حرف مقطعه الر
در قصیده ۱۱۴ خاقانی منظور از مصرع «بسم بین هر سه حرف والله چار» بسم الله الرحمن الرحیم است. در توضیحات بسم الله الرحمن الرحیم در ویکیپدیا به امیرعباس هویدا اشاره شده است. در مقاله به ارتباط بین امیرعباس هویدا و سوره یوسف و حجرالیمامه یا حجر اشاره گردید. در آیه ۱ سورههای یوسف و حجر حرف مقطعه الر به بسم الله الرحمن الرحیم اشاره میکند. در ابتدای کلمات الرحمن الرحیم حرف مقطعه الر قرار دارد. در مقاله بیان شده که سوره انعام ۲۹۷۱ کلمه دارد. هویدا متولد سال ۱۲۹۷ خورشیدی است. ارقام اعداد ۱۲۹۷ و ۲۹۷۱ مشترکند. در سوره انعام و در پستی از الهی قمشهای که در مقاله آمده کلمات هویدا و تسلیم و در برگ ۱۱۱ کتابهای پله پله تا ملاقات خدا و والکیریها کلمه تسلیم و در قصیده ۱ عراقی و در غزل ۲ سلمان ساوجی کلمه مسلمان وجود دارد. بسم الله الرحمن الرحیم ۲۷ حرف باطن و ۱۹ حرف اول دارد. این دو عدد در کنار یکدیگر عدد ۱۹۲۷ را ایجاد میکنند. در ادامه مقاله بیان شده که بسم الله الرحمن الرحیم به مرحله روح الله یا روح القدس یا مقام تسلیم یا مسلمانی اشاره میکند. این نشان از رسیدن امیرعباس هویدا به مقام تسلیم است. در کتاب نور و کتاب نشانهها که آدرس آنها در ادامه کتاب آمده مطالبی درباره رسیدن امیرعباس هویدا و سپهبد ربیعی به مقام تسلیم بیان شده است. در شکل راه کمال که در ادامه مقاله آمده این مرتبه از کمال نشان داده شده است. رمان «آخرین روزهای یک محکوم به اعدام» نوشته ویکتور هوگو است. در زیر مستندی از شبکه من و تو درباره فتنه خمینی با عنوان مدرسه اعدام آمده که در آن سپهبد ربیعی بیان کرده: «و اسلام عمیقا در قلب و جان و ما نفوذ دارد.» در مسمط ۱ ادیب المماک کلمات مستند، من، تو، اسلام، دل و جان و در تضمین ۱ فروغی بسطامی کلمات اسلام، دل و جان و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات من، تو، قلب، دل و جان و در ادامه مقاله کلمات من و تو و در غزل ۳۵۲۹ صائب تبریزی کلمات من، تو و شحنه یا پاسبان یا نگهبان و در قصیده ۱ طبیب اصفهانی کلمه نگهبان و در غزل ۱۸۷۶ مولانا کلمات مدرسه و فتنه و در برگهای ۲۲ و ۱۱۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در برگ ۴ کتابهای کیمیاگر و تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه مدرسه و در ترجیع بند ۱ مولانا و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در غزل ۱ جهان ملک خاتون و در باب ۲۲ کتاب مقدس زبور و در غزل ۱۳۹۵ مولانا کلمات من، تو، دل و جان و در شعر ۲۵۳ پیام مشرق اقبال لاهوری کلمات من، تو و دل و در قصیده ۱ مجد همگر کلمات من، تو، عمیق، دل، جان و پاسبان و در قصیده ۱۱۴ خاقانی کلمات افسر، دل و جان و در باب ۴ انجیل مرقس کلمات عمق، عمیق، قلب و دل و در برگ ۱۱ کتاب الف کلمه عمیق و در برگ ۱۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت و در برگ ۱۱۱ کتاب زهیر کلمه عمق و در برگ ۲۰ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه اعماق و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی و در غزل ۱ سلیم تهرانی و در شعر ۱ خسرو و شیرین نظامی و در غزل ۱ فیض کاشانی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی و در غزلهای ۱۱ مولانا، فروغی بسطامی و عبید زاکانی و در شعر ۴ بخش دوازده الهی نامه عطار و در قصیدههای ۲۷۶ و ۲ ملک الشعراء بهار و در غزل ۲ سلمان ساوجی و در غزلهای ۲۲ و ۲۰ حافظ و در غزلهای ۲۰۰ و ۱۹۴ عراقی و در غزل ۳۵۲ سعدی و در غزلهای ۱۳۲۸ و ۲۵۳۹ صائب تبریزی کلمات دل و جان و در قصیده ۱ اوحدی و در باب ۴ کتاب مقدس زبور و در برگهای ۱۱۱ و ۲۰۰ کتاب والکیریها و در برگ ۲۰ کتاب کیمیاگر کلمه قلب و در برگ ۲۰ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمات قلب، جان و نفوذ و در ادامه مقاله کلمه نفوذ ذکر شده است. اشو نویسنده کتاب «ضربان قلب، حقیقت مطلق» است. در مسمط ۱ ادیب الممالک و در قصیده ۱۱۴ خاقانی کلمه مطلق وجود دارد. صفات خداوند یا روح خداوند در دل انسانهای عاشق خداوند جای میگیرد. کلمات قلب، دل و جان بیانگر مرحله کمال روح الله یا روح القدس یا مقام تسلیم یا مسلمانی هستند. در باب ۱ انجیل مرقس کلمات روح خدا یا روح الله، روح القدس و دل در ترجیع ۱ شاه نعمت الله ولی کلمات روح القدس، دل و جان و در مثنوی ۱ نسیمی کلمات روح قدس، دل و جان در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در تضمین ۱ فروغی بسطامی کلمات عاشق و دل وجود دارند. از مستند شبکه من و تو چند سال قبل عکس گرفته شده است. بعد از تعطیلی شبکه من و تو مستند زیر از سایت این شبکه پاک شده است. در مقاله به تعطیلی و پاک کردن اشاره شده است. در قصیده ۱ مجد همگر و در بابهای ۴ و ۲۲ انجیل برنابا و در غزل ۳۵۲ سعدی کلمه پاسبان و در سوره انعام کلمات نگهبان و تسلیم ذکر شدهاند. «و اینک نگهبانی او پایان یافت» عنوان یکی از قسمتهای سریال بازی تاج و تخت است. سپهبد ربیعی افسر و فرمانده نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی و نگهبان و پاسبان ایران بود که در فتنه خمینی و در زندان قصر تیرباران و شهید گردید. در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات افسر، شاه و لاله و در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی و در مسمط ۱ ادیب الممالک و در غزل ۱ محتشم کاشانی و در قصیده ۱ عراقی و در شعر ۲۵۳ پیام مشرق اقبال لاهوری کلمه لاله ذکر شده است. گل لاله در ایران نماد شهادت است. در قصیده ۱ حافظ کلمات افسر، شهنشاه و قصر و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمه شهنشه و در تضمین ۱ فروغی بسطامی کلمه شهنشاه و در مقاله کلمه زندان و در غزل ۱ شهریار و در برگ ۲۰ کتاب کیمیاگر و در برگ ۲۰۰ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه قصر وجود دارد. در توضیحات امیر حسین ربیعی در ویکیپدیا بیان شده: «او پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ دستگیر، توسط خلخالی به مرگ محکوم و در زندان قصر اعدام شد.» در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی کلمات فتنه و خلخال وجود دارند. فرخی یزدی نیز در زندان قصر بوده است. در غزل ۱۱ فرخی یزدی کلمه انتقام وجود دارد. اعدام انتقام جویی است. خمینی با اعدام فرماندهان، افسران و نگهبانان بالیاقت، ایران را ضعیف کرد و موجب گردید که صدام از رژیم بعث عراق به کشور حمله کند. در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات افسر و لایق و در ترجیع ۱ شاه نعمت الله ولی کلمه شایسته و در باب ۱ انجیل مرقس و در حکایت ۲۰ باب سوم گلستان سعدی کلمه لایق و در برگ ۲۰۰ کتاب والکیریها کلمات لایق و ضعف و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات افسر و ضعیف و در برگ ۲۰۰ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه و در شعر ۴ بخش سیزده مصیبت نامه عطار و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمه ضعیف و در برگ ۱۱ کتاب والکیریها کلمه ضعف و در قصیده ۱۱۴ خاقانی کلمه بغداد وجود دارد. در مقاله به غزلهایی از عراقی اشاره شده است. در ادامه مقاله خبری از مگ ایران آمده که به عراق اشاره میکند. در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی و در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمه شاپور کلمه شاپور و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمه بختیاری وجود دارد. در توضیحات شاپور بختیار در ویکیپدیا و بخش «شاپور بختیار و جنگ ایران و عراق» بیان شده: «از سوی دیگر ارتش بر اثر اقدامات خمینی به شدت تضعیف و تحقیر شده و دیگر آن انسجام لازم را ندارد.» در توضیحات شاپور بختیار در ویکیپدیا بیان شده: «تیمور بختیار، پسرعموی شاپور، ۴ سال ریاست ساواک را بر عهده داشت. از دیگر خویشاوندان بختیار ثریا اسفندیاری (دخترعموی بختیار)، لوئیز صمصام بختیاری و محمدعلی قطبی هستند.» در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمات شاپور و ریاست و در مقاله کلمات بختیاری، ساواک، عمو، محمدعلی و قطب و در غزل ۱ محتشم کاشانی کلمه ثریا وجود دارد. در ادامه مقاله خبری از سایت جامعه خبری تحلیلی الف آمده که در آن عکسهای زیر از تخته سفید و یک کاغذ قرار دارند که بر روی آنها بسم الله الرحمن الرحیم ذکر شده است. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمه تخته و در مقاله کلمه سفید و در برگ ۲۲ کتاب والکیریها و در برگ ۱۱۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه کاغذ وجود دارد. استاد طاهری بیان میکنند که بسم الله الرحمن الرحیم را میتوانیم به دو بخش بسم الله و دیگری الرحمن و الرحیم تقسیم کنیم. بسم الله یعنی به نام الله که همان تجلیات خداوند یا وجه الله است. «فاینما تولوا فثم وجه الله» هرجا نگاه کنیم وجه و جمال خداست. در رباعی ۱ خیام و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در قصیده ۱ حافظ و در شعر ۱ خسرو و شیرین نظامی و در غزل ۱ محتشم کاشانی و در قصیده ۱ مجد همگر و در غزل ۱۱ نسیمی و در برگ ۲۰ کتاب آشنایی با صادق هدایت و در لمعات و قصیده ۱ عراقی و در غزلهای ۲۰۰ و ۱۹۴ عراقی کلمه جمال وجود دارد. هر مخلوقی را نگاه کنیم نامی دارد و هر نام، نام خداست. اسامی خداوند در جهان هستی به صورت زیبایی تجلی پیدا کردهاند. زیبایی جنبه معشوقیت خداوند است. در جهان هستی ماه نماد زیبایی است. در شعر ۱ آغاز کتاب شاهنامه فردوسی کلمه ماه و در غزلهای ۳۲۵۹ و ۳۵۲۹ صائب تبریزی کلمه مهتاب و در قصیده ۲ ملک الشعراء بهار کلمات مهتاب و زیبا و در قصیده ۱ نسیمی کلمات ماه و زیبا و در برگهای ۲، ۲۰ و ۱۱ کتاب کیمیاگر و در برگ ۱۱ کتاب زهیر و در غزل ۴ حافظ و در باب ۲ کتاب مقدس جامعه و در غزل ۲۰۰ عراقی و در برگ ۲۰۰ کتاب الف و در قصیده ۲۷۶ ملک الشعراء بهار و در پستی از الهی قمشهای که در مقاله آمده کلمه زیبا وجود دارد. افلاطون نویسنده کتاب زیبا است. الرحمن و الرحیم، رحمت عام و خاص خداوند هستند که بخشندگی و مهربانی خداوند را نشان میدهند. در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمات رحمت، عام و خاص و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمات رحمت، عام و بخشنده و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمه بخشنده و در باب ۱۱۱ کتاب مقدس زبور عبارت رحیم و مهربان و در قصیده ۱ مجد همگر و در برگ ۲۲ کتاب عطیه برتر و در غزل ۳۵۲ سعدی کلمه مهربان و در غزل ۱۱۱ حافظ کلمه عام و در ترجیع بند ۱ مولانا و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در مثنوی ۱ نسیمی و در غزل ۱ جهان ملک خاتون و در برگ ۲۲ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه خاص وجود دارد. عاشق بخشنده و مهربان است و از این جهت الرحمن و الرحیم جنبه عاشقی خداوند را مطرح میکنند. در جهان هستی خورشید مظهر بخشندگی و مهربانی است. زمانی که معشوق در برابر عاشق قرار گیرد عشق پدیدار میشود. بسم الله الرحمن الرحیم جمع معشوق و عاشق و بیانگر عشق ماه و خورشید یا بالاترین مرتبه عشق در جهان دوقطبی نیک و بد یا مرحله روح الله یا روح القدس است. در لمعات ۱ عراقی و در غزل ۲ فرخی یزدی و در شعر ۴ بخش دوازده الهی نامه عطار کلمات معشوق و عاشق و در شعر ۲ دفتر اول مثنوی و معنوی مولانا و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در قصیدههای ۱ مجد همگر و نسیمی و در تضمین ۱ فروغی بسطامی و در غزلهای ۱۱ نسیمی و عبید زاکانی و در قصیده ۲۷۶ ملک الشعراء بهار و در غزلهای ۱۳۹۵ و ۱۸۷۶ مولانا و در غزل ۳۲۹۵ صائب تبریزی کلمه عاشق وجود دارد. در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی به شیرین و فرهاد یا معشوق و عاشق اشاره شده است. در قصیده ۱ امیرخسرو دهلوی و در مسمط ۱ ادیب الممالک و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در قصیده ۱ طبیب اصفهانی و در شعر ۲۵۳ پیام مشرق اقبال لاهوری کلمه عروس و در باب ۲ انجیل مرقس کلمات عروس و داماد یا معشوق و یا عاشق ذکر شدهاند. ماه و شب نماد معشوق یا زن هستند. در قصیده ۱ اوحدی و در غزل ۱ شهریار و در غزل ۱۱ شاه نعمت الله ولی کلمات ماه و شب و در غزل ۱۲۷۰ صائب تبریزی کلمات مه و شب ذکر شدهاند. صادق هدایت نویسنده کتاب «سرگذشت ماه» و مصطفی فرزانه نویسنده کتاب «ماه گرفته» است. نقاشیهای «زنی با سبد» و «زن کوبیسم» آثار صادق هدایت هستند. «شب دراز» و «زن سرخ» عنوان قسمتهایی از سریال بازی تاج و تخت هستند. در باب ۲ کتاب مقدس جامعه کلمات شب و زن و در برگ ۲۰۰ کتاب الف کلمات شب، زن و سرخ و در مقاله و در برگ ۱۱۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه سرخ وجود دارد. داستایفسکی نویسنده کتاب «شبهای روشن» است. خورشید و روز نماد عاشق یا مرد هستند. در توضیحات کتاب کیمیاگر در ویکیپدیا نقاشی زیر آمده که قرینه آن شبیه راه کمال که در ادامه آمده است. در سمت راست قرینه این نقاشی خورشید و شمشیر قرار دارند. در این نقاشی نماد مرد با شمشیر نشان داده شده است. انتخاب این نماد برای مرد اشتباه است. در سمت چپ قرینه این نقاشی ماه و زن قرار دارند. در شعر ۱ خسرو و شیرین نظامی کلمات زبور و داوود و در باب ۱ انجیل برنابا کلمه داوود و در بابهای ۱ و ۲۲ کتاب مقدس زبور داوود(ع) و در قصیده ۱ طبیب اصفهانی کلمات شب و روز و در باب ۱ کتاب مقدس یوشع کلمات شب و روز، زنان و مردان و در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات یوشع و شب و روز و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات روز و شب، ماه و آفتاب و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات شب و روز، لیل و نهار، ماه و آفتاب و در در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی کلمات شب، روز، لیل و نهار در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمات شب، روز، ماه و آفتاب و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمات مه و آفتاب و در غزل ۱۱ شاه نعمت الله ولی کلمات ماه و آفتاب و در ترجیع بند ۱ مولانا و در مثنوی ۱ نسیمی و در قصیده ۱ اوحدی و در غزل ۱ شهریار و در آیه ۲ سوره رعد که در ادامه مقاله آمده کلمات خورشید و ماه و در غزل ۱۳۹۵ مولانا کلمه مه و خورشید و در قصیده ۲ ملک الشعراء بهار و در غزل ۱۲۷۰ صائب تبریزی کلمات ماهتاب و آفتاب و در برگ ۲۰ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در غزل ۲۰۰ صائب تبریزی عبارت روز و شب و در رباعی ۲۰ خیام کلمات لیل و نهار و در شعر ۴ بخش سیزده مصیبت نامه عطار کلمات روز، شب، خورشید و قمر و در غزل ۱۲۰۷ مولانا کلمات شب و روز و در قصیده ۱۱۴ خاقانی کلمات ماه، خورشید، شب، روز، لیل و نهار ذکر شدهاند. منظور از شب قدر و روز الست مرحله روح الله یا روح القدس یا رب است. آیه ۱۷۲ سوره اعراف بیان میکند: «و به یاد آر هنگامی که خدای تو از پشت فرزندان آدم ذرّیّه آنها را برگرفت و آنها را بر خودشان گواه ساخت که آیا من پروردگار شما نیستم؟ همه گفتند: بلی، ما گواهی دهیم. (برخی مفسرین گفتند: مراد ظهور ارواح فرزندان آدم است در نشأه ذرّ و عالم روح و گواهی آنها به نور تجرّد و شهود به توحید خدا و ربّانیت او در عوالم ملک و ملکوت.) (و ما این گواهی گرفتیم) که دیگر در روز قیامت نگویید: ما از این واقعه غافل بودیم.» آیه ۱۷۲ سوره اعراف به روز الست اشاره میکند. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی عبارت «عهدِ الستت» و در غزل ۱۱۱ حافظ عبارت «عهد ازل» وجود دارد. خداوند در روز الست یا در ازل از همه عهد گرفته که وفادار و تسلیم صفات خداوند باشند. در قصیده ۲۲ خاقانی کلمات وفا و نیک عهدی و در غزل ۱۱ نسیمی کلمه صفات وجود دارد. در مقاله به سوره توبه اشاره شده است. در قرآن تنها سوره توبه با بسم الله الرحمن الرحیم آغاز نشده است. ذکر نشدن بسم الله الرحمن الرحیم در ابتدای سوره توبه اشاره به کسانی دارد که به عهد و پیمان خود وفادار نیستند. در آیه ۱ سوره توبه یا در آغاز سوره توبه بیان شده: «[ این اعلام بیزاری خدا و رسول اوست به مشرکانی که شما مسلمین با آنان عهد بستهاید (و آنان عهد شکستند).» «پیمان شکن» عنوان قسمتی از سریال بازی تاج و تخت است. در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمات توبه، عهد و «وفاداری به پیمان فطرت» ذکر شدهاند. منظور از فطرت صفات خداوند است که به صورت امانت یا بالقوه به آدم و به ما به عنوان سلولی از تن واحد آدم داده شدهاند. بسم الله الرحمن الرحیم به معنی تسلیم بودن در برابر صفات خداوند است. منظور از مسلمانی رسیدن به مقام تسلیم است. در غزل ۱۸۷۶ مولانا بیان شده:
در مدرسه آدم با حق چو شدی محرم *** بر صدر ملک بنشین تدریس ز اسما کن
این بیت نشان میدهد که منظور از آدم اسما خداوند یا مرحله روح الله یا روح القدس است. در داستان آفرینش حوا به زن یا معشوق و آدم به مرد یا عاشق تشبیه شده است. آیه ۱ زنان بیان میکند که مرد و زن از یک تن (تن واحد آدم) آفریده شدهاند. در باب ۱ انجیل مرقس کلمات روح خدا یا روح الله، روح القدس زن و مرد و در مثنوی ۱ نسیمی کلمات روح قدس و آدم و در قصیده ۱ نسیمی کلمات آدم و حوا وجود دارند. در باب ۱ انجیل برنابا و در ترجیع بند ۱ مولانا و در لمعات ۱ عراقی به آدم اشاره شده است. آیه ۱ سوره زنان بیان میکند: «ای مردم! از [مخالفت با فرمان هایِ] پروردگارتان بپرهیزید، آنکه شما را از یک تن آفرید و جفتش را [نیز] از [جنس] او پدید آورد و از آن دو تن، مردان و زنان بسیاری را پراکنده و منتشر ساخت. و از خدایی که به نام او از یکدیگر درخواست می کنید، پروا کنید و از [قطع رابطه با] خویشاوندان بپرهیزید. یقیناً خدا همواره بر شما حافظ و نگهبان است.» در ترجیع ۱ شاه نعمت الله ولی عبارت «کنت کنزا» ذکر شده که به حدیث «کُنْتُ کَنْزاً مَخْفِیّاً فَاحْبَبْتُ أنْ أُعْرَفُ وَ خَلَقْتُ الْخَلْقَ لِکَیْ أُعْرَفَ؛ من گنجی پنهان بودم، دوست داشتم شناخته شوم، خلائق را آفریدم تا شناخته شوم.» اشاره میکند. در این حدیث منظور از گنج پنهان صفات خداوند است که توسط بشر به عنوان جزء و سلولی از تن واحد آدم شناخته و درک میشوند. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی به عناصر چهارگانه زمین اشاره شده است. در ترجیع بند ۱ مولانا و در قصیده ۱ عراقی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در غزلهای ۱۱ مولانا و عبید زاکانی و در برگ ۱۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه و در بابهای ۲ و ۲۲ کتاب مقدس زبور و در باب ۴ انجیل مرقس و در حکایت ۲۰ باب سوم گلستان سعدی و در رباعی ۲۰ خیام و در برگهای ۲۰ و ۲۲ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه و در قصیده ۲۲ خاقانی و در برگ ۲۰۰ کتاب والکیریها و در قصیده ۲۷۶ ملک الشعراء بهار و در غزل ۱۸۷۶ مولانا و در غزل ۲۵۳۹ صائب تبریزی کلمه زمین و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در مثنوی ۱ نسیمی کلمات زمین و عنصر ذکر شدهاند. در شکل راه کمال که در ادامه آمده عناصر چهارگانه زمین مشخص شدهاند. در عناصر چهارگانه زمین منظور از باد عشق در جهان دوقطبی است. در خطبه ۱ نهج البلاغه و در ترجیع بند ۱ مولانا و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در غزلهای ۱۱ حافظ و مولانا و در باب ۱۱۹ انجیل برنابا کلمات باد و عشق و در قصیده ۱ حافظ و در قصیده ۱ عراقی و در بابهای ۱، ۱۱ و ۱۱۱ کتاب مقدس زبور و در بابهای ۱، ۱۱، ۲ و ۴ کتاب مقدس جامعه و در بابهای ۱، ۲۰ و ۲۰۰ انجیل برنابا و در باب ۴ انجیل مرقس و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در برگ ۱۱۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در قصیده ۲ ملک الشعراء بهار و در غزلهای ۲ و ۴ حافظ و در قصیده ۱۱۴ خاقانی کلمه باد و در شعر گوهر عشق رضی الدین آرتیمانی و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در قصیدههای ۱ نسیمی و مجد همگر و در غزلهای ۱ شهریار، سلیم تهرانی و فروغی بسطامی و در لمعات ۱ عراقی و در شعر ۱ زبور عجم اقبال لاهوری و در غزلهای ۱۱ عبید زاکانی و سلمان ساوجی و در برگ ۱۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه و در برگ ۱۱۱ کتابهای الف و عطیه برتر و در غزلهای ۱، ۱۱۱ و ۲۲ حافظ و در برگ ۲۲ کتابهای الف و عطیه برتر و در برگ ۲۰۰ کتاب والکیریها و در قصیده ۲۷۶ ملک الشعراء بهار و در غزلهای ۱۲۰۷، ۱۳۹۵ و ۱۸۷۶ مولانا و در غزلهای ۱۳۲۸ و ۳۵۲۹ صائب تبریزی و در پستی از الهی قمشهای که در مقاله آمده کلمه عشق وجود دارد. افلاطون نویسنده کتاب «میهمانی عشق» است. درد بیهوده عشق نمایشنامهای کمدی اثر ویلیام شکسپیر است. «بادهای زمستان» و «شیر و گل سرخ» عنوان قسمتهایی از سریال بازی تاج و تخت هستند. گل سرخ نماد عشق است. در غزل ۱ محتشم کاشانی به گل سوری یا گل سرخ اشاره شده است. در غزل ۱۹۴ عراقی عبارت «ابجد عشق» وجود دارد. اگر کلمه عشق را به عددهای ابجد وسیط و صغیر تبدیل کنیم حاصل ۲۰ و ۱۱ میشود. در منشور کوروش و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در ترجیع بند ۱ مولانا و در غزل ۱۱ حافظ و در برگ ۱۱۱ کتابهای پله پله تا ملاقات خدا و آشنایی با صادق هدایت و در بابهای ۱ و ۲ انجیل مرقس و در شعر ۲ دفتر اول مثنوی و معنوی مولانا و در رباعی ۲۰ ابوسعید ابوالخیر و در برگ ۲۰ کتابهای آشنایی با صادق هدایت و تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه و در باب ۲۲ کتاب مقدس زبور و در دوبیتی ۱۱۴ باباطاهر و در قصیده ۱۱۴ خاقانی و در غزلهای ۱۲۷۰، ۳۲۵۹ و ۳۵۲۹ صائب تبریزی کلمه آب و در مقاله کلمه آگاهی ذکر شده است. منظور از آب آگاهی است. در برگ ۴ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه شوپنهاور و در برگ ۱۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه عبارت ضد هگل وجود دارد. آرتور شوپنهاور هجونامهای ضد هگل را نوشته است. اگر عبارت «گئورگ ویلهلم فریدریش هگل» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۶۶ میشود. در مقاله عدد ۶۶ ذکر شده است. درگذشت هگل در سال ۱۲۱۰ خورشیدی است. در ادامه مقاله عدد ۱۲۱۰ ذکر شده است. در ویکیپدیا بیان شده هگل در سال ۱۸۳۰ رئیس دانشگاه برلین شد. در مقاله عدد ۱۸۳۰ و کلمه دانشگاه ذکر شده است. در توضیحات هگل در ویکیپدیا بیان شده: «از نظر هگل «خدا مطلق است و مطلق مجموع اشیاء تکامل یافته. خدا عقل است و عقل نسج و بنای قانونی طبیعی است که حیات و روح به موجب آن در حرکت است. خدا روح است و روح زندگی است، تاریخ تکامل روح یعنی رشد حیات است. حیات در آغاز نیروی مبهمی بود که از خود آگاه نبود. جریان تاریخ عبارت از این است که حیات یا روح از خودآگاهی یابد و آزاد شود. آزادی جوهر حیات است همچنانکه کشش جوهر آب است. تاریخ، رشد و تکامل آزادی است و غایتش آن است که روح کاملاً و با آگاهی از خود آزاد گردد». هگل به دایره جهان دوقطبی و رسیدن از ناآگاهی به آگاهی اشاره میکند. هگل آب را به آگاهی تشبیه کرده است. در مقاله کلمه میوه و در غزل ۱۳۹۵ مولانا کلمات نیک و بد ذکر شدهاند. هدف از خوردن میوه درخت نیک و بد در سمت راست دایره جهان دوقطبی، رسیدن به درخت آگاهی در سمت چپ دایره جهان دوقطبی است. در شکل راه کمال که در ادامه مقاله آمده این موضوع مشخص است. آب یا آگاهی باعث شکل پذیری و تغییر و تحول در خاک میشود. ویژگی خاک باروری و تبدیل شدن به شکلهای دیگر است. گل از ترکیب خاک و آب ایجاد میشود. در غزل ۱ سلیم تهرانی کلمات گل و خاک و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در خطبه ۱ نهج البلاغه و در ترجیع ۱ شاه نعمت الله ولی و در مثنوی و قصیده ۱ نسیمی و در قصیده ۱ مجد همگر و در شعر ۱ جاویدنامه اقبال لاهوری و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در تضمین ۱ فروغی بسطامی و در غزلهای ۱۱ نسیمی و فروغی بسطامی و در غزل ۲ حافظ و و در برگ ۲۲ کتابهای پله پله تا ملاقات خدا، الف و کیمیاگر و در باب ۴ انجیل مرقس و در شعر ۴ بخش دوازده الهی نامه عطار و در قصیده ۱۱۴ خاقانی و در غزل ۲۵۳۹ صائب تبریزی و در پستی از الهی قمشهای که در مقاله آمده کلمه خاک و در غزل ۱۱ مولانا کلمات آب و گل وجود دارند. بیت زیر از غزل ۱۱ مولانا به آفرینش آدم از گل اشاره میکند. نقاشی آفرینش آدم اثر میکلآنژ است.
چون تو سرافیلِ دلی، زندهکنِ آب و گلی *** دردم ز راه مقبلی در گوش ما نفخه خدا (غزل ۱۱ مولانا)
آتش باعث پختگی و دوام در گل میشود. در واقع آتش یا شیطان باعث پختگی و بادوامتر شدن آگاهیها میشود. شعر «عاقبت شیطان» سروده ویکتور هوگو است. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در ترجیع بند ۱ مولانا و در مثنوی ۱ نسیمی و در غزل ۱ محتشم کاشانی و در باب ۱۱ کتاب مقدس زبور و در غزلهای ۱۱ فرخی یزدی و سلمان ساوجی و در برگ ۱۱۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در شعر ۲ دفتر اول مثنوی و معنوی مولانا و در قصیده ۲ ملک الشعراء بهار و در برگ ۲۲ کتاب عطیه برتر و در غزل ۲۲ حافظ و در برگ ۲۰۰ کتاب والکیریها و در شعر گوهر عشق رضی الدین آرتیمانی و در رباعی ۱۱۹ ابوسعید ابوالخیر و در غزل ۱۹۴ عراقی و در غزل ۱۸۷۶ مولانا و درغزلهای ۲۵۳۹ و ۳۲۹۵ صائب تبریزی کلمه آتش و در باب ۱ انجیل مرقس و در باب ۱۱۱ انجیل برنابا و در برگ ۱۱۱ کتاب والکیریها و در برگ ۴ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه شیطان و در باب ۴ انجیل مرقس کلمات شیطان و دوام و در غزل ۱۱ حافظ کلمه دوام و در مقاله کلمه آگاهی و در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمات شیطان، آتش و آگاهی ذکر شدهاند. در خطبه ۱ نهج البلاغه به سجده نکردن شیطان اشاره شده است. استاد طاهری بیان میکنند که در داستان آفرینش منظور از سجده نکردن شیطان به وجود آمدن جهان دوقطبی تضاد یا خیر و شر است. در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمه متضاد و وجود دارد. استاد طاهری در کتاب «چکیده کتابها» که آدرس آن در زیر آمده راز آفرینش آدم از گل و عناصر چهارگانه زمین را با مثال کوزه رمزگشایی کردهاند. شکل گرفتن کوزه نیز شامل مراحل خاک، آب و آتش است. در باب ۲ کتاب مقدس زبور و در شعر ۲ دفتر اول مثنوی و معنوی مولانا و در غزل ۱۳۹۵ مولانا کلمه کوزه و در باب ۲۲ کتاب مقدس زبور کلمه سفال وجود دارد. در رباعی ۱ خیام به آفرینش آدم از گل کوزه اشاره شده است. در برگ ۱۱ کتاب مکتوب کلمه ترانه وجود دارد. ترانههای خیام کتابی تحقیقی - ادبی از صادق هدایت است. عنوانی یکی از کتابهای صادق هدایت افسانه آفرینش است. در توضیحات خیام در ویکیپدیا به نقل از صادق هدایت بیان شده: «گویا ترانههای خیام در زمان زیستنش به دلیل خشک مغزی مردم پنهان بوده و دستهبندی نشده و تنها بین یکدسته از دوستان همرنگ و صمیمی او شهرت داشته یا در حاشیه جنگها و کتب اشخاص با ذوق به گونهای قلمانداز چند رباعی از او ضبط شده، و پس از مرگش منتشر گردیده است.» در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات صادق و مغز و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات هدایت، خشک و مغز و در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمات هدایت و خشک و در بابهای ۴ و ۱۱ انجیل مرقس و در برگ ۱۱ کتاب کیمیاگر و در شعر ۲ دفتر اول مثنوی و معنوی مولانا و در غزل ۱۲۷۰ صائب تبریزی کلمه خشک و در مقاله کلمه قلم و در منشور کوروش و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمه جنگ وجود دارد. رالف والدو امرسون نویسنده کتاب «جنگ» است. «جنگهای پیش رو» عنوان قسمتی از سریال بازی تاج و تخت است. آفرینش آدم از گل و دمیدن روح در آدم بیانگر مرحله اله و شروع دایره جهانهای دو قطبی است که بخشی از صفات خداوند به صورت امانت یا بالقوه به آدم داده میشود. در قصیده ۱ نسیمی و در شعر ۴ بخش سیزده مصیبت نامه عطار کلمه اله و در خطبه ۱ نهج البلاغه و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمه امانت وجود دارد. این صفات در مرحله رب یا روح الله یا روح القدس و انتهای دایره جهانهای دو قطبی به فعلیت میرسند. در شکل راه کمال که در زیر آمده این موضوع مشخص است. در ترجیع بند ۱ خاقانی و در مثنوی ۱ نسیمی و در غزل ۱۱۱ حافظ و در برگ ۱۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه دایره و در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی کلمه دوایر وجود دارد. مصرع اول بیت زیر از قصیده ۱ نسیمی به شروع دایره جهان دوقطبی و مرحله اله اشاره میکند. مصرع دوم بیت زیر به انتهای دایره جهان دوقطبی و مرحله روح الله یا روح القدس اشاره میکند.
به آدمی که ز فضل اله دانا شد *** به آدمی که خدا گفت: علم الاسما
الهی قمشهای بیان میکند منظور از حمد، ستایش و بندگی آراسته شدن به صفات خداوند است. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمات الهی، صفات و بنده و در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمات الهی، صفات و بندگی و در بابهای ۱۱۱ و ۲۲ کتاب مقدس زبور کلمه ستایش و در برگ ۲۲ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه ستایش و در شعر ۱ خسرو و شیرین نظامی کلمه ثنا یا ستایش و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی و در غزل ۱ محتشم کاشانی و در تضمین ۱ فروغی بسطامی و در شعر ۱ پس چه باید کرد؟ اقبال لاهوری و در غزل ۱ جهان ملک خاتون و در برگ ۱۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در بابهای ۱۱۱ و ۲۲ انجیل برنابا و در شعر ۲۵۳ پیام مشرق اقبال لاهوری و در غزل ۱۳۹۵ مولانا و کلمه بنده و در باب ۲۰ انجیل برنابا کلمه بندگان و در شعر ۱ آغاز کتاب شاهنامه فردوسی و در قصیده ۱ اوحدی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در باب ۲ کتاب مقدس زبور و در غزل ۱۸۷۶ مولانا کلمه بندگی وجود دارد. هدف از بندگی رسیدن به مرحله پروردگار یا رب یا صفات خداوند است. منظور از پروردگار خداوند نیست. صفات خداوند مخلوق خداوند هستند. صفات خداوند پروردگار یا پرورش دهنده یا رب یا مربی آدم هستند. در مسمط ۱ ادیب الممالک کلمات رب و پرورده و در قصیده ۱ حافظ کلمات پرور و بندگان و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمه پرور و در شعر ۱ خسرو و شیرین نظامی کلمه پروردم و در برگ ۲۰۰ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمات پرورش و مربی و در برگ ۲۰ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه مربی وجود دارد. در مثنوی ۱ نسیمی و در غزل ۱۱ نسیمی کلمه فاتحه و در قصیده ۱ نسیمی کلمه سبع المثانی (از اسامی سوره حمد) و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمه الحمد و در قصیده ۱۱۴ خاقانی کلمه حمد ذکر شده است. در آیه ۱ سوره فاتحه یا حمد عبارت «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» و در خطبه ۱ نهج البلاغه و در بیت ۱ شعر مجلس اول سعدی و در لمعات ۱ عراقی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمه الحمدلله ذکر شده است. این عبارت به تجلی خداوند یا صفات و اسما خداوند در مرحله رب یا روح الله یا روح القدس اشاره میکند. در مرحله رب تنها صفات خداوند حضور دارند و صفات شیطان حضور ندارند. از این جهت این مرحله یک جهان ۱ قطبی است. در باب ۱۱۹ انجیل برنابا کلمات هستی خدا یا صفات خدا، حضور و شیطان وجود دارند. در شکل راه کمال که در ادامه آمده یکی از مراحل رب یا مراحل وجود به شکل خورشید نشان داده شده است. در سوره نوح و ترجمه فولادوند بیان شده: «مگر ملاحظه نكرده ايد كه چگونه خدا هفت آسمان را توبرتو آفريده است» «و ماه را در ميان آنها روشنايى بخش گردانيد و خورشيد را [چون] چراغى قرار داد» اگر این دو آیه را به عدد ابجد کبیر تبدیل کرده با یکدیگر جمع کنیم حاصل ۱۰۳۳۸ میشود. در مقاله عدد ۱۳۸۰ ذکر شده است. ارقام عددهای ۱۳۸۰ و ۱۰۳۳۸ مشترک هستند. در سوره نوح و ترجمه الهی قمشهای بیان شده: «آیا ندیدید که خدا چگونه هفت آسمان را به طبقاتی (بسیار منظم و محکم) خلق کرد،» «و در آن آسمانها ماه شب را فروغی تابان و خورشید روز را چراغی فروزان ساخت؟» اگر این دو آیه را به عدد ابجد وسیط تبدیل کرده و با یکدیگر جمع کنیم حاصل ۴۹۱ میشود. در مقاله عدد ۱۴۹ ذکر شده است. ارقام عددهای ۱۴۹ و ۴۹۱ مشترک هستند. در این آیات منظور از هفت آسمان جهانهای عدم و منظور از ماه و خورشید مرحله روح الله یا روح القدس است. در سوره نوح در ادامه این آیات بیان شده: «و خدا شما را مانند نباتات مختلف از زمین برویانید.» «آن گاه بار دیگر (پس از مرگ) به زمین باز گرداند و دیگر بار هم شما را (از خاک به روز حساب) برانگیزد.» این آیات نشان دهنده شکل دایرهای راه کمال هستند. در مقاله به سوره تین اشاره شده است. در سوره تین بیان شده: «ما انسان را در نیکوترین صورت (در مراتب وجود) بیافریدیم.» این آیه به آفرینش انسان (به عنوان سلولی از تن واحد آدم) از خاک یا گل به صورت نمادین در مرحله اله یا شروع حلقه جهان دوقطبی اشاره میکند. در سوره تین بیان شده: «سپس او را به پائينترين مرحله بازگردانديم.» بازگرداندن یعنی قبلا در این مرحله بوده است. این نشان دهنده دایرهای شکل بودن راه کمال است. پائينترين مرحله یا اسفل سافلین در شکل راه کمال نشان داده شده است. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در قصیده ۱ حافظ و در شعر ۱ آغاز کتاب شاهنامه فردوسی و در غزل ۱ بیدل دهلوی و در مسمط ۱ ادیب الممالک و در لمعات ۱ عراقی و در غزل ۱ محتشم کاشانی و در غزل ۱ سلیم تهرانی و در شعر ۱ زبور عجم اقبال لاهوری و در غزلهای ۱۱ و ۲۲ حافظ و در برگ ۲۰ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در غزل ۱۳۲۸ صائب تبریزی کلمه پرده و در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمات پرده، حد و مرز و در شعر ۲۵۳ پیام مشرق اقبال لاهوری کلمات پرده و مقام و در ترجیع بند ۱ مولانا کلمات پرده و رضا و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در غزل ۱۱ عبید زاکانی کلمه رضا و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمات رضا و مرز وجود دارند. پرده بیانگر مقام رضای خداوند و حد واسط و مرز جهانهای عدم و مرحله روح الله یا روح القدس است. در شکل راه کمال که در ادامه آمده این مرتبه از کمال نشان داده شده است. در آیه ۱۷۲ سوره اعراف بیان شده که در روز الست که مرحلهای بالاتر از روز قیامت است، عهدی گرفته شده که بشر (سلولهای تن واحد آدم) در روز قیامت بهانهای نداشته باشند. این نشان میدهد که مسیر کمال دایرهای شکل است و تکرار میشود. در قصیده ۲۷۶ ملک الشعراء بهار کلمه مدور یا دایرهای شکل وجود دارد. در شکل زیر جهان دو قطبی خیر و شر به صورت دایره یا حلقه نشان داده شده است. در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات خیر و شر و در شعر گوهر عشق رضی الدین آرتیمانی عبارت نیک و بد و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی عبارت بد و نیک وجود دارد. در قصیده ۱۱۴ خاقانی به یمین و یسار یا گروههای خیر و شر اشاره شده است. شکل جهان دوقطبی هم شبیه زمین و هم شبیه هلال ماه است. در برگ ۴ کتاب الف و در غزل ۱۱ حافظ کلمه هلال و در غزل ۱ محتشم کاشان و در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی کلمات هلال و مه و در قصیده ۱۱۴ خاقانی کلمات ماه و هلال ذکر شدهاند. در مقاله به سحابی و عددهای عددهای ۱۲۳۸ و ۱۲۸۳ شاره شده است. در ویکیپدیا بیان شده که میل سحابی هلال ۳/۳۸۲۱ است. ارقام عددهای ۱۲۳۸، ۱۲۸۳ و ۳/۳۸۲۱ مشترک هستند. بعد سحابی هلال ۲۰۱۲۷ است. در مقاله عددهای ۱۰۲۷ و ۱۰۷۲ ذکر شدهاند. ارقام عددهای ۱۰۲۷، ۱۰۷۲ و ۲۰۱۲۷ مشترک هستند. شکل دایرهای راه کمال نشان میدهد که تعداد العالمین یا جهانهای دو قطبی مربوط به هر مرحله وجود یا رب محدود هستند. در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمه محدود وجود دارد. از دید ناظری که در مرحله عدم قرار دارد بینهایت مرحله رب وجود دارد. هر مرحله رب شامل بخشی از صفات خداوند است. در خطبه ۱ نهج البلاغه عبارت «پروردگارى كه براى صفات او حدّ و مرزى وجود ندارد» ذکر شده است. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمه لااحصی وجود دارد. در لغت نامه دهخدا بیان شده: «لااحصی به معنی شمار نکنم. و اشارت است به حدیث نبوی ص : لااُحصی ثناء علیک انت کما اثنیت علی نفسک ؛ یعنی شمار نتوانم کرد صفات را بر تو، آنی که خود صفت کردی ذات خود را:» ابیات زیر از شعر ۱ مجلس اول سعدی و شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی نشان میدهند که جهانهای عدم، جمع جهانهای وجود یا جهانهای رب هستند. در مقاله به کلمه جمع اشاره گردید.
الحمدلله الذی خلق الوجود من العدم *** فبدت علی صفحاته انوارُ اسرار القدم (شعر ۱ مجلس اول سعدی)
شکر آن خدایی را که او هست آفریدهست از عدم ***. پس کرد پیدا بر عدم انوار اسرار قدم (شعر ۱ مجلس اول سعدی)
به امرش وجود از عدم نقش بست *** که داند جز او کردن از نیست، هست؟ (شعر ۱ در نیایش خداوند در نیایش خداوند بوستان سعدی «سرآغاز»)
در مقاله به سوره حج اشاره گردید. حج نمادی از جهانهای عدم است. در زیر آدرس مقاله استاد طاهری با عنوان «معراج حج» آمده که بیان میکند: «حج، عروجی به هفت آسمان، یعنی هفت گنجینه ی آگاهی های هستی، آن هم در میان جمع است. در این حرکت، با گم شدن در سیل خروشان و یکپارچهی حج گزاران، محو شدن هم تجربه می شود؛ اما هدف، بالاتر از این یکپارچگی و بالاتر از این محو شدن است و کسی به آن میرسد که با آمادگی عازم این مسیر شده باشد.» در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی و در غزل ۳۲۵۹ تبریزی کلمه کوثر وجود دارد. منظور از چشمه کوثر جهانهای عدم است. چشمه در آخر رود قرار دارد. در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات آخر، چشمه و عدم ذکر شدهاند. در توضیحات کوثر در سایت ویکیشیعه که آدرس آن در زیر امده بیت زیر از حافظ قرار دارد. این بیت نشان میدهد کوثر بالاتر از مرحله بهشت عدن در راه کمال قرار دارد. در توضیحات سلسبیل در سایت ویکیشیعه که آدرس آن در زیر آمده بیان شده: «در گزارشهای روایی دیگر آمده است محل جاری شدن سلسبیل از زیر عرش است و از آنجا روانه بهشت عدن (بالاترین مقام در بهشت) میشود و در ادامه وارد مناطق دیگر بهشت میشود.» عرش، کوثر و سلسبیل بیانگر جهانهای عدم و بهشت عدن بیانگر بالاترین مرحله در جهان دوقطبی یا مرحله روح الله یا روح القدس است. در مسمط ۱ ادیب الممالک به شهر عدن اشاره شده است. در توضیحات عدن در ویکیپدیا بیان شده «عَدَن یکی از جنوبیترین شهرهای یمن و مرکز استان عَدَن در کشور یمن در شبه جزیره عربستان است.» در مقاله به یمن و عربستان اشاره شده است. در مقاله به سوره نجم و جبرئیل و در مثنوی ۱ نسیمی به سدره اشاره شده است. در سوره نجم بیان شده: «و به راستى كه بار ديگر هم او [جبرئيل] را ديد. در نزديكى سدرة المنتهى.» منظور از سدرة المنتهی و جبرئیل مرحله روح الله یا روح القدس است. در ویکیپدیا بیان شده سدرة المنتهی منتهای رسیدن جبرئیل است و محمد(ص) توانست از آن بگذرد. محمد(ص) جهانهای عدم را مشاهده کرده که بالاتر از مرحله روح الله یا روح القدس یا جبرئیل یا سدرة المنتهی است. در مقاله آیه ۲۲ سوره مریم آمده که بیان میکند مریم مقدس جبرئیل را مشاهده کرد. منظور از جبرئیل روح الله یا روح القدس است. در قرآن بیان شده که مریم مقدس روح خدا یا روح الله را مشاهده کرده است.
بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه *** که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم (حافظ)
توضیحات کوثر در سایت ویکیشیعه
توضیحات سلسبیل در سایت ویکیشیعه
در سوره توبه و در شعر ۱ حمید الدین بلخی لا اله الا هو ذکر شده است. لا اله الا الله بیانگر جهانهای عدم است. «لا اله» یعنی جهانهای عدم مرحله اله یا وجود نیست. الا الله یعنی بعد از جهانهای عدم خداوند مانده است. جهانهای عدم بین مرحله اله (لا اله) و خداوند (الا الله) قرار دارد. در توضیحات هگل در ویکیپدیا بیان شده: «وی روح جهانی (world spirit) یا عقل جهانی را مجموعه مظاهر انسانی میداند. حقیقت را در ذهن انسان میداند در نتیجه حقیقت مافوق عقل انسان را نفی میکند.» این گفته هگل اشتباه است. همواره تجلی خداوند بالاتر از محدوده عقل، ادارک و شناخت بشر است. حتی در اوج کمال یعنی جهانهای عدم نیز عقل بشر به جهانهای عدم اشراف کامل ندارد. جهانهای عدم غیر قابل وصف یا سبحانی هستند؛ چون جهانهای عدم از دید ناظر بینهایت هستند. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمات عدم و سبحان و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات عدم، سبحان و نظاره وجود دارند. در شکل زیر از جزوه دوره چهارم عرفان حلقه این موضوع مشخص است. شکل راه کمال به کمک شکل زیر از از جزوه دوره چهار عرفان حلقه کشیده شده است. خداوند جهانهای عدم را از دید ناظری که در آن است بینهایت خلق کرده تا ناظر عظمت خداوند را درک کند. در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی و در قصیده ۱ عراقی کلمات دیده و نظاره و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمات دیده، ناظر و نظاره و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات نظاره و عدم و در برگ ۲۰۰ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه ناظر و در منشور کوروش کلمه نظاره و در آیه ۱ سوره اسراء و ترجمه انصاریان و در خطبه ۱ نهج البلاغه و در برگ ۲۲ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه عظمت و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات عدم و عظیم و در قصیده ۱ حافظ و در مثنوی ۱ نسیمی و در برگ ۱۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه و در باب ۱۱۱ کتاب مقدس زبور و در باب ۲۰ انجیل برنابا و در باب ۲۰ کتاب مقدس زبور و در برگ ۲۰ کتاب کیمیاگر و در برگ ۲۰۰ کتاب والکیریها کلمه عظیم وجود دارد. در قطعه ۱۱۱ سنایی کلمه لا حول ذکر شده که به عبارت «لا حول ولا قوه الا بالله العلی العظیم؛ هیچ نیرو و توانى جز از سوى خداوند بلندمرتبه و بزرگ نیست» اشاره میکند. در این عبارت نیز به عظمت خداوند اشاره شده است. از دید خداوند جهانهای عدم محدود است. فقط خداوند بینهایت است. در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمه نامحدود و در مثنوی ۱ نسیمی عبارت بلا انتهی و در غزل ۱۱ سلمان ساوجی کلمه بیمنتها وجود دارد. الله اکبر بیان میکند که فقط خداوند بینهایت است. در خطبه ۱ نهج البلاغه عبارت خدای سبحان وجود دارد. خداوند به دلیل بینهایت بودن، سبحان یا غیر قابل وصف است.
مطلبی که بیان گردید بخشی از مقاله «کافران مانند دخان یا دود حقیقت را میپوشانند.» است که آدرس آن در زیر آمده است.
https://noorvaneshaneha.blogspot.com/2025/02/blog-post_23.html
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/d92580
نظرات
ارسال یک نظر