معصومیت موضوعی ساختگی

در مقاله بیان شده که عنوانی یکی از کتاب‌های صادق هدایت افسانه آفرینش است. در توضیحات کتاب افسانه آفرینش در ویکی‌پدیا بیان شده: «بی تردید قصد نویسنده این بوده که آفرینش و نحوه تشکیل آن را از دیدگاه ادیان سامی با استفاده از زبان طنز به باد انتقاد بگیرد؛ که تقریباً هیچ عضوی از آفرینش، از خدا و فرشتگان گرفته تا شیطان را از قلم نیشدار خود در امان نمی‌گذارد. نمایشنامه با عشق زمینی آدم و حوا پایان می‌پذیرد. بازیگران این خیمه‌شب‌بازی عبارت اند از: خالق اف، جبرائیل پاشا، میکائیل افندی، ملا عزرائیل، اسرافیل بیک، مسیو شیطان، بابا آدم، ننه حوا، حوری‌ها، غلمان‌ها، فیل، شتر مرغ و ... . بر روی جلد اول کتاب این بیت از حافظ به چشم می‌خورد: پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت / آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد» بیت حافظ بیان می‌کند که آفرینش خطا نبوده است اما بشر خطا می‌کند و خداوند خطا پوشی می‌کند. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی بیان شده: «خداوند بخشنده دستگیر *** کریم خطابخش پوزش‌پذیر» خطای بشر به دلیل داشتن اختیار و کامل نبودن است. فقط خداوند کامل است. اگر انسان به اوج کمال خود و وصال خداوند برسد باز هم ناقص است؛ چون بر همه چیز احاطه ندارد. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمات اوج، محیط، همه چیز و خطا و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات اوج، همه و خطا و در غزل ۱ آشفته شیرازی و در غزل ۱۵۷۰ امیرخسر دهلوی کلمه اوج و در غزل ۱ نسیمی کلمات اوج و نقص و در قصیده ۱ عراقی و در قصیده ۲۴ خاقانی کلمه نقصان و در مقاله کلمات خطا و اشتباه وجود دارند. کمدی اشتباهات نمایشنامه‌ای کمدی اثر ویلیام شکسپیر است. یک موجود ناقص حتما خطا و اشتباه می‌کند مگر اینکه اختیاری از خود نداشته باشد. تنها خداوند و موجوداتی که خداوند آفریده و اختیاری از خود ندارند معصوم هستند. معصوم در نظر گرفتن انسان به معنی مقام خدایی دادن به انسان است. این موضوع شرک است. در قصیده ۱ حافظ و در ترجیع بند ۱ شاه نعمت الله ولی کلمه عصمت و در برگ ۲۲۴ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه معصوم و در برگ ۲۴۲ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه معصومانه و در ترجیع بند ۱ نسیمی و در قصیده ۱ فضولی کلمه شرک و در قصیده ۱ جهان ملک خاتون کلمه مشرک وجود دارد. در سوره مریم و ترجمه انصاریان بیان شده: «و هیچ کس از شما نیست مگر آنکه وارد دوزخ می شود، [ورود همگان به دوزخ] بر پروردگارت مسلّم و حتمی است.» این آیه نیز نشان می‌دهد که هیچ‌کس معصوم نیست. اگر این آیه را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۲۷۵ می‌شود. در مقاله عدد ۷۵۲ ذکر شده است. ارقام عددهای ۲۵۷ و ۷۵۲ مشترک هستند. برخی تصور می‌کنند که عقیده داشتن به عصمت به معنی داشتن عقیده برتر است در حالی که اینگونه نیست. این افراد با این تصور عقیده و باور خود را به دیگران تحمیل می‌کنند. عقیده اشتباه مقام خدایی دادن به مسیح(ع) نیز باید مشابه عقیده اشتباه عصمت به وجود آمده باشد. در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات خدا، مسیح و بهانه و در قصیده ۱ میلی کلمات خدا، عیسی و بهانه ذکر شده‌اند. «برخی عقیده خدا بودن مسیح(ع) را به وجود آوردند و با این بهانه که عقیده برتری دارند، عقیده‌شان را بر دیگران تحمیل کردند و کتاب‌های مقدس را تحریف کردند.» اگر این جمله را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۵۷۲ می‌شود. در آیه ۲:۷۵ قرآن (سوره بقره) کلمه تحریف وجود دارد. آیه ۲:۷۵ قرآن و ترجمه انصاریان بیان می‌کند: «آیا [شما مردم مؤمن] امید دارید که [آن سخت دلان] به [دین] شما ایمان بیاورند؟! در حالی که گروهی از آنان کلام خدا را همواره می شنیدند، سپس بعد از آنکه [معنا و مفهومش را] درک می کردند، [به سبب دنیاطلبی و امور مادی] به دلخواه خود تغییرش می دادند، در صورتی که می دانستند [به کلام خدا و به مردم جویای حق خیانت می کنند].» اگر این آیه را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۰۴۱ می‌شود. در مقاله عدد ۱۰:۴۱ ذکر شده است. این عقیده‌ها برای برتری جویی به وجود آمده‌اند. در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» و در قطعه ۱ خاقانی و در لمعات ۱ عراقی و در مثنوی ۱ حزین لاهیجی کلمه برتر و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمه برتری وجود دارد. در باب ۶۱ انجیل برنابا کلمات یسوع و توبه ذکر شده‌اند. در مقاله به سوره توبه اشاره شده است. در سوره توبه به تحریف مقام عیسی(ع) اشاره شده است. جبران خلیل جبران نویسنده کتاب‌های «مسیحا» و «عیسی پسر انسان» است. در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات پسر و عیسوی و در باب ۲۴ انجیل برنابا کلمات پسر و یسوع و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی و در آیه‌های ۴:۲ و ۱:۱۶ کتاب مقدس نوحه و در قصیده ۱۶ عطار و در بیت ۶ شعر ۱۱ النوبة الثانیة - سوره انعام میبدی کلمه پسر و در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات مسیح و غلام و در قصیده ۱ میلی کلمات عیسی و غلامان و در ترجیع بند ۱ فرخی سیستانی و در قصیده ۱ مجد همگر و در قصیده ۱ امیر معزی و در قصیده ۱ میلی و در شعر ۲۴ خسرو و شیرین نظامی گنجوی و در قصیده ۲۴ امیر معزی و در غزل ۲۲۴ ابن یمین کلمه غلام و در قصیده ۲۴ ظهیر فاریابی کلمات عیسی، غلامانه و زبان و در مقاله عبارت زبان عربی وجود دارد. کلمه غلام در زبان عربی به معنی پسر است. منظور از پسر جهان‌های عدم و وصال خداوند و مقام عیسی(ع) و بسیاری از بزرگان دیگر است. در تثلیت یا عبارت پدر، پسر و روح القدس منظور از پدر، پدر آسمانی یا خداوند یکتا است. منظور از پسر مرحله کمال جهان‌های عدم و منظور از روح القدس مرحله کمال روح الله است. «پسران دوم»، «پسران هارپی» و «باغ استخوان‌ها» عنوان قسمت‌هایی از سریال بازی تاج و تخت هستند. در قصیده ۱ حافظ کلمات تاج، تخت و استخوان و در ادامه مقاله کلمه استخوان وجود دارد. در توضیحات ویلیام شکسپیر در ویکی‌پدیا بیان شده: «او حتی قطعه‌ای ادبی نیز برای روی سنگ قبر خود گفته که بر آن حک شده است:

تو را به مسیح از کندن خاکی که اینجا را دربرگرفته دست بدار!

خجسته باد آنکه این خاک را فروگذارد، و نفرین بر آنکه استخوان‌هایم بردارد!»

در ادامه مقاله به نبش قبر و آزمایش استخوان‌های یاسر عرفات اشاره شده است. آرامگاه شکسپیر در کلیسای تثلیث مقدس است. در سوره زنان و ترجمه مکارم شیرازی بیان شده: «اي اهل كتاب در دين خود غلو (و زياده روي) نكنيد و درباره خدا غير از حق نگوئيد مسيح عيسي بن مريم فقط فرستاده خدا و كلمه (و مخلوق) او است، كه او را به مريم القا نمود و روحي (شايسته) از طرف او بود، بنابراين ايمان به خدا و پيامبران او بياوريد و نگوئيد (خداوند) سه گانه است (از اين سخن) خودداري كنيد كه به سود شما نيست، خدا تنها معبود يگانه است، او منزه است كه فرزندي داشته باشد (بلكه) از آن او است آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است و براي تدبير و سرپرستي آنها خداوند كافي است.» اگر این آیه را به اعداد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۶۶۱ می‌شود. درگذشت شکسپیر در سال ۱۶۱۶ میلادی است. ارقام عددهای ۱۶۱۶ و ۱۶۶۱ مشترک هستند. اگر کلمه شکسپیر را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۶ می‌شود. ارقام عددهای ۱۶ و ۱۶۱۶ مشترک هستند. سوره حاقه ۱۱۶۶ حرف دارد. در سوره حاقه و ترجمه مکارم شیرازی بیان شده: «و گفته شاعري نيست، اما كمتر ايمان مي‏آوريد.» شکسپیر شاعر است. اگر این آیه را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۲۲ می‌شود. در مقاله عدد ۱۲۲ ذکر شده است. در مقاله بیان شده اگر عبارت «ارتباط بین معراج رسول اکرم(ص) و عروج مسیح(ع)» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۱۱ می‌شود. اگر عبارت «معصومیت موضوعی ساختگی» را به عدد ابجد وسیط کنیم حاصل ۱۱۱ می‌شود. آیه ۶۱ سوره آل عمران به رویداد مباهله معروف است. در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات واقعه، محمد، نامه، مسیح و یثرب یا مدینه و در قصیده ۱ طبیب اصفهانی کلمات محمد و یثرب ذکر شده‌اند. در توضیحات رویداد مباهله در ویکی‌پدیا بیان شده «این واقعه در دوران پیامبر اسلام هنگامی رخ داد که پیامبر اسلام و اهل بیت او در یکسو و مسیحیان نجران در دیگر سو آماده مباهله یا نفرین طرف دیگر شدند. این واقعه پس از آن روی داد که محمد در نامه‌ای مسیحیان نجران را به اسلام دعوت کرده بود. به دنبال آن جمعی از مسیحیان نجران به مدینه آمده بودند تا در مورد درستی دعوت پیامبر تحقیق کنند و با او درباره خدا بودن عیسی به محاجه (دلیل آوردن) پرداخته و دلایل محمد برای بشر بودن عیسی برای آنها قانع کننده و دلیل مسیحیان برای وجود نداشتن الله برای مسلمانان قانع کننده نبود سرانجام بحث‌شان به جایی کشید که محمد خواست با مسیحیان به مباهله بپردازند.» اگر این متن را به عددهای ابجد کبیر و صغیر تبدیل کنیم حاصل ۲۲۳۱۲ و ۱۵۴۰ می‌شود. سوره آل عمران ۱۵۴۰۱ حرف دارد. ارقام عددهای ۱۵۴۰ و ۱۵۴۰۱ مشترک هستند. در سوره آل عمران کلمه قلم وجود دارد. در مقاله به آیه خلق عظیم در سوره قلم اشاره شده که درباره پیامبر(ص) است. سوره قلم ۱۳۲۳ حرف دارد. ارقام عددهای ۱۳۲۳ و ۲۲۳۱۲ مشترک هستند. این عقیده‌ها برای برتری جویی به وجود آمده‌اند. مطلب زیر در مورد مباهله از توضیحات سوره آل عمران در سایت ویکی‌شیعه است. در مطلب زیر بیان شده: «نزول آیه مباهله را درباره دو راهب مسیحی به نام عاقب، سید و هیئتی از مسیحیان نجران دانسته‌اند که نزد پیامبر(ص) آمدند و بعد از گفتگو با آن حضرت، اسلام نیاوردند و قرار شد روز بعد همدیگر را لعن کنند تا دروغگو مشمول عذاب خداوند گردد. روز بعد پیامبر اسلام به همراه حسن، حسین، فاطمه و علی برای مباهله به صحرا آمدند. هنگامی که مسیحیان چنین صحنه‌ای را مشاهده کردند دعوت به مباهله را نپذیرفتند و با پیامبر قرارداد پرداخت جزیه بستند. در روایات است که پیامبر(ص) فرمود اگر حاضر به ملاعنه (لعن کردن متقابل) می‌شدند تمام صحرا آتش‌باران می‌شد.» اگر این متن را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۳۹۸ می‌شود. در مقاله عدد ۱۳۹۸ ذکر شده است. در مقاله جمله‌ای از شکسپیر آمده که در آن کلمه نفرین یا لعن وجود دارد. در مقاله بیان شده که آرامگاه شکسپیر در کلیسای تثلیث مقدس است. در انتهای مطلب زیر از سایت ویکی‌شیعه به منبع ۱۶ ارجاع داده شده است. واقعه عاشورا در سال ۶۱ قمری اتفاق افتاده است. عدد ۶۱ قرینه عدد ۱۶ است. در مقاله به سوره صف اشاره شده است. در سوره صف و ترجمه مکارم شیرازی بیان شده: «خداوند كساني را دوست مي‏دارد كه در راه او پيكار مي‏كنند همچون بنائي آهن.» اگر این آیه را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۲۵۳ می‌شود. در مقاله عدد ۲۵۳ و در ترجیع بندهای ۱ مولانا و خاقانی و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» و در قصیده ۱ امیر معزی و در قصیده ۲۴ خاقانی و در قصیده ۴۲ محتشم کاشانی کلمه آهن وجود دارد. نازنین بنیادی در فیلم مرد آهنی بازی کرده است. در سوره صف و ترجمه انصاریان بیان شده: «خدا کسانی را دوست دارد که صف زده در راه او جهاد می کنند [و از ثابت قدمی] گویی بنایی پولادین و استوارند.» در توضیحات حر بن یزید ریاحی(ع) در ویکی‌پدیا به صف آرایی شجاعانه ایشان در حمایت از حسین(ع) اشاره شده است. در رباعی ۶۱ خیام کلمه حر وجود دارد. در شعر ۶۱ دفتر چهارم مثنوی و معنوی مولانا کلمات یار، صف شیران و شجاع ذکر شده‌اند. حسین(ع) و یارانش مظهر شجاعت، آزادگی و مردانگی هستند. در مقاله کلمات شجاعت، آزادگی و مردانگی ذکر شده‌اند. در واقعه کربلا یزید آب را بست و حسین(ع) و یارانش با لب تشنه شهید شدند. در قصیده ۱ فضولی کلمه کربلا و در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات واقعه و یاران و در ترجیع بند ۱ اوحدی کلمات واقعه، یار، لب و تشنه و در شعر «همچون کرگدن تنها سفرکن» از بودا(ع) کلمات یاران و تشنه و در قصیده ۱ مجد همگر کلمات یار و لب و در ترجیع بند ۱ نسیمی کلمات لب و تشنه و در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات لب و عصاوید یا تشنگان و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمه یزیدیان وجود دارد. در ترجیع بند ۱ فرخی سیستانی و در باب ۱۶ انجیل برنابا و در شعر ۲۴ مخیل نامه نظام قاری کلمه طبل و در شعر ۴۲ تحفة‌الاحرار جامی عبارت طبل و علم و در شعر ۲۴ خسرو و شیرین نظامی گنجوی و در بیت ۴ شعر ۲ کشف الاسرار و عدة الابرار میبدی کلمه نوحه وجود دارد. در مراسم عزاداری حسین(ع) طبل می‌رنند و علم برپا می‌کنند و نوحه می‌خوانند. در توضیحات شام غریبان در ویکی‌پدیا بیان شده: «مراسم مذهبی شیعه است که در غروب روز عاشورا برگزار می‌گردد. سوزاندن خیمه‌های خانواده حسین بن علی و به اسارت گرفتن خانواده حسین بن علی توسط لشکر یزید بن معاویه درون مایه این مراسم است. در این مراسم عزاداران با روشن کردن شمع به عزاداری می‌پردازند.» اگر این متن را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۴۲۸۸ می‌شود. در مقاله بیان شده که سوره توبه ۱۱۴۲۸ حرف دارد. ارقام عددهای ۱۱۴۲۸ و ۱۴۲۸۸ مشترک هستند. در سوره توبه کلمات علی، درون، مایه، روشن، اسارت و لشکر و در مثنوی ۱ نسیمی کلمات حسین علی، خیمه و شمع و در قصیده ۱ فضولی کلمات کربلا و شمع و در غزل ۲۴۴ سعدی کلمات غریبان، شمع و روشنایی و در غزل ۱ میرزاده عشقی و در قصیده ۲۴ خاقانی و در شعر ۲۴ مخیل نامه نظام قاری و در غزل ۲۴۲ انوری کلمه خیمه و در شعر «همچون کرگدن تنها سفرکن» از بودا(ع) و در برگ ۲۲۴ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۲۴۴ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه خانواده و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در قصیده ۲۴ امیر معزی خیمه و روشن و در قصیده ۱ سلیم تهرانی کلمات شمع و روشنایی و در غزل ۱ جهان ملک خاتون و در غزل ۱ محتشم کاشانی و در غزل ۱ فیض کاشانی و در غزل ۱ فروغی بسطامی و در دوبیتی ۲۴ باباطاهر و در غزل‌های ۲۴۲ و ۴۲۲ عطار و در غزل‌های ۱۲۳۵ و ۱۲۴۸ مولانا کلمه شمع و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات شام، شمع و روشنایی و در ترجیع بند ۱ مولانا و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در غزل ۱۵۷۰ امیرخسر دهلوی کلمات شمع و روشن و در باب ۱ کتاب مقدس حزقیال کلمه اسارت ذکر شده است. در توضیحات سوره فجر در ویکی‌پدیا بیان شده: «معرفی این سوره به عنوان «سورة حسین بن علی» می‌تواند به این خاطر باشد که مصداق روشن «نفس مطمئنه» حسین بن علی است (همان گونه که در حدیثی از جعفر صادق آمده‌است).» در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی و در ترجیع بندهای ۱ خاقانی، اوحدی و نسیمی و در غزل ۱ غنی کشمیری و در لمعات ۱ عراقی و در غزل ۱ فیض کاشانی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در قصیده ۱ فضولی و در نامه‌های فارسی ۱۰۰ قائم مقام فراهانی و در قصیده ۱۶ عطار و در قصیده ۲۴ خاقانی و در شعر ۴۲ تحفة‌الاحرار جامی و در برگ ۲۲۴ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه نفس و در برگ ۲۴۴ کتاب الف کلمه مطمئن وجود دارد. در ادامه مقاله خبری از دویچه وله با عنوان «حمله به دراويش گنابادى قم و اعتراضها به آن» آمده که در آن به کربلا اشاره شده است. در ترجیع بند ۱ مولانا و در شعر ۱ عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در غزل ۱ شهریار و در غزل ۱ آشفته شیرازی و در قصیده ۴۲ محتشم کاشانی کلمه درویش و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در ترجیع بند ۱ نسیمی کلمه قم وجود دارد. اگر کلمه درویش را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۶ می‌شود. خبر دویچه وله برای سال ۱۳۸۴ خورشیدی است. در مقاله به سال ۱۳۸۴ خورشیدی اشاره شده است. در خبر دویچه وله و در مقاله به علی(ع) اشاره شده است. در خبر دویچه وله بیان شده: «روزنامه شرق چاپ تهران در شماره روز چهارشنبه ۲۶ بهمن خود در توضيح واقعه نوشت: ”حسينيه دراويش نعمت اللهى گنابادى در خيابان ارم قم تخريب شد. آنان در اين حسينيه كه توسط «پير طريقت» اين دراويش، يعنى غلامحسين شريعت ساخته شده بود، به برخى عبادات ويژه خود مى پرداختند. اين نوع عبادات و چگونگى ابراز علاقه آنان به امام بزرگ شيعيان «على بن ابى طالب» همواره مورد نقد جدى شيعيان و برخى مراجع تقليد بود.“» اگر این متن را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۳۸۹ می‌شود. در مقاله عدد ۱۳۸۹ و کلمات روزنامه، شرق، تهران، بهمن، واقعه، درویش،  شاه نعمت الله ولی، خیابان، ارم، قم، تخریب، بزرگ، علی، نقد و مرجع تقلید و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمات شریعت و بهمن و در ترجیع بند ۱ اوحدی و در برگ ۲۲۴ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۴۴۲ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه واقعه ذکر شده است. در مقاله به آیه نور و در مطلب زیر به فاطمه(ع) اشاره شده است. در توضیحات آیه نور در ویکیپدیا بیان شده که منظور از کلمه مشکاة در آیه نور فاطمه(ع) است. در ترجیع بند ۱ نسیمی کلمات مشکاة و مشکات ذکر شده‌اند. در ترجیع بند ۱ فرخی سیستانی کلمه آیت الکرسی و در مقاله عدد ۲۵۷ ذکر شده است. آیه ۲۵۷ سوره بقره جزء آیت الکرسی است. آیه ۲۵۷ سوره بقره و ترجمه الهی قمشه‌ای بیان می‌کند: «خدا یار اهل ایمان است که آنان را از تاریکیهای جهل بیرون آرد و به عالم نور برد، و آنان که راه کفر گزیدند یار ایشان شیاطین و دیوهایند که آنها را از عالم نور به تاریکیهای گمراهی در افکنند، این گروه اهل دوزخند و در آن همیشه خواهند بود.» اگر این آیه را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۵۷۲ می‌شود. ارقام عددهای ۲۵۷ و ۵۷۲ مشترک هستند. در این آیه بیان شده که برخی همیشه در دوزخ می‌مانند. استاد طاهری بیان می‌کنند که در دروخ به دلیل نبودن زمان، این مرحله جاودانه تصور می‌شود. مرگ یا رحمت خاص خداوند شامل حال جهنم نیز می‌شود و وقتی که افراد به آگاهی و پختگی لازم رسیدند از جهنم خارج می‌شود. در مقاله به نقل از سوره مریم بیان شده: «و هیچ کس از شما نیست مگر آنکه وارد دوزخ می شود، [ورود همگان به دوزخ] بر پروردگارت مسلّم و حتمی است.» این آیه نیز نشان می‌دهد که جهنم جاودانه نیست. اگر این آیه را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۲۷۵ می‌شود. رحمت خاص خدا یا مرگ شامل مرحله دورخ نیز می‌شود و وقتی که گناهکارن به آگاهی و پختگی لازم برسند از دوزخ خارج می‌شوند. در مطلبی که از توضیحات کتاب افسانه آفرینش در ویکی‌پدیا بیان گردید و در ترجیع بند ۱ میلی و در قصیده ۲۴ امیر معزی به شترمرغ اشاره شده است. در توضیحات شترمرغ در ویکی‌پدیا بیان شده با قابلیت دویدن ۴۳٫۵ مایل در ساعت آن‌ها سریع‌ترین پرندگان روی زمین هستند. در قصیده ۲۴ امیر معزی کلمات شترمرغ، دوید و زمین و در شعر ۲۴ خسرو و شیرین نظامی گنجوی و در مسمط ۱ ادیب المملک کلمه دویدند و در قصیده ۱ فضولی کلمه دیویده و در غزل ۲۲۴ مولانا کلمه دوانه و در برگ ۲۴۴ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه بدوم و در مقاله عدد ۴۳۵ ذکر شده است. اگر کلمه شترمرغ را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۶ می‌شود. در مقاله عدد ۱۶ ذکر شده است.

نزول آیه مباهله را درباره دو راهب مسیحی به نام عاقب، سید و هیئتی از مسیحیان نجران دانسته‌اند که نزد پیامبر(ص) آمدند و بعد از گفتگو با آن حضرت، اسلام نیاوردند و قرار شد روز بعد همدیگر را لعن کنند تا دروغگو مشمول عذاب خداوند گردد. روز بعد پیامبر اسلام به همراه حسن، حسین، فاطمه و علی برای مباهله به صحرا آمدند. هنگامی که مسیحیان چنین صحنه‌ای را مشاهده کردند دعوت به مباهله را نپذیرفتند و با پیامبر قرارداد پرداخت جزیه بستند. در روایات است که پیامبر(ص) فرمود اگر حاضر به ملاعنه (لعن کردن متقابل) می‌شدند تمام صحرا آتش‌باران می‌شد
حمله به دراويش گنابادى قم و اعتراضها به آن
روزنامه شرق چاپ تهران در شماره روز چهارشنبه ۲۶ بهمن خود در توضيح واقعه نوشت: ”حسينيه دراويش نعمت اللهى گنابادى در خيابان ارم قم تخريب شد. آنان در اين حسينيه كه توسط «پير طريقت» اين دراويش، يعنى غلامحسين شريعت ساخته شده بود، به برخى عبادات ويژه خود مى پرداختند. اين نوع عبادات و چگونگى ابراز علاقه آنان به امام بزرگ شيعيان «على بن ابى طالب» همواره مورد نقد جدى شيعيان و برخى مراجع تقليد بود.“
بعدازظهر روز دوشنبه سيزدهم فوريه (۲۴ بهمن) تصميم مسؤولان حكومت جمهورى اسلامى ايران براى بستن حسينيه دراويش گنابادى در شهر قم موجب برپايى ناآرامى شد. حسينيه را شبانه به آتش كشيدند و آثار آن را با بولدوزر محو كردند
موضع‌گير‌ى مهدى كروبى دبيركل حزب اعتماد ملى ايران و رييس پيشين مجلس شوراى اسلامى ايران در روز سه شنبه ۲۱ فوريه (۲ اسفند) نيز انعكاسى وسيع يافت. از جمله روزنامه شرق چاپ تهران متن كامل نامه سرگشاده مهدى كروبى را كه خطاب به برخى از مراجع تقليد در قم نوشته شده است، منتشر كرد. كروبى در نامه خود از تخريب حسينيه دراويش گنابادى انتقاد كرده، مى‌نويسد كه تساهل و تسامح اسلامى ايجاب مى‌كند عقايد ديگران ولو باطل و ناهنجار را بشنويم و آنگاه در باره آنها قضاوت كنيم. رييس پيشين مجلس شوراى اسلامى بر نقش مراجع تقليد در طرد روشهاى ناپسند و دشمنى‌هاى پنهان آزادى دينى تاكيد مى‌كند و از مراجع تقليد شيعه مى‌خواهد كه در اين باره سكوت نكنند.
دكتر محمد برقعى، مردم‌شناس كه از ريشه‌ها و چگونگى پديدارى وقايع هفته پيش در شهر قم آگاه است در اين باره به صداى آلمان گفت: ”چون اینها را در شهرهای دیگر هم سرکوب کرده بودند دراویش اینبار سعی کردند که در اینجا ایستادگی بکنند و فکر می‌کردند که چون فضا هم فضای دینی هست، پس به اینها اجازه‌ی این را می‌دهند. جمع وسیعی در آنجا گرد آمدند، از شهرهای مختلف، ایستادند و در حسینيه ماندند و هنگامیکه مورد حمله قرار گرفتند طبق دستور عرف و شیوه عملکردشان سعی کردند مدارا بکنند، گل بدهند و غیره و ذالک. ولی آنها مصمم بودند که حمله بکنند و در آنشب که اینها به اعتراض در قم، در خیابان حرم نشستند و تحصن کردند با جمعیتی حدود ۱۰۰۰ و خرده‌ای و چون در شهر قم هم مورد احترام بودند و جمع بسیاری از مردم هم به اینها پیوستند، هم به دلیل احترام به خانواده‌ی شریعت و هم بر عملکردشان و هم بخاطر عصبانیتی که از این قشریون داشتند، اینها آمدند و کار عجیب و غریبی کردند و آن اینکه تمام چراغهای خیابان را از دم حرم به پایین خاموش کردند و در تاریکی ادامه‌ حمله‌‌ای که اینها با سنگ و کلوخ بسوی اینها آغاز کرده بودند، بصورت بسیار وحشیانه‌ و بسیار سختی به اینها حمله‌ کردند و بعد هم بلدوزر آوردند و همه‌ی اینها را گرفتند و تعداد زیادی را هم مجروح کردند، به زندان بردند و بقول یکی از خانواده‌ی خود ما در قم کربلا بپا کردند و بعد هم بلدوزر آوردند و الان تمام آن مجموعه را ویران کردند، با خاک یکسان کردند و روی ویرانه‌ها هم یک علامتی زدند با عنوان نمایشگاه فتنه و فساد. “
محمد برقعی: به این مسئله باید از دو بعد نگاه کرد. یک بعد آن معرفتی است و آن ستیزی‌ست كه میان اهل شریعت و طریقت از دیرباز ادامه دارد. اهل طریقت (فقط برای آگاهی بگویم) فرقشان با اهل شریعت این است که مثل نیروهای روشنفکر دینی هستند. اینها با اهل شریعت تفاوت بنیانی‌شان این است که بنوعی تسامح و تسامل و مدارای بین اندیشه‌ها معتقدند و معتقد نیستند که فهم دین و فهم حقیقت انحصاری‌ست و بعد هم به همین علت در متن دین معتقدند که ما باید روح مسایل را بفهمیم تا متن‌اش را. همان حرفی که مولانا می‌زند، «ما ز قرآن مغز را برداشتیم/ پوست را پیش خران انداختیم»، که این مشکل پیدا می‌کند با اهل شریعت که معمولا می‌خواهند ظاهر دین را بگیرند، دین عوام را. و به همین علت از دیرباز در فهم اینها مشکل داشتند، حتا در کتبی که اینهمه مورد احترام جامعه‌ی ماست، مثل آثار مولانا و غیره و ذالک، همه‌ی اینها را فاسد می‌دانستند. ولی این درگیری در حد درگیری اندیشه و فکری‌ست. متاسفانه هر موقعی که اهل شریعت دست بالا را می‌گیرند، متعصبین این بخش به دلیل آن فهم محدودشان هیچ اندیشه‌ی دیگری را برنمی‌تابند و به آن عکس‌العمل بخرج می‌دهند و سعی کردند از اول انقلاب هم اهل طریقت را به انواع و اقسام هرجا دست‌شان رسیده، همانطور که من در همدان ديدم و یا در جاهای دیگر، محدودیت ایجاد کنند. همین مسئله‌ای که از قدیم بود و من حالا به قم هم خواهم پرداخت. ولی این بعد دیگری الان پیدا کرده است که از این بابت شاید مثلا برای نیروهای دیگر هم مطرح باشد، بعد سیاسی آن است. بعد سیاسی‌اش اين است كه برای اولین بار جماعتی، پیروان اعتقادی، بر سر عقیده‌ی‌شان ایستاده‌ و سعی کرده‌اند که حقوق خودشان را بگیرند. آن نیرویی که الان قدرت پیدا کرده که متاسفانه بیشتر هم در آن بخش متعصب‌ شریعتی بر قدرت قرار می‌گیرد، آنها هر حرکت منسجمی را سرکوب می‌کنند. این حرکت را، اعم از اینکه یک حرکت کارگری باشد یا یک حرکت دینی و یا یک حرکت دانشجویی، بشدت کامل می‌خواهند سرکوب بکنند تا اینکه هیچ مجموعه‌ی متشکل در مقابل اینها قرار نگیرد. قم را از این زاویه کوبیدند و آن این بود که برای اولین بار این مجموعه ایستاد و خواست که به حق خودشان بصورت دسته‌جمعی برسند که اینها با نهایت خشونت کوبیدند.
محمد برقعی: از همان جنس است. فشار فکری‌اش همان است و فشار عقیدتی‌اش هم از همان بابت است. یعنی این بخش نیروهای متعصب مذهبی باریک‌اندیشی مثل امثال آقای مصباح یزدی و بدتر از ایشان که عده‌ی زیادی هستند‌، اینها همیشه درگیری داشتند و کتب زیادی هم علیه عرفان نوشتند و همیشه هم اینها را بعنوان نیروهای فساد می‌دانستند. به دلیل اینکه، همانطور که قبلا هم گفتم، سطح روشنفکرانه دارند. اینها برنمی‌تابند آنچه را که دروایش می‌گویند. مثلا شما فرض کنید آن شعر داستان معروف مولانا را وقتی که به مکه می رفتند می‌گوید «ای قوم به حج رفته کجایی». یعنی می گوید، بجای اینکه به مکه بروی و آنجا سنگ را ببوسی، روح این مسئله و اینکه حج یعنی نزدیک شدن به خدا، پس شما می‌توانید در خانه‌ی‌تان باشید و این پول را هم به مردم بدهید. بنابراین، این مسایل با آن قشریگری‌های دینی نمی‌خواند. این دعوا همیشه وجود داشته، ولی قدرت وجود نداشته است، قدرت سیاسی نبوده که سرکوب بکنند. الان حکومت، چون حکومت اسلامی است، چون ابزار قدرت بدست اینها افتاده و چون آن بخش قشریون اسلامی بقدرت رسیده‌اند و ابزار قدرت را هم دارند، دیگر دعوا تنها دعوای عقیدتی نیست، بلکه حالا ابزار را دولت بدست دارد و می تواند بولدوزر بیاورد و تمام مجموعه را خراب بکند، می‌تواند بزند، می‌تواند زندانی کند. الان به چیزی که ما باید نگاه کنیم بعنوان یک مسئله‌ی معرفتی اینکه اول باید عقیده‌ی انسانها را محترم بشماریم. مسئله‌ی دوم مسئله‌ای‌ست که به نظر من عام است و نه مختص به کسانی که اهل طریقت‌اند یا شریعت، بلکه از نظر من باید برای کسانی که دیندار هم نیستند این مسئله مطرح باشد،‌ و آن اینکه چرا یک دولتی و یک حکومتی باید صاحبان یک اندیشه و عقیده را که خواسته‌ی خودشان را بصورت مدنی مطرح کرده‌اند و نه آنکه رفته باشند و جنگ و درگیری کرده باشند اینطور بی‌رحمانه بکوبد و به زندان بیندازد و به جرم عقیده سرکوب بکند. این امری‌ست که بسیار بسیار کار خطرناکی‌ست و همه‌ی نگرانی‌ من برای آینده‌ی کشورمان این بخش قضیه هست، وگرنه بخش عقیدتی همیشه خواهد ماند.

https://www.dw.com/fa-ir

مطلبی که بیان گردید بخشی از مقاله «لذت حقیقت» است که آدرس آن در زیر آمده است.

https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/d92580

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

کتاب نور و کتاب نشانه ها

گوشه ای از تحریف ها در کتاب های مقدس و دین ها

ارتباط بین کلمه ها و عددها در قرآن، کتاب های مقدس، شعرها و ...