استاد طاهری و حسین منصور حلاج
در توضیحات حسین منصور حلاج در ویکیپدیا بیان شده: «به خاطر عقایدش عدهای از علمای اسلامی آموزههایش را مصداق کفرگویی دانسته، او را به اتهام صوفی بودن تکفیر کردند و حکم به ارتدادش دادند.» اگر این متن را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۳۴۶ میشود. در مقاله عدد ۳۴۶ ذکر شده است. در توضیحات محمدعلی طاهری در ویکیپدیا بیان شده: «مراجع تقلیدی چون مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی و علوی گرگانی پس از بررسی جزوات، آثار سمعی و بصری، سیدیها و مدارک موجود از وی با ارائه توضیحاتی طبق فتاوایی او را مرتد اعلام کردند. مراجع مذکور غیر وحیانی دانستن قرآن، اهانت به پیامبر اسلام با عنوان تناقض گویی، غیر معصوم خواندن ائمه شیعه، شرک دانستن زیارت قبور ائمه، تمسخر رجعت و مهدویت، تمجید از شیطان و موحد خواندن آن، ادعای خروج جن از درون مردم، ترویج زیرکانه تناسخ، نفی برخی از مسلمات مانند ادعای وجود نداشتن عزرائیل، لمس و تماس غیرشرعی با بدن زنان نامحرم به بهانه درمان عرفانی و دهها انحراف دیگر، از جمله انحرافات این فرقه و دلایل ارتداد رئیس آن دانستند.» در مقاله به مکارم شیرازی اشاره شده است. در قصیده ۱۸۰ ناصر خسرو کلمه علوی و در شعر «فی التوحید باری تعالی جل و علا» عطار کلمه گرگان وجود دارد. استاد طاهری در سخنرانیهایی که در یوتیوب ایشان موجود هستند بیان میکنند که قرآن قانون اساسی است. در مقاله عبارت قانون اساسی ذکر شده است. استاد طاهری بسیاری از مطالبی را که بیان میکنند با قرآن انطباق میدهند. بقیه مطالبی که درباره استاد طاهری بیان شده به جز خروج جن نیز دروغ هستند. در باب ۷۳ انجیل برنابا کلمه دروغ وجود دارد. مصطفی فرزانه نویسنده کتاب «راست و دروغ» است. در باب ۱ انجیل مرقس کلمه اعتراف و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمه اعترف و در غزل ۱ آشفته شیرازی کلمه معترف وجود دارد. در برگ ۳۷ کتاب «اعترفات یک بازجو» بیان شده: «در مورد آقای محمدعلی طاهری فقط در جلسه اول دادگاه که پس از چندین ماه از بازداشت موقت و با انجام چند نوبت اقدام به اعتصاب غذا، تشکیل شد، توانست وکیل خود را (خانم شادی رصدی) ملاقات کند و در آنجا ضمن اینکه فهمید وکیلش مورد تهدید قرار گرفته، توسط ایشان به برخی از حقایق پشت پرده پی برد، از جمله اینکه پانزده حکم اعدام که بازپرس اسدی و کارشناسان ادعا میکردند که از سوی پانزده تن از مراجع تقلید صادر شده، همگی جعلی بوده و صحنه سازیها در مورد اجرای حکم اعدام به منظور اعمال شکنجه روانی و ترسانیدن و مجبور کردن وی به قبول اتهامات کذب وارده و انجام مصاحبه دیکته شده و ... بوده است. اما اگر در ماههای اول اجازه ملاقات وکیل با آقای طاهری میدادیم، هیچ کدام از این اقدامات غیرقانونی و غیرانسانی رخ نمیداد.» اگر این متن را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۱۷۳۵ میشود. در مقاله بیان شده که استاد طاهری متولد سال ۱۳۷۵ قمری است. ارقام عددهای ۱۳۷۵ و ۱۷۳۵ مشترک هستند. اگر عبارت «اعترفات یک بازجو» را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۷۳ میشود. کتاب اعترافات یک بازجو شامل ٣٧ مورد از راههای اِعمال فشار اطلاعات سپاه به متهمين در بند ۲-الف زندان اوين و نحوه انجام این اَعمال غیر انسانی در مورد دکتر «محمدعلی طاهری» است. در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمه سپه وجود دارد. آدرس دانلود این کتاب در ادامه مقاله آمده است. در مقاله کلمات نقد و قرآن ذکر شدهاند. در توضیحات نقد قرآن در ویکیپدیا و بخش نهی ناسزاگویی بیان شده: «آیه ۱۰۸ سوره انعام، از مؤمنان خواسته تا به مشرکان (و یا خدایان آنها) ناسزا نگویند: «و آنهایی را که جز خدا [معبود] میخوانند دشنام مدهید، که آنان از روی دشمنی [و] به نادانی و جهل، خدا را دشنام خواهند داد؛ اینگونه برای هر امتی کردارشان را آراستیم؛ آنگاه بازگشت آنان به سوی پروردگارشان خواهد بود و ایشان را از آنچه انجام میدادند آگاه خواهد ساخت.» منتقد میپرسد «دشنام دادن به مشرکان (و یا خدایان آنها) به این دلیل ممنوع است که ممکن است آنها نیز به خدا (و یا مؤمنان) دشنام دهند؟» و در ادامه میگوید اگر قرآن میگفت که به مشرکان یا هر کس که با او دشمنی دارید، دشنام ندهید، زیرا: اولا، این عمل با منش انسانهای خوب و با شخصیت ناسازگار است، و ثانیاً، نوعی ظلم محسوب میشود، شاید کمی معقولتر مینمود؛ و فلسفهای که قرآن برای نهی از دشنام دادن به دیگران مطرح کرده، مانند این است که بگوییم «به ناموس دیگران تجاوز نکنید، چون ممکن است آنها نیز به ناموس شما تجاوز کنند! حقوق دیگران را پایمال نکنید، چون ممکن است دیگران نیز حقوق شما را پایمان کنند!» منتقد در ادامه انتقاد میکند که: اشتباه نشود، آیه مورد بحث به هیچوجه مصداق قاعده طلایی اخلاق، که میگوید: «هرچه را بر خود میپسندی بر دیگران نیز بپسند، و هرچه را بر خود نمیپسندی، بر دیگران نیز مپسند» نیست. مطابق این اصل، ما باید دیگران را مانند خود دوست بداریم و با آنها به گونهای رفتار کنیم که دوست داریم دیگران نیز با ما همانگونه رفتار کنند. به عبارت دیگر مبنای این قاعده طلابی اخلاق این است که ما باید تکبر و خودخواهی و خودپرستی را کنار بگذاریم و خود را تافته جدابافتهای از دیگران ندانیم؛ در چنین حالتی ما هرگز به کسی توهین نمیکنیم، حتی اگر بدانیم که او در عمل نمیتواند (و یا نمیخواهد) پاسخ توهین ما را بدهد؛ اما آیه قرآن میگوید: به آنها ناسزا نگویید مبادا آنها نیز به شما یا خدایتان ناسزا گویند؛ و فرق بین این دو آشکار است » منظور آیه ۱۰۸ سوره انعام عدم اجبار در دین، عقیده و باور است. باید این آیه را با آیه قبل از آن در نظر گرفت. آیه قبل از آیه ۱۰۸ سوره انعام بیان میکند: «اگر خدا می خواست آنان [به طور اجبار] شرک نمی آوردند، [ولی خواست خدا آزادی انسان در انتخاب است] و ما تو را بر آنان نگهبان و کارساز قرار ندادیم [تا آنان را به اجبار به پذیرش دین وادار کنی.]» در آیه ۱۰۸ سوره انعام حتی دشنام و ناسزا دادن به مشرکان نیز نهی گردیده است. در تضیمن ۱ فروغی بسطامی کلمه دشنام وجود دارد. ارتداد یک موضوع ساختگی و تحریف دین است. در سوره شوری و ترجمه انصاریان بیان شده: «پس اگر [از دعوتت] روی برگردانند [اندوهگین مباش] ما تو را بر آنان نگهبان و مراقب نفرستاده ایم [تا آنان را به اجبار در دایره هدایت قرار دهی]، جز رساندن [پیام وحی] بر عهده تو نیست، و هنگامی که ما از سوی خود رحمتی [چون سلامت، امنیت و ثروت] به انسان بچشانیم، به آن سرمست و مغرور می شود، و اگر به سبب گناهانی که مرتکب شده اند آسیبی به آنان رسد [رحمت حق را فراموش می کنند]، بی تردید انسان بسیار ناسپاس است.» اگر این آیه را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۲۶۹ میشود. در مقاله عدد ۱۶۲۹ ذکر شده است. ارقام این عددها مشترک هستند. در سوره شوری و ترجمه خرمشاهی بیان شده: «پس اگر رويگردان شدند بدان كه تو را نگهبان ايشان نفرستادهايم، بر تو جز پيامرسانى نيست، و ما چون از جانب خويش به انسان رحمتى بچشانيم، به آن شاد شود، و اگر به خاطر كار و كردار پيشينشان به ايشان بلايى رسد، آنگاه است كه انسان ناسپاس است.» اگر این آیه را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۷۴۳ میشود. در مقاله عدد ۷۴۳ ذکر شده است. اگر متن عربی این آیه را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۸۱۵ میشود. در مقاله عدد ۸۱۵ ذکر شده است. در باب ۱ انجیل مرقس کلمه مژده وجود دارد. در باب ۱ انجیل مرقس و ترجمه مژده برای عصر جدید بیان شده: «مردم از طرز تعلیم او حیران ماندند، زیرا برخلاف علمای یهود، او با اقتدار و اختیار به آنها تعلیم میداد.» در باب ۱ انجیل مرقس نیز به اختیاری بودن دین اشاره شده است. اگر عبارت «استاد طاهری و حسین منصور حلاج» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۲۵۳ میشود. در مقاله عددهای ۱۵۲۳، ۲۱۳۵، ۲۳:۵۱ و ۳۵۱۲ ذکر شدهاند. ارقام این عددها مشترک هستند. عنوانی یکی از کتابهای صادق هدایت افسانه آفرینش است. در توضیحات کتاب افسانه آفرینش در ویکیپدیا بیان شده: «بی تردید قصد نویسنده این بوده که آفرینش و نحوه تشکیل آن را از دیدگاه ادیان سامی با استفاده از زبان طنز به باد انتقاد بگیرد؛ که تقریباً هیچ عضوی از آفرینش، از خدا و فرشتگان گرفته تا شیطان را از قلم نیشدار خود در امان نمیگذارد. نمایشنامه با عشق زمینی آدم و حوا پایان میپذیرد. بازیگران این خیمهشببازی عبارت اند از: خالق اف، جبرائیل پاشا، میکائیل افندی، ملا عزرائیل، اسرافیل بیک، مسیو شیطان، بابا آدم، ننه حوا، حوریها، غلمانها، فیل، شتر مرغ و ... . بر روی جلد اول کتاب این بیت از حافظ به چشم میخورد: پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت / آفرین بر نظر پاک خطا پوشش باد» بیت حافظ بیان میکند که آفرینش خطا نبوده است اما بشر خطا میکند و خداوند خطا پوشی میکند. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی بیان شده: «خداوند بخشنده دستگیر *** کریم خطابخش پوزشپذیر» خطای بشر به دلیل داشتن اختیار و کامل نبودن است. فقط خداوند کامل است. در قصیده ۱ حافظ کلمه عصمت و در قصیده ۱ نسیمی کلمه معصوم وجود دارد. معصومیت موضوعی ساختگی و تحریف دین است. اگر انسان به اوج کمال خود و وصال خداوند برسد باز هم ناقص است؛ چون بر همه چیز احاطه ندارد. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی کلمات اوج، محیط، همه چیز و خطا و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات اوج، همه و خطا و در غزل ۱ آشفته شیرازی کلمه اوج و در غزل ۱ نسیمی کلمات اوج و نقص و در قصیده ۱ عراقی کلمه نقصان وجود دارد. یک موجود ناقص حتما خطا و اشتباه میکند مگر اینکه اختیاری از خود نداشته باشد تنها خداوند و موجوداتی که خداوند آفریده و اختیاری از خود ندارند معصوم هستند. معصوم در نظر گرفتن انسان به معنی مقام خدایی دادن به انسان است. این موضوع شرک است. در مقاله به سوره مریم اشاره شده است. در سوره مریم و ترجمه فولادوند بیان شده: «و هيچ كس از شما نيست مگر [اينكه] در آن وارد مى گردد اين [امر] همواره بر پروردگارت حكمى قطعى است» این آیه نیز نشان میدهد که هیچکس معصوم نیست. اگر این آیه را به عددهای ابجد کبیر و وسیط تبدیل کنیم حاصل ۴۵۵۵ و ۳۷۳ میشود. در مقاله عددهای ۴۵ و ۵۴ ذکر شدهاند. ارقام عددهای ۴۵، ۵۴ و ۴۵۵۵ مشترک هستند. در مقاله عددهای ۳۷ و ۷۳ ذکر شدهاند. ارقام عددهای ۳۷، ۷۳ و ۳۷۳ مشترک هستند. در سوره مریم و ترجمه خرمشاهی بیان شده: «و هيچكس از شما نيست مگر آنكه وارد آن خواهد شد، اين امر بر پروردگارت قضاى حتمى است» اگر این آیه را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۵۸۳۸ میشود. در مقاله عدد ۸۵۸۳ ذکر شده است. ارقام این عددها مشترک هستند. در سوره مریم و ترجمه انصاریان بیان شده: «و هیچ کس از شما نیست مگر آنکه وارد دوزخ می شود، [ورود همگان به دوزخ] بر پروردگارت مسلّم و حتمی است.» اگر این آیه را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۳۴۷ میشود. در مقاله عدد ۳۴۷ ذکر شده است. برخی تصور میکنند که عقیده داشتن به معصومیت به معنی داشتن عقیده برتر است در حالی که اینگونه نیست. این افراد با این تصور عقیده و باور خود را به دیگران تحمیل میکنند. عقیده اشتباه مقام خدایی دادن به مسیح(ع) نیز باید مشابه عقیده اشتباه معصومیت به وجود آمده باشد. برخی عقیده خدا بودن مسیح(ع) را به وجود آوردند و با این بهانه که عقیده برتری دارند، عقیدهشان را بر دیگران تحمیل کردند و کتابهای مقدس را تحریف کردند. این عقیدهها برای برتری جویی به وجود آمدهاند. در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در قصیده ۱۰۸ سنایی کلمه برتری و در شعر ۱ آغاز کتاب شاهنامه فردوسی و در قطعه ۱ خاقانی و در قصیده ۱۸۰ ناصر خسرو کلمه برتر وجود دارد. در باب ۱ انجیل مرقس کلمه توبه ذکر شده است. در سوره توبه به تحریف مقام عیسی(ع) اشاره شده است. در سوره مائده و ترجمه الهی قمشهای بیان شده: «و (یاد کن) آن گاه که (در قیامت) خدا گوید: ای عیسیِ مریم، آیا تو مردم را گفتی که من و مادرم را دو خدای دیگر سوای خدای عالم اختیار کنید؟ عیسی گوید: خدایا، تو منزهی، هرگز مرا نرسد که چنین سخنی به ناحق گویم، چنانچه من این گفته بودمی تو میدانستی، که تو از سرائر من آگاهی و من از سرّ تو آگاه نیستم، همانا تویی که به همه اسرار غیب جهانیان کاملاً آگاهی.» اگر این آیه را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۶۷۹۶ میشود. در مقاله بیان شده که سوره اسراء ۶۷۹۱ حرف دارد. ارقام عددهای ۶۷۹۱ و ۱۶۷۹۶ مشترک هستند. در سوره اسراء به عیسی(ع) اشاره شده است. در سوره مائده و ترجمه خرمشاهی بیان شده: «و چنين بود كه خداوند گفت اى عيسى بن مريم آيا تو به مردم گفتى كه من و مادرم را همچون دو خدا به جاى خداوند بپرستيد؟ گفت پاكا كه تويى مرا نرسد كه چيزى را كه حد من و حق من نيست گفته باشم، اگر گفته بودم بىشك مىدانستى كه آنچه در ذات من است مىدانى و من آنچه در ذات توست نمىدانم، تويى كه داناى رازهاى نهانى» اگر این آیه را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۰۰۸ میشود. در سوره مائده و ترجمه مکارم شیرازی بیان شده: «مسيح فرزند مريم فقط فرستاده (خدا) بود پيش از وي نيز فرستادگان ديگري بودند مادرش نيز زن بسيار راستگوئي بود هر دو غذا ميخوردند (با اين حال چگونه دعوي الوهيت مسيح و عبادت مادرش مريم ميكنيد؟) بنگر چگونه نشانه ها را براي آنها آشكار ميسازيم سپس بنگر چگونه آنها از حق باز داشته ميشوند؟» اگر این آیه را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۰۸۰ میشود. در مقاله عدد ۱۰۸۰ ذکر شده است. ارقام عددهای ۱۰۰۸ و ۱۰۸۰ مشترک هستند. در این آیه به مریم مقدس و در مقاله به سوره مریم اشاره شده است. آیه ۳۷ سوره مریم و ترجمه الهی قمشهای بیان میکند: «آنگاه طوایف مردم (یعنی نصاری) در میان خود (درباره مسیح پسر مریم) اختلاف کردند (برخی او را از کفر و جهل، خدا دانستند و برخی پسر خدا و برخی پسر یوسف نجارش خواندند)، پس وای بر این مردم کافر از حضور در آن روز بزرگ قیامت.» این آیه نیز به تحریف مقام عیسی(ع) اشاره میکند. در سوره صافات و ترجمه انصاریان بیان شده: «که خدا فرزند آورده! و بی تردید آنان دروغگویند.» اگر این آیه را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۳۲۲۵ میشود. در مقاله عدد ۲۵۳۲ ذکر شده است. ارقام عددهای ۲۵۳۲ و ۳۲۲۵ مشترک هستند. در سوره جن و ترجمه الهی قمشهای بیان شده: «و البته سفیهان و بیخردان ما به خدا دروغ میبستند (که به او فرزندی مسیح و عزیر و فرشتگان را نسبت دادند).» اگر این آیه را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۳۵۲ میشود. در سوره جن و ترجمه انصاریان بیان شده: «و اینکه سبک مغز و نادان ما همواره درباره خدا سخنی دور از حق می گفت [که او دارای همسر و فرزند است!]» اگر این آیه را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۳۲۵ میشود. ارقام عددهای ۳۲۵، ۳۵۲، ۲۵۳۲ و ۳۲۲۵ مشترک هستند. منظور از پسر مقام عیسی(ع) و جهانهای عدم یا وصال خداوند است. در تثلیت یا عبارت پدر، پسر و روح القدس منظور از پدر، پدر آسمانی یا خداوند یکتا است. منظور از پسر مرحله کمال جهانهای عدم و منظور از روح القدس مرحله کمال روح الله است. در توضیحات محمدعلی طاهری در ویکیپدیا بیان شده: «طاهری پیش از آخرین دستگیری ضمن خدامحور دانستن دیدگاههایش اعلام داشت: «اینجانب، مسلمان و شیعه ایرانی، دوست دار اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام و از راه و اندیشه مشرکان و مخالفان ایشان بری هستم و نمیدانم طراحان فتنه و آشوب، باز با افکار پوسیده خود، چه در سر میپرورانند که با فراموشی نسبت به این که چندی پیش، مرا مبلغ مسیحیت، بهائیت و… معرفی کردند و شیطانپرست خواندند، بدون ارائه هرگونه دلیل و برهان، این بار مرا کابالیست نامیدهاند.» استاد طاهری درباره معصومیت اشتباه میکنند.
https://erfanhalqehinteruniversal.wordpress.com/2021/06/26
آدرس سایت استاد محمد علی طاهری
آدرس یوتیوب استاد محمد علی طاهری
مطلبی که بیان گردید بخشی از مقاله «فرمانروایی و حاکمیت مطلق ویژه خداست» است که آدرس آن در زیر آمده است.
https://noorvaneshaneha.blogspot.com/2025/02/blog-post.html
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/d92580
نظرات
ارسال یک نظر