سقراط
اگر کلمه سقراط را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۰ میشود. در مقاله عدد ۱۰ ذکر شده است. در مقاله به برگ ۱ کتاب کیمیاگر نوشته پائولو کوئلیو و ساخت فرید سقراطی اشاره شده است. در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» و در ترجیع بند ۱ اوحدی کلمات جام، آرام و مرغ و در ترجیع بند ۱ فرخی سیستانی کلمات جام، زهر، آرام، مرغ و شاگرد و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات جام، زهر و مرغ و در شعر «همچون کرگدن تنها سفر کن» بودا(ع) کلمات آرامش و زهر و در ترجیع بند ۱ نسیمی و در شعر ۴۲ پادشاهی بهرام گور شاهنامه فردوسی کلمات جام، آرام و مرغ و در بیت ۴ شعر ۲ النوبة الثالثة - سوره ص میبدی کلمات آرام و مرغ و در شعر ۴۲ تحفةالاحرار جامی کلمات جام و مرغ و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در مثنوی ۱ نسیمی و در غزل ۱ آشفته شیرازی و در غزل ۱ غنی کشمیری و در غزل ۱ فرخی یزدی و در قصیده ۱ میلی و در قصیده ۱۶ عطار و در بیت ۱۶ شعر ۱ النوبة الثالثة - سوره سبا میبدی و در شعر ۲۴ خسرو و شیرین نظامی گنجوی و در قصیده ۲۴ خاقانی و در قصیده ۴۲ محتشم کاشانی کلمه مرغ یا ماکیان و در ترجیع بند ۱ مولانا کلمات آرام و شاگرد و در بابهای ۱۶، ۶۱ و ۴۲ انجیل برنابا کلمه شاگرد و در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمات آرامش و فراموش و در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات مرغان و فراموش و در مقاله کلمه فراموش وجود دارد. در توضیحات سقراط در ویکیپدیا بیان شده: «وقتی سقراط جام زهر را سر کشید، در آرامش تمام به یکی از شاگردانش (کریتون) گفت: «کریتون، ما به آسکِلِپیوس یک ماکیان بدهکاریم، قربانی را فراموش نکن.» این را گفت و چشمهایش را فروبست.» این رفتار سقراط نشانه یقین سقراط به زندگی بعد از مرگ است. در شعر «همچون کرگدن تنها سفرکن» از بودا(ع) و در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمات یقین، زندگی و مرگ و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در شعر ۱ خسرو و شیرین نظامی گنجوی و در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی و در ترجیع بندهای ۱ اوحدی و فرخی سیستانی و در قصیده ۱ مجد همگر و در نامههای فارسی ۱۰۰ قائم مقام فراهانی و در آیه ۲۴۴ سوره بقره کلمه یقین و در ترجیع بند ۱ نسیمی کلمات یقین و زندگی و در قصیده ۱۶ عطار و در برگ ۲۲۴ کتاب الف کلمات یقین و مرگ و در قطعه ۱ پروین اعتصامی و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در برگ ۲۲۴ کتاب زهیر و در برگ ۲۴۲ کتاب الف و در برگ ۲۴۴ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگهای ۲۲۴ و ۴۲۲ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه زندگی و در بابهای ۱، ۱۶، ۶۱ و ۲۴ انجیل برنابا و در شعر ۲۴ خسرو و شیرین نظامی گنجوی و در شعر ۴۲ تحفةالاحرار جامی کلمه زندگانی و در قصیده ۱ جهان ملک خاتون و در برگ ۴۴۲ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات زندگی و مرگ ذکر شده است. جواد نوربخش تصحیح رساله حقّ الیقین شیخ محمود شبستری را انجام داده است. اگر جمله سقراط را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۰۳۲۵ میشود. اگر متن شعر ۲۴ خسرو و شیرین نظامی گنجوی را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۲۵۱۳۳۲ میشود. در شعر ۲۴ خسرو و شیرین نظامی گنجوی کلمه مرغ یا ماکیان وجود دارد. بین عددهای ۱۰۳۲۵ و ۲۵۱۳۳۲ چهار رقم مشترک هستند. در توضیحات «دانم که ندانم» در ویکیپدیا بیان شده: «یکی از معانی که از این جمله برداشت شدهاست، این است که انسان هرگز نمیتواند چیزی را به یقین بداند. پرسشی که اینجا مطرح میشود این است که اگر هیچ نمیتواند بداند، پس چگونه میداند که هیچ چیز نمیداند؟ برخی این تعبیر را تحت عنوان پارادوکس سقراط، نوعی پارادوکس دروغگو برشمردهاند. اما حالت دیگر این است که گفته شود منظور سقراط این بوده که انسان هرگز نمیتواند چیزی راجع به جهان خود را به یقین بداند، اما از احوال درونی خود به یقین میتواند معرفت یابد؛ پس میتواند بگوید که راجع به جهان به یقین چیزی نمیداند و تناقضی پیش نمیآید. همچنین میتواند به این منظور باشد که انسان هرچقدر هم که بداند باز هم چیزهایی هستند که هنوز کشف نشدهاند، و تعداد این چیزهای کشف نشده بسیار زیاد است؛ یعنی ما هرچقدر هم که بدانیم در مقابل چیزی که نمیدانیم بسیار بسیار ناچیز است.» منظور سقراط مورد سوم بوده است. در توضیحات «دانم که ندانم» در ویکیپدیا بیان شده: «تعبیر دیگری که از سخن سقراط ممکن است، این است که منظور او این بوده که او علم ناچیزی دارد، آنقدر ناچیز که در برابر مجهولات او این علم صفر است. چنان که در شرح محاکمه سقراط آمده که سقراط میگوید که یکبار از معبد دلفی درباره داناترین افراد پرسیدهاند و پاسخ آمده که سقراط داناترین است. سقراط خود از این بابت مبهوت و متحیّر است؛ زیرا او میداند که دانشی ندارد؛ و خدا نیز ممکن نیست دروغ بگوید. او سرانجام به این نتیجه میرسد که «فقط خدا داناست.» با این حساب چرا خدا سقراط را داناترین آدمیان دانستهاست؟ سقراط پاسخ میدهد که منظور خدا شخص سقراط نیست، بلکه خدا نام سقراط را برای مثال به کار بردهاست؛ مانند اینکه بگوید «کسی داناست که مانند سقراط بداند که داناییاش هیچ ارزشی ندارد.»» در مقاله آیه نور آمده که بیان میکند خدا به همه چیز داناست. منظور سقراط این بوده که دانایی ارزشمند است؛ اما دانایی بشر در برابر دانایی بینهایت خداوند نزدیک به صفر است. در توضیحات «دانم که ندانم» در ویکیپدیا ابیات زیر از خیام آمده که بیانگر این موضوع هستند. در مقاله به خیام اشاره شده است.
هرگز دل من ز علم محروم نشد *** کم ماند ز اسرار که معلوم نشد
هفتادو دو سال فکر کردم شب و روز *** معلومم شد که هیچ معلوم نشد
در توضیحات «دانم که ندانم» در ویکیپدیا بیان شده: «البته ممکن است از نادانی در بالا اشتباه برداشت شود، در بالا منظور از «هیچ» یا «نادانی» آن است که آنقدر نادانستهها بسیار است که دانستههای ما تقریباً چیزی نیست هرکس همین را بداند که نمیداند (چه قدر نمیداند، چون میل به ندانستن (کامل) دارد، چنین میآید که نمیداند) خود ارزشمند است چنان که ابن سینا میگوید با این که دل یک موی (بسیار ناچیز) را شکافت (بسیار به دانستن پرداخت) اما حتی یک موی را هم نتوانست کاملاً بداند یا خیام که میگوید با همه پیگیریهایش برای یادگیری علم (گرچه دانش، علم نیست ولی علم، دانش است) هیچچیز یاد نگرفت. (چون مقدار دانستههایش به صفر میل دارد، هیچ میآید.)» در مقاله به ابن سینا اشاره شده است. در کتاب نور و کتاب نشانهها و مقالههایی که آدرس آنها در ادامه آمده به ارتباطهایی بین کلمهها و عددها در قرآن، کتابهای مقدس، شعرها و ... اشاره شده است. در خطبه ۱ نهج البلاغه و در بابهای ۱ و ۱۰ انجیل برنابا و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در لمعات ۱ عراقی واژه «کلمه» و در شعر ۱ حمید الدین بلخی واژههای لغت و عدد و در قطعه ۱ خاقانی و در غزل ۱۲۶۴ مولانا کلمه اعداد و در مثنوی ۱ نسیمی و در ترجیع بند ۱ اوحدی و در قصیده ۱ نظام قاری کلمه عدد وجود دارد. لطفا مقالهها و کتابها را مطالعه فرمائید و در صورت تمایل به اشتراک بگذارید. مقالهها در سایت تریبون رادیو زمانه قرار دارند. در شعرهای ۱ شاهنامه فردوسی «فریدون» و «جمشید» و در مسمط ۱ ادیب الممالک و در ترجیع بند ۱ نسیمی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در ترجیع بند ۱ فرخی سیستانی و در قطعه ۱ پروین اعتصامی و در قصیده ۱ مجد همگر و در شعر ۲۴ منوچهر شاهنامه فردوسی و در قصیده ۲۴ امیر معزی و در قصیده ۲۴ ظهیر فاریابی و در شعر ۴۲ روضة المحبین ابن عماد و در غزل ۲۴۲ سنایی و در قصیده ۴۲۲ امیر معزی کلمه زمانه وجود دارد.
آدرس دانلود فایل فشرده پیدیاف مقالهها
https://drive.google.com/file/d/1X5ck-iy3dqp-PjzysPILRZOW5b-X5VN9/view?usp=sharing
آدرس دانلود فایل فشرده پیدیاف کتاب نور، کتاب نشانهها و مقالهها
https://drive.google.com/file/d/19eYpxNENpNbQ6MyDMlNgkgJod5kEVDOz/view?usp=share_link
آدرس چند مقاله درباره کتاب نور و کتاب نشانهها در سایتهای رادیو زمانه و بلاگ اسپات
https://noorvaneshaneha.blogspot.com/p/blog-page_8.html
مطلبی که بیان گردید بخشی از مقاله «لذت حقیقت» است که آدرس آن در زیر آمده است.
نظرات
ارسال یک نظر