، در صورتی که می دانستند [به کلام خدا و به مردم جویای حق خیانت می کنند].» خبرگزاری رسمی حوزه معنای «من از پدر سؤال میکنم و تسلیدهنده دیگر به شما عطا خواهد کرد تا همیشه با شما بماند ...» را تحریف کرده است. در این آیه منظور از تسلیدهنده یا فارقلیط روح القدس است؛ چون همشیه با مردم است. در مقاله بیان شده که سوره شمس یا خورشید ۲۷۵ حرف دارد. خورشید نماد مرحله روح القدس یا روح الله است. در ادامه مقاله مطالبی در این خصوص بیان شده است. در خبرگزاری رسمی حوزه بیان شده که در باب ۱۶ انجیل یوحنا ذکر شده: «و من به شما راست میگویم که رفتن من برای شما مفید است؛ زیرا اگر نروم تسلیدهنده نزد شما نخواهد آمد؛ اما اگر بروم او را نزد شما میفرستم. و چون او آید جهان را بر گناه و عدالت و داوری ملزم خواهد نمود.» اگر این متن را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۵۲۷ میشود. ارقام عددهای ۲۷۵ و ۵۲۷ مشترک هستند. در این آیه منظور از تسلیدهنده یا فارقلیط محمد(ص) است؛ چون آمدن محمد(ص) منوط به رفتن مسیح(ع) است. اگر کلمه فارقلیط را در دو آیهای که به آنها اشاره گردید روح القدس معنی کنیم این دو آیه در تناقض با یکدیگر خواهند بود. در مقاله بیان شده که در سوره صف نوید ظهور محمد(ص) توسط مسیح(ع) بیان شده است. در سوره صف به حواریون اشاره شده است. یوحنا(ع) از حواریون بوده است. در ویکیپدیا بیان شده که نماد یوحنا(ع) کتاب، جام، عقاب و دیگ است. در باب ۴۲ انجیل برنابا کلمه یوحنا و در باب ۶۱ انجیل برنابا کلمه کتاب و در مقاله کلمات کتاب و جام و در قصیده ۲۴ امیر معزی کلمات کتاب و عقاب و در باب ۱ کتاب مقدس حزقیال و در قصیده ۱ میلی و در برگ ۲۲۴ کتاب الف کلمه عقاب و در ترجیع بند ۱ اوحدی و در مثنوی ۱ مسعود سعد سلمان کلمات جام و دیگ و در باب ۱ کتاب مقدس ارمیا کلمه دیگ وجود دارد. در مقاله به اصحاب کهف اشاره شده است. اصحاب کهف در شهر افسوس ترکیه بودند. در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات کهف و افسوس ذکر شدهاند. در توضیحات یوحنا(ع) در ویکیپدیا بیان شده: «به نظر میرسد که اورشلیم، چند سالی جای سکونت اصلی یوحنا بوده باشد. بر اساس روایتی معتبر، او سالهای پایانی عمر را در افسوس گذراند» در باب ۱ انجیل مرقس کلمات یوحنا، اورشلیم، پایان و عمر و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات پایانی و عمر و در قصیده ۱ سلیم تهرانی و در غزل ۱ فروغی بسطامی کلمه افسوس و در قطعه ۱ خاقانی کلمات حواری، ساکن و اصل و در شعر ۲۴ مخیل نامه نظام قاری کلمه معتبر وجود دارد. در قصیده ۱ حافظ و در خبرگزاری رسمی حوزه و در مقاله به قیصر روم اشاره شده است. اگر عبارت «قیصر روم» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۶ میشود. در خبرگزاری رسمی حوزه عبارت «میدانستم که پس از عیسی (علیهالسلام) پیامبری خواهد آمد، ولی هرگز گمان نمیبردم که این شخص از میان عربها برخیزد، بلکه گمان من این بود که او یکی از اهالی شامات خواهد بود.» در گیومه نوشته شده است. اگر این عبارت را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۴۲۲ میشود. در مقاله عدد ۴۲۲ ذکر شده است. در قصیده ۲۴ خاقانی و در قصیده ۲۴ امیر معزی کلمه طبطاب وجود دارد. در خبرگزاری حوزه عبارت «طاب طاب» در گیومه نوشته شده است. اگر این عبارت را به عدد ابجد وسیط و صغیر تبدیل کنیم حاصل ۲۴ و ۲۴ میشود. ارقام عددهای ۲۴ و ۴۲۲ مشترک هستند. در خبرگزاری رسمی حوزه و در مسمط ۱ ادیب الممالک به نجاشی اشاره شده است. در خبرگزاری رسمی حوزه عبارت «اشهد انک رسول اللّه نجدک عندنا فی الانجیل بَشَّرَنا بک عیسی بن مریم و انّی دعوت الروم إلی ان یؤمنوا بک فابوا ولو اطاعونی لکان خیرا لهم و لوددتُ أنّی عندک فاخدمک و اغسل قدمیک» در گیومه نوشته شده است. اگر این متن را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۷۲۵۹ میشود. در مقاله بیان شده که سوره فتح ۲۵۹۷ حرف دارد. ارقام عددهای ۲۵۹۷ و ۷۲۵۹ مشترک هستند. در سوره فتح به رسول اکرم(ص) اشاره شده است. در خبرگزاری رسمی حوزه ترجمه مطلبی که نجاشی بیان کرده اینگونه ذکر شده: «"گواهی میدهم تو پیامبر خدا هستی، نام تو را در انجیلی که نزد ماست مییابیم و تو همان کسی هستی که عیسیبن مریم تو را به ما بشارت داد. و من مردم روم را دعوت کردم که به تو ایمان بیاورند ولی آنان از این کار سرپیچی کردند ولی اگر آنان از من پیروی میکردند برای آنان بهتر بود و من هر آینه بسیار علاقهمند بودم که در نزد شما بودم، به شما خدمتگزاری میکردم و پاهای شما را میشستم".» اگر این متن را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۳۲۵ میشود. در مقاله بیان شده که سوره شوری ۳۵۲۱ حرف دارد. ارقام عددهای ۱۳۲۵ و ۳۵۲۱ مشترک هستند. در سوره شوری کلمات رسول، بشارت، دعوت و ایمان ذکر شدهاند. در خبرگزاری رسمی حوزه بیان شده: «در اینجا به این گزارش لب التاریخ ولیم میور بسنده میکنیم که از شخصی به نام منتَنس مسیحی، که عالمی اهل ریاضت بوده، به عنوان کسی که در آسیای صغیر ادعای پیامبری کرده است نام میبرد؛ به ویژه اینکه این مسیحی دقیقا این ادعا را مطرح کرده که او همان فارقلیط موعود است که مسیح از وی یاد کرده است.» در این جمله کلمات منتَنس مسیحی و صغیر ذکر شدهاند. اگر عبارت «منتَنس مسیحی» را به عددهای ابجد وسیط و صغیر تبدیل کنیم حاصل ۴۴ میشود. اگر کلمه صغیر را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۴ میشود. ارقام عددهای ۴ و ۴۴ مشترک هستند. در خبرگزاری رسمی حوزه کلمه «پرکلیتوس» در گیومه نوشته شده است. اگر این کلمه را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۴۴ میشود. در خبرگزاری رسمی حوزه و مقاله عدد ۱۶۲۴ ذکر شده است. اگر عبارت «بشارت ظهور محمد(ص)» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۲۱۹۶ میشود. در مقاله ۱۶۲۹ ذکر شده است. ارقام عددهای ۱۶۲۹ و ۲۱۹۶ مشترک هستند. اگر عبارت «نوید ظهور رسول اکرم(ص)» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۸۸ میشود. در مقاله ۸۸ ذکر شده است. اگر عبارت «نوید ظهور مصطفی(ص)» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۴۲ میشود. در مقاله ۴۲ ذکر شده است.
https://www.hawzahnews.com/news/1136135
https://www.aparat.com/v/x267s6n
مطلبی که بیان گردید بخشی از مقاله «لذت حقیقت» است که آدرس آن در زیر آمده است.
نظرات
ارسال یک نظر