حرف مقطعه الر
استاد محمد علی طاهری بیان میکنند که الرحمن در بسم الله الرحمن الرحیم بیانگر رحمت عام خدا یا ارتباط با خدا یا حلقه یا عروة الوثقی یا ریسمان خدا یا سلسله موی دوست است. در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمات بسم الله الرحمن الرحیم، رحمت و حبل و در غزل ۳۷ صائب تبریزی کلمه بسمل و در مثنوی ۱۸۰ نراقی کلمه الرحمن و در آیه ۱۰۸ سوره طه کلمه رحمان و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمات رحمت و عام و در مقاله کلمه حلقه و در مثنوی ۱ نسیمی کلمات عروة الوثقی، حبل المتین یا ریسمان خدا و سلسله موی ذکر شده است. استاد طاهری بیان میکنند که الرحیم در بسم الله الرحمن الرحیم بیانگر رحمت خاص خداوند یا مرگ است که حرکت در راه کمال را تضمین میکند. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمات رحمت و خاص و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در مثنوی ۱ نسیمی و در غزل ۱ جهان ملک خاتون کلمه خاص و در شعر ۱ عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در قصیده ۱ جهان ملک خاتون و در قصیده ۱ سلیم تهرانی و در آیه ۱۸۰ سوره بقره و در خطبه ۱۸۰ نهج البلاغه کلمه مرگ وجود دارد. در توضیحات بسم الله الرحمن الرحیم در ویکیپدیا به امیرعباس هویدا اشاره شده است. در مقاله به ارتباط بین امیرعباس هویدا و سوره یوسف و حجرالیمامه یا حجر اشاره گردید. در آیه ۱ سورههای یوسف و حجر حرف مقطعه الر به بسم الله الرحمن الرحیم اشاره میکند. در ابتدای کلمات الرحمن الرحیم حرف مقطعه الر قرار دارد. اگر عبارت «حرف مقطعه الر» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۷۴۳ میشود. در مقاله عددهای ۳۴۷، ۳۷۴ و ۴۷۳ ذکر شدهاند. ارقام این عددها مشترک هستند. در ادامه مقاله بیان شده که بسم الله الرحمن الرحیم بیانگر مرحله روح الله یا روح القدس یا مقام تسلیم یا مسلمانی است. این نشان از رسیده امیرعباس هویدا به این مرتبه از کمال است. در زیر مستندی از شبکه من و تو درباره فتنه خمینی با عنوان مدرسه اعدام آمده که در آن سپهبد ربیعی بیان کرده: «و اسلام عمیقا در قلب و جان و ما نفوذ دارد.» در تضمین ۱ فروغی بسطامی کلمات اسلام، دل و جان و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات من، تو، قلب، دل و جان و در شعر «فی التوحید باری تعالی جل و علا» عطار و در قصیدههای ۱ حافظ، نسیمی و عراقی و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در غزل ۱ جهان ملک خاتون و در مثنوی ۱۸۰ ملا احمد نراقی و در قصیده ۱۸۰ ناصر خسرو و در غزل ۱۸۰ آشفته شیرازی کلمات من، تو، دل و جان و در قصیده ۱ سلیم تهرانی و در غزل ۳۷ حافظ و در شعر ۲۵۳ پیام مشرق اقبال لاهوری کلمات من، تو و دل و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی و در شعر آغاز کتاب شاهنامه فردوسی و در مثنوی ۱ نسیمی و در غزل ۳۷ صائب تبریزی و در غزل ۷۳ شهریار و در قصیده ۱۰۸ سنایی و در غزل ۳۵۲ سعدی کلمات کلمات دل و جان ذکر شدهاند. اشو نویسنده کتاب «ضربان قلب، حقیقت مطلق» است. صفات خداوند یا روح خداوند در دل انسانهای عاشق خداوند جای میگیرد. کلمات قلب، دل و جان بیانگر مرحله کمال روح الله یا روح القدس یا مقام تسلیم یا مسلمانی هستند. در باب ۱ انجیل مرقس کلمات روح خدا یا روح الله، روح القدس و دل و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در تضمین ۱ فروغی بسطامی کلمات عاشق و دل وجود دارند. از مستند شبکه من و تو چند سال قبل عکس گرفته شده است. مستند زیر بعد از تعطیل شدن شبکه من و تو از سایت این شبکه پاک شد. در مقاله به پاک کردن اشاره شده است. استاد طاهری بیان میکنند که بسم الله الرحمن الرحیم را میتوانیم به دو بخش بسم الله و دیگری الرحمن و الرحیم تقسیم کنیم. بسم الله یعنی به نام الله که همان تجلیات خداوند یا وجه الله است. «فاینما تولوا فثم وجه الله» هرجا نگاه کنیم وجه و جمال خداست. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در شعر ۱ مجلس اول و در قصیده ۱ حافظ و در رباعی ۱ خیام و در غزل ۱ محتشم کاشانی و در قصیده ۱ عراقی کلمه جمال وجود دارد. هر مخلوقی را نگاه کنیم نامی دارد و هر نام، نام خداست. اسامی خداوند در جهان هستی به صورت زیبایی تجلی پیدا کردهاند. زیبایی جنبه معشوقیت خداوند است. در جهان هستی ماه نماد زیبایی است. در شعر ۱ آغاز کتاب شاهنامه فردوسی کلمه ماه و در قصیده ۱ نسیمی کلمات ماه و زیبا و در غزل ۱ آشفته شیرازی کلمه زیبا وجود دارد. الرحمن و الرحیم، رحمت عام و خاص خداوند هستند که بخشندگی و مهربانی خداوند را نشان میدهند. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمات رحمت، عام و بخشنده و در قصیده ۱۰۸ ناصر خسرو کلمه بخشنده وجود دارد. عاشق بخشنده و مهربان است و از این جهت الرحمن و الرحیم جنبه عاشقی خداوند را مطرح میکنند. در جهان هستی خورشید مظهر بخشندگی و مهربانی است. در غزل ۳۵۲ سعدی کلمات خورشید و مهربان وجود دارند. زمانی که معشوق در برابر عاشق قرار گیرد عشق پدیدار میشود. بسم الله الرحمن الرحیم جمع معشوق و عاشق و بیانگر عشق ماه و خورشید یا بالاترین مرتبه عشق در جهان دوقطبی نیک و بد یا مرحله روح الله یا روح القدس است. در مقاله کلمه جمع و در مثنوی ۱ نسیمی کلمات روح قدس، ماه و خورشید و در باب ۱ انجیل مرقس کلمات روح خدا، روح القدس، زن و مرد و در غزل ۱ شهریار و در قصیدههای ۱ اوحدی و سلیم تهرانی و در قصیده ۳۷ مجد همگر کلمات ماه و خورشید و در غزل ۱۰۸ شاه نعمت الله ولی کلمات ماه و آفتاب و در غزل ۱۸۰ شاه نعمت الله ولی کلمات مه و آفتاب و در قصیده ۱۰۸ سنایی کلمات ماه و شمس وجود دارند. ماه و شب نماد معشوق یا زن هستند. در مثنوی ۱۸۰ نراقی کلمات ماه و شب وجود دارند. صادق هدایت نویسنده کتاب «سرگذشت ماه» و مصطفی فرزانه نویسنده کتاب «ماه گرفته» است. نقاشیهای «زنی با سبد» و «زن کوبیسم» آثار صادق هدایت هستند. در برگ ۱۰۸ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه زن ذکر شده است. در دوبیتی ۱۰۸ باباطاهر کلمه شب و در غزل ۱۸۰ فروغی بسطامی کلمه دراز وجود دارد. «شب دراز» و «زن سرخ» عنوان قسمتهایی از سریال بازی تاج و تخت هستند. خورشید و روز نماد عاشق یا مرد هستند. در ترجیع بند ۱ خاقانی و در غزل ۱ آشفته شیرازی کلمه کیمیا وجود دارد. در توضیحات کتاب کیمیاگر نوشته پائولو کوئلیو در ویکیپدیا نقاشی زیر آمده که قرینه آن شبیه راه کمال که در ادامه آمده است. در سمت راست قرینه این نقاشی خورشید و شمشیر قرار دارند. در این نقاشی نماد مرد با شمشیر نشان داده شده است. انتخاب این نماد برای مرد اشتباه است. در سمت چپ قرینه این نقاشی ماه و زن قرار دارند. در مقاله کلمه داوود و در قصیده ۱۰۸ ناصرخسرو کلمات داوود، شب و روز، زن و مرد و در باب ۱ کتاب مقدس مزامیر داوود(ع) کلمات شب و روز و در باب ۱ کتاب مقدس یوشع کلمات شب و روز، زنان و مردان و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در مثنوی ۱۸۰ نراقی و در قصیده ۱۸۰ کمال الدین اسماعیل کلمات شب و روز و در شعر «فی التوحید باری تعالی جل و علا» عطار کلمات روز و شب، خورشید و مه و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمات شب، روز، ماه و آفتاب و در غزل ۸۱۰ مولانا کلمات روز و شب، آفتاب و قمر، عاشق و معشوق و در قصیده ۱ امیرخسرو دهلوی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمه عروس و در غزل ۳۷ حافظ کلمات عروس و داماد یا معشوق و عاشق و در قصیده ۱۰۸ ناصرخسرو کلمه داماد وجود دارد. منظور از شب قدر و روز الست مرحله روح الله یا روح القدس یا رب است. در سوره قدر کلمات شب قدر، روح و جبرئیل ذکر شدهاند. جبرئیل همان پروردگار یا روح الله یا روح القدس یا صفات خدا است. در سوره قدر و ترجمه انصاریان بیان شده: «فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان برای [تقدیر و تنظیم] هر کاری نازل می شوند.» اگر این آیه را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۶۸۳۷ میشود. سوره زنان ۳۶۸۷ کلمه دارد. ارقام عددهای ۳۶۸۷ و ۶۸۳۷ مشترک هستند. در آیهای از سوره قدر که به آن اشاره گردید کلمه شب وجود دارد. در مقاله بیان شده که شب نماد زن است. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی عبارت «عهدِ الستت» وجود دارد. خداوند در روز الست از همه عهد گرفته که تسلیم صفات خداوند باشند. بسم الله الرحمن الرحیم به معنی تسلیم بودن در برابر صفات خداوند است. در غزل ۳۷ صائب تبریزی کلمات بسمل و تسلیم و در شعر «فی التوحید باری تعالی جل و علا» عطار و در غزل ۷۳ شهریار کلمه تسلیم و در مثنوی ۱ حافظ و در قصیده ۱۰۸ ناصرخسرو کلمه مسلمانی وجود دارد. منظور از مسلمانی رسیدن به مقام تسلیم است. در داستان آفرینش حوا به زن یا معشوق و آدم به مرد یا عاشق تشبیه شده است. آیه ۱ زنان بیان میکند که مرد و زن از یک تن (تن واحد آدم) آفریده شدهاند. در شعر «فی التوحید باری تعالی جل و علا» عطار و در باب ۱ انجیل برنابا و در مثنوی ۱ نسیمی به آدم و در قصیده ۱ نسیمی به آدم و حوا اشاره شده است. آیه ۱ سوره زنان بیان میکند: «ای مردم! از [مخالفت با فرمان هایِ] پروردگارتان بپرهیزید، آنکه شما را از یک تن آفرید و جفتش را [نیز] از [جنس] او پدید آورد و از آن دو تن، مردان و زنان بسیاری را پراکنده و منتشر ساخت. و از خدایی که به نام او از یکدیگر درخواست می کنید، پروا کنید و از [قطع رابطه با] خویشاوندان بپرهیزید. یقیناً خدا همواره بر شما حافظ و نگهبان است.» در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در غزل ۳۷ صائب تبریزی و در قصیده ۱۰۸ سنایی به عناصر چهارگانه زمین اشاره شده است. در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در مثنوی ۱ نسیمی کلمات زمین و عنصر ذکر شدهاند. در شکل راه کمال که در ادامه آمده عناصر چهارگانه زمین مشخص شدهاند. در عناصر چهارگانه زمین منظور از باد، عشق در جهان دوقطبی است. در قصیده ۱ جهان ملک خاتون و در قصیده ۱ حافظ و در شعر «فی التوحید باری تعالی جل و علا» عطار و در بابهای ۳۷ و ۱ انجیل برنابا و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در غزلهای ۳۷ حافظ و صائب تبریزی و در غزل ۷۳ شهریار و در غزل ۱۸۰ شاه نعمت الله ولی و در برگ ۱۸۰ کتاب انسان، از منظری دیگر کلمه باد و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در قصیده ۱ نسیمی و در غزلهای ۳۷ حافظ، مولانا و مجد همگر و در دوبیتی ۱۰۸ باباطاهر و در غزلهای ۱۸۰ شاه نعمت الله ولی، حکیم نزاری و آشفته شیرازی و در غزل ۳۵۲ سعدی کلمه عشق و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در قصیده ۱۰۸ سنایی کلمات باد و عشق وجود دارند. «بادهای زمستان» و «شیر و گل سرخ» عنوان قسمتهایی از سریال بازی تاج و تخت هستند. گل سرخ نماد عشق است. در غزل ۱ محتشم کاشانی به گل سوری یا گل سرخ اشاره شده است. در قصیده ۱ سلیم تهرانی کلمات گل و سرخ ذکر شدهاند. منظور از آب آگاهی است. در غزل ۳۷ مولانا و در قصیده ۱۰۸ سنایی و در غزل ۱۰۸ شاه نعمت الله ولی و در مثنوی ۱۸۰ نراقی کلمه آب و در قصیده ۱۰۸ ناصرخسرو کلمات آب و آگاه و در مقاله کلمه آگاهی ذکر شده است. آب یا آگاهی باعث شکل پذیری و تغییر و تحول در خاک میشود. ویژگی خاک باروری و تبدیل شدن به شکلهای دیگر است. گل از ترکیب خاک و آب ایجاد میشود. آتش باعث پختگی و دوام در گل میشود. در واقع آتش یا شیطان باعث پختگی و بادوامتر شدن آگاهیها میشود. در مثنوی ۱۸۰ نراقی کلمات آتش و ابلیس ذکر شدهاند. در مقاله کلمه سجده و در باب ۷۳ انجیل برنابا و در باب ۱ انجیل مرقس کلمه شیطان وجود دارد. استاد طاهری بیان میکنند که در داستان آفرینش منظور از سجده نکردن شیطان به وجود آمدن جهان دوقطبی تضاد یا خیر و شر است. در غزل ۸۱۰ مولانا کلمات خیر و شر ذکر شدهاند. استاد طاهری در کتاب «چکیده کتابها» که آدرس آن در زیر آمده راز آفرینش آدم از گل و عناصر چهارگانه زمین را با مثال کوزه رمزگشایی کردهاند. در غزل ۱۸۰ آشفته شیرازی کلمه کچیده وجود دارد. حروف کلمات کچیده و چکیده مشترک هستند. در غزل ۳۷ مولانا کلمه کوزه وجود دارد. شکل گرفتن کوزه نیز شامل مراحل خاک، آب و آتش است. در مثنوی ۱۸۰ نراقی کلمات سه عنصر، خاک، آب و آتش ذکر شدهاند. در توضیحات هاجر در ویکیپدیا نقاشی از پل گوستاو دوره آمده که در آن هاجر با کوزه مشخص است. در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی و در شعر «فی التوحید باری تعالی جل و علا» عطار و در برگ ۳۷ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه پل و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در قصیده ۱۰۸ سنایی کلمات پل و زاغ یا کلاغ وجود دارند. در ویکیپدیا بیان شده پل گوستاو دوره تصویری برای مجموعه داستان کلاغ اثر ادگار آلن پو کشیده است. سریال بازی تاج و تخت با اقتباس از کتاب «ضیافتی برای کلاغها» ساخته شده است. در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات صادق، تاج، تخت و زاغ یا کلاغ و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات هدایت، تاج، تخت و زاغ وجود دارند. صادق هدایت مترجم کتاب کلاغ پیر نوشته الکساندر لانژکیلاند است. در شعر ۱ آغاز کتاب شاهنامه فردوسی و در غزل ۱ غنی کشمیری و در غزل ۳۷ حافظ و در غزل ۷۳ طبیب اصفهانی و در قصیده ۱۰۸ ناصرخسرو و در غزلهای ۱۸۰ حکیم نزاری، حزین لاهیجی و آشفته شیرازی کلمه پیر وجود دارد. در رباعی ۱ خیام به آفرینش آدم از گل کوزه اشاره شده است. ترانههای خیام کتابی تحقیقی - ادبی از صادق هدایت است. عنوانی یکی از کتابهای صادق هدایت افسانه آفرینش است. در توضیحات خیام در ویکیپدیا به نقل از صادق هدایت بیان شده: «گویا ترانههای خیام در زمان زیستنش به دلیل خشک مغزی مردم پنهان بوده و دستهبندی نشده و تنها بین یکدسته از دوستان همرنگ و صمیمی او شهرت داشته یا در حاشیه جنگها و کتب اشخاص با ذوق به گونهای قلمانداز چند رباعی از او ضبط شده، و پس از مرگش منتشر گردیده است.» در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات صادق و مغز و در سوره نحل کلمات هدایت، مغز و مرگ و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات هدایت، خشک و مغز و در قصیده ۱ سلیم تهرانی کلمات خشک، مرگ، ذوق و قلم و در مثنوی ۱ نسیمی کلمات هدایت و قلم و در شعر «فی التوحید باری تعالی جل و علا» عطار و در قصیده ۱۸۰ ناصر خسرو و در غزل ۸۱۰ مولانا کلمه خشک و در قصیده ۱۰۸ ناصرخسرو کلمه مغز و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمه جنگ وجود دارد. در مقاله به سوره نحل اشاره شده است. آفرینش آدم از گل و دمیدن روح در آدم بیانگر مرحله اله و شروع دایره جهانهای دو قطبی است که بخشی از صفات خداوند به صورت امانت یا بالقوه به آدم داده میشود. در قصیده ۱ نسیمی کلمه اله و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمه امانت وجود دارد. این صفات در مرحله رب یا روح الله یا روح القدس و انتهای دایره جهانهای دو قطبی به فعلیت میرسد. در شکل راه کمال که در زیر آمده این موضوع مشخص است. در ترجیع بند ۱ خاقانی و در مثنوی ۱ نسیمی و در برگ ۳۷ کتاب انسان، از منظری دیگر کلمه دایره ذکر شده است. مصرع اول بیت زیر از قصیده ۱ نسیمی به شروع دایره جهان دوقطبی و مرحله اله اشاره میکند. مصرع دوم بیت زیر به انتهای دایره جهان دوقطبی و مرحله روح الله یا روح القدس اشاره میکند.
به آدمی که ز فضل اله دانا شد *** به آدمی که خدا گفت: علم الاسما
در آیه ۱۰۸ سورههای شعراء، آل عمران و طه و در برگ ۷۳ کتاب انسان، از منظری دیگر و در برگ ۳۷ کتاب آشنایی با صادق هدایت و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در مثنوی و قصیده ۱ نسیمی کلمه الهی وجود دارد. الهی قمشهای بیان میکند منظور از حمد، ستایش و بندگی آراسته شدن به صفات خداوند است در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمات الهی، صفات و بنده و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در شعر «فی التوحید باری تعالی جل و علا» عطار و در مثنوی ۱ نسیمی و در ترجیع بند ۱ خاقانی و غزل ۱ محتشم کاشانی و در تضمین ۱ بسطامی و در غزل ۱ جهان ملک خاتون و در غزل ۱۸۰ فروغی بسطامی و در شعر ۲۵۳ پیام مشرق اقبال لاهوری کلمه بنده و در شعر ۱ آغاز کتاب شاهنامه فردوسی و در قصیده ۱ اوحدی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمه بندگی وجود دارد. هدف از بندگی رسیدن به مرحله پروردگار یا رب یا صفات خداوند است. منظور از پروردگار خداوند نیست. صفات خداوند مخلوق خداوند هستند صفات خداوند پروردگار یا پرورش دهنده یا رب یا مربی آدم هستند. در قصیده ۱ حافظ کلمات پرور و بندگان و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمه پروری و در آیه ۲۵:۳ انجیل برنابا کلمه بپروریم وجود دارد. آیه ۱ سوره ابراهیم بیان میکند: «الر كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ» اگر این آیه را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۳۲۵ میشود. در مقاله عدد ۳۲۵ ذکر شده است. در این آیه کلمات الر و الحمید ذکر شدهاند. بیان گردید که الر به بسم الله الرحمن الرحیم اشاره میکند و بسم الله الرحمن الرحیم بیانگر مرحله روح الله یا روح القدس یا صفات خداوند است. منظور از حمد، ستایش و بندگی آراسته شدن به صفات خداوند است. کلمه حمید صفت فعل حمد یا ستایش کردن است. در قصیده ۱ نسیمی کلمه سبع المثانی (از اسامی سوره حمد) و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمه الحمد و در مثنوی ۱ نسیمی کلمه فاتحه وجود دارد. در آیه ۱ سوره حمد یا فاتحه عبارت «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ» و در بیت ۱ شعر مجلس اول سعدی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در خطبههای ۱۰۸ و ۱۸۰ نهج البلاغه کلمه الحمدلله و در قصیده ۱۸۰ کمال الدین اسماعیل کلمه بحمدلله و در قصیده ۱۸۰ ناصر خسرو عبارت ربالعالمین ذکر شده است. این عبارت به تجلی خداوند یا صفات و اسما خداوند در مرحله رب یا روح الله یا روح القدس اشاره میکند. در مرحله رب تنها صفات خداوند حضور دارند و صفات شیطان حضور ندارند. از این جهت این مرحله یک جهان ۱ قطبی است. در شکل زیر یکی از مراحل رب یا مراحل وجود به شکل خورشید نشان داده شده است. در شعر «فی التوحید باری تعالی جل و علا» عطار و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در قصیدههای ۱ حافظ و سلیم تهرانی و در شعر ۱ آغاز کتاب شاهنامه فردوسی و در غزل ۱ محتشم کاشانی کلمه پرده و در شعر ۲۵۳ پیام مشرق اقبال لاهوری کلمات پرده و مقام و در ترجیع بند ۱ خاقانی و در غزل ۳۷ حافظ و در حکمت ۱۰۸ نهج البلاغه کلمه رضا و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمات رضا و مرز وجود دارند. پرده بیانگر مقام رضای خداوند و حد واسط و مرز جهانهای عدم و مرحله روح الله یا روح القدس است. در شکل راه کمال که در ادامه آمده این مرتبه از کمال نشان داده شده است. در شکل زیر جهان دو قطبی خیر و شر به صورت دایره یا حلقه نشان داده شده است. در قصیده ۱۰۸ سنائی کلمات آدم و میوه و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی و در قصیده ۱۸۰ ناصرخسرو کلمات نیک و بد ذکر شدهاند. منظور از خوردن از میوه درخت نیک و بد قرار گرفتن آدم در جهان دوقطبی نیک و بد یا تضاد است. هدف از خوردن میوه درخت نیک و بد در سمت راست دایره جهان دوقطبی، رسیدن به درخت آگاهی در سمت چپ دایره جهان دوقطبی است. شکل دایرهای راه کمال نشان میدهد که تعداد العالمین یا جهانهای دو قطبی مربوط به هر مرحله وجود یا رب محدود هستند. از دید ناظری که در مرحله عدم قرار دارد بینهایت مرحله رب وجود دارد. در برگ ۱۸۰ کتاب انسان، از منظری دیگر کلمات ناظر و بینهایت ذکر شدهاند. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمه لااحصی وجود دارد. در لغت نامه دهخدا بیان شده: «لااحصی به معنی شمار نکنم. و اشارت است به حدیث نبوی ص : لااُحصی ثناء علیک انت کما اثنیت علی نفسک ؛ یعنی شمار نتوانم کرد صفات را بر تو، آنی که خود صفت کردی ذات خود را:» ابیات زیر از شعر ۱ مجلس اول سعدی و شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و غزل ۳۵۲ سعدی نشان میدهند که جهانهای عدم، جمع جهانهای وجود یا جهانهای رب هستند. در مقاله به کلمه جمع اشاره گردید.
الحمدلله الذی خلق الوجود من العدم *** فبدت علی صفحاته انوارُ اسرار القدم (شعر ۱ مجلس اول سعدی)
شکر آن خدایی را که او هست آفریدهست از عدم ***. پس کرد پیدا بر عدم انوار اسرار قدم (شعر ۱ مجلس اول سعدی)
به امرش وجود از عدم نقش بست *** که داند جز او کردن از نیست، هست؟ (شعر ۱ در نیایش خداوند در نیایش خداوند بوستان سعدی «سرآغاز»)
جانا هزاران آفرین بر جانت از سر تا قدم *** صانع خدایی کاین وجود آورد بیرون از عدم (غزل ۳۵۲ سعدی)
در غزل ۸۱۰ مولانا عبارت نفس کل وجود دارد. کار نفس طلب کردن است. کار عشق نیز طلب کردن است. نفس کل یا عشق کل بیانگر طلب کردن جمع صفات خداوند است. جهانهای عدم بیانگر بودن در تمام جهانهای وجود یا جهانهای صفات خداوند است. از این رو نفس کل یا عشق کل بیانگر جهانهای عدم است. در مقاله به سوره حج اشاره گردید. حج نمادی از جهانهای عدم است. در زیر آدرس مقاله استاد طاهری با عنوان «معراج حج» آمده که بیان میکند: «حج، عروجی به هفت آسمان، یعنی هفت گنجینه ی آگاهی های هستی، آن هم در میان جمع است. در این حرکت، با گم شدن در سیل خروشان و یکپارچهی حج گزاران، محو شدن هم تجربه می شود؛ اما هدف، بالاتر از این یکپارچگی و بالاتر از این محو شدن است و کسی به آن میرسد که با آمادگی عازم این مسیر شده باشد.» اگر عبارت «معراج حج» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۳۲۵ میشود. ارقام عددهای ۳۲۵ و ۳۵۲ مشترک هستند. سوره کوثر سوره ۱۰۸ قرآن است. منظور از چشمه کوثر جهانهای عدم است. چشمه در آخر رود قرار دارد. جهانهای عدم آخرین مرحله کمال است. در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات آخر و چشمه ذکر شدهاند. در توضیحات کوثر در سایت ویکیشیعه که آدرس آن در زیر آمده بیت زیر از غزل ۳۷۴ حافظ قرار دارد. در مقاله عددهای ۳۴۷ و ۴۷۳ ذکر شدهاند. ارقام عددهای ۳۴۷، ۳۷۴ و ۴۷۳ مشترک هستند. این بیت نشان میدهد کوثر بالاتر از مرحله بهشت عدن در راه کمال قرار دارد. در مثنوی ۱۸۰ نراقی عبارت «کوثر یا سلسبیل» وجود دارد. در توضیحات سلسبیل در سایت ویکیشیعه که آدرس آن در زیر آمده بیان شده: «در گزارشهای روایی دیگر آمده است محل جاری شدن سلسبیل از زیر عرش است و از آنجا روانه بهشت عدن (بالاترین مقام در بهشت) میشود و در ادامه وارد مناطق دیگر بهشت میشود.» عرش، کوثر و سلسبیل بیانگر جهانهای عدم و بهشت عدن بیانگر بالاترین مرحله در جهان دوقطبی یا مرحله روح الله یا روح القدس است. ابیات زیر از غزل ۳۷ حافظ نشان میدهند که عرش بالاتر از سدرة المنتهی قرار دارد. در مقاله به سوره نجم و در مثنوی ۱ نسیمی و در غزل ۱۸۰ حزین لاهیجی به سدره اشاره شده است. در سوره نجم بیان شده: «و به راستى كه بار ديگر هم او [جبرئيل] را ديد. در نزديكى سدرة المنتهى.» منظور از سدرة المنتهی و جبرئیل مرحله روح الله یا روح القدس است. در ویکیپدیا بیان شده سدرة المنتهی منتهای رسیدن جبرئیل است و محمد(ص) توانست از آن بگذرد. محمد(ص) جهانهای عدم را مشاهده کرده که بالاتر از مرحله روح الله یا روح القدس یا جبرئیل یا سدرة المنتهی است. در مقاله آیه ۲۲ سوره مریم آمده که بیان میکند مریم مقدس جبرئیل را مشاهده کرد. منظور از جبرئیل روح الله یا روح القدس است. در قرآن بیان شده که مریم مقدس روح خدا یا روح الله را مشاهده کرده است.
بهشت عدن اگر خواهی بیا با ما به میخانه *** که از پای خمت روزی به حوض کوثر اندازیم (غزل ۳۷۴ حافظ)
توضیحات کوثر در سایت ویکیشیعه
توضیحات سلسبیل در سایت ویکیشیعه
که ای بلندنظر شاهبازِ سِدرهنشین *** نشیمن تو نه این کُنجِ محنت آبادست (غزل ۳۷ حافظ)
تو را ز کنگره عرش میزنند صفیر *** ندانمت که در این دامگه چه افتادست (غزل ۳۷ حافظ)
در سوره ابراهیم و ترجمه الهی قمشهای بیان شده: «خداست آن که آسمانها و زمین را آفرید و باران را از آسمان فرو بارید تا بدان انواع ثمرات و حبوبات را برای روزی شما برآورد، و کشتیها را مسخر شما کرد تا به امر او به روی آب دریا روان شود و نهرها را (به روی زمین) به اختیار شما جاری گردانید.»«و خورشید و ماه گردنده و شب و روز را برای شما مسخر کرد.» اگر این دو آیه را به عدد ابجد کبیر تبدیل کرده و با یکدیگر جمع کنیم حاصل ۱۷۳۷۵ میشود. در مقاله عدد ۱۳۷۵ ذکر شده است. ارقام عددهای ۱۳۷۵ و ۱۷۳۷۵ مشترک هستند. در مقاله بیان شده که منظور از آسمانها و زمین کل راه کمال یا جهانهای عدم است. جهانهای وجود مانند گوهرهایی در دریای عدم هستند. کلمه دریا به جهانهای عدم اشاره میکند. در مقاله بیان شده که منظور از خورشید و ماه و شب و روز مرحله روح الله یا روح القدس است. در این دو آیه به دو مرحله از راه کمال اشاره شده است. در مقاله به سوره توبه اشاره شده است. در سوره توبه و در شعر ۱ حمید الدین بلخی لا اله الا هو ذکر شده است. لا اله الا الله بیانگر جهانهای عدم است. «لا اله» یعنی جهانهای عدم مرحله اله یا وجود نیست. الا الله یعنی بعد از جهانهای عدم خداوند مانده است. جهانهای عدم بین مرحله اله (لا اله) و خداوند (الا الله) قرار دارد. جهانهای عدم غیر قابل وصف یا سبحانی هستند؛ چون جهانهای عدم از دید ناظر بینهایت هستند. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمات عدم و سبحان و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات عدم، سبحان و نظاره وجود دارند. . در شکل زیر از جزوه دوره چهارم عرفان حلقه این موضوع مشخص است. شکل راه کمال به کمک شکل زیر از از جزوه دوره چهار عرفان حلقه کشیده شده است. خداوند جهانهای عدم را از دید ناظری که در آن است بینهایت خلق کرده تا ناظر عظمت خداوند را درک کند. در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی و در قصیده ۱ عراقی کلمات دیده و نظاره و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمات دیده، ناظر و نظاره و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات نظاره و عدم و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات عدم و عظیم و در غزل ۳۷ صائب تبریزی کلمات دیده، نظاره و عدم و در منشور کوروش کلمه نظاره و در آیه ۱ سوره اسراء و ترجمه انصاریان کلمه عظمت و در قصیده ۱ حافظ و در مثنوی ۱ نسیمی و در باب ۷۳ انجیل برنابا کلمه عظیم وجود دارد. از دید خداوند جهانهای عدم محدود است. فقط خداوند بینهایت است. در باب ۱۸۰ انجیل برنابا بیان شده که انسان محدود است و خداوند غیرمحدود است. در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمه نامحدود و در مثنوی ۱ نسیمی عبارت بلا انتهی وجود دارد. الله اکبر بیان میکند که فقط خداوند بینهایت است. در شعر «فی التوحید باری تعالی جل و علا» عطار بیان شده:
ای خدای بینهایت جز تو کیست *** چون توئی بیحد و غایت جز تو چیست
مطلبی که بیان گردید بخشی از مقاله «فرمانروایی و حاکمیت مطلق ویژه خداست» است که آدرس آن در زیر آمده است.
https://noorvaneshaneha.blogspot.com/2025/02/blog-post.html
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/d92580
نظرات
ارسال یک نظر