علی بن موسی الرضا
در قصیده ۱ نسیمی کلمه علی رضا وجود دارد. در توضیحات علی بن موسی الرضا در ویکیپدیا بیان شده: «شریف قرشی، روحانی شیعه، گزارشی را به نقل از عیون اخبار الرّضا نقل میکند که مسمومیتش با قرار دادنِ چندروزه سوزنهای زهرآلود در حبههای انگور بههمراه دانه کردن اناری با دست زهرآلودِ خادمی و آوردن آنها نزد علی بن موسی، انجام شدهاست.» در مثنوی ۱ نسیمی کلمات شریف و روحانیان و در قصیده ۱ شاه نعمت الله ولی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در برگ ۳۱۹ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه روحانی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات حبه و دانه و در مثنوی ۱ حافظ و در قصیده ۱ میلی و در غزل ۱۹۳ فروغی بسطامی کلمه دانه و در قصیده ۱ مجد همگر کلمه ناردان و در ترجیع بند ۱ میلی کلمه سوزن و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات سوزن و زهر و در مقاله کلمه زهر ذکر شده است. در مقاله بیان شده که آهنگهای حبه انگور و انار از آثار توماج صالحی هستند. در ترجیع بند ۱ میلی و در غزل ۳۱۹ فروغی بسطامی و در رباعی ۳۹۱ ابوسعید ابوالخیر کلمه آهنگ ذکر شده است. در شعر ۵۸ دفتر پنجم مثنوی و معنوی مولانا کلمه مویز وجود دارد. مویز را از انگور درست میکنند. در غزل ۱ آشفته شیرازی به غوره یا انگور نرسیده اشاره شده است. در مقاله به شب یلدا و انار اشاره شده است. در مقاله بیان شده که آهنگ فال اثر توماج صالحی است. در توضیحات شب یلدا در ویکیپدیا بیان شده: «همدانیها فالی میگیرند با نام فال سوزن. در گلپایگان قدیم هم شب یلدا این رسم بود. همه دور تا دور اتاق مینشینند و پیرزنی بهطور پیاپی شعر میخواند. دختر بچهای پس از اتمام هر شعر بر یکپارچه نبریده و آب ندیده سوزن میزند و مهمانها بنا به ترتیبی که نشستهاند شعرهای پیرزن را فال خود میدانند. همچنین در مناطق دیگر همدان تنقلاتی که مناسب با آبوهوای آن منطقه است در این شب خورده میشود. در تویسرکان و ملایر، گردو و کشمش و مویز نیز خورده میشود که از معمولترین خوراکیهای موجود در این شهرستانهاست.» در مقاله کلمات سوزن، قدم، مهمان و مویز ذکر شدهاند. علی(ع) در هنگام نماز خواندن در شب قدر با ضربت شمشیر زهرآگین ابن ملجم مرادی به قتل و شهادت رسیده است. در ترجیع بند ۱ فرخی سیستانی کلمات مرتضا، نماز و شمشیر و زهر و در قصیده ۱ نسیمی کلمات علی و شهدا و در قصیده ۱ میلی کلمه شهیدان در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمه شهادت و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات علی، حیدر، قدر و زهر وجود دارد. در قصیده ۱ سلیم تهرانی و در ترجیع بند ۱ فرخی سیستانی به علی(ع) و گل لاله و در ترجیع بند ۱ مولانا و در غزل ۱ محتشم کاشانی و قصیدههای ۱ عراقی، حزین لاهیجی و مجد همگر به گل لاله اشاره شده است. گل لاله در ایران نماد شهادت است. «دو شمشیر» و «شیر و گل سرخ» عنوان قسمتهایی از سریال بازی تاج و تخت هستند. در ترجیع بند ۱ خاقانی و در قصیده ۱ سلیم تهرانی به ذوالفقار شمشیر علی(ع) اشاره شده است. علی(ع) ملقب به شیر خداست. در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات علی، حیدر، رستم، شیر و شجاعت و مرد و در ترجیع بند ۱ فرخی سیستانی کلمات مرتضا، رستم، شیر، مرد، سرو و آزادگی و در شعر ۱ اسرار خودی اقبال لاهوری کلمات رستم و شیر خدا و در ترجیع بند ۱ مولانا عبارت شیر خدا و در قصیده ۱۳۹ سوزنی سمرقندی کلمات رستم و شجاعت و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» عبارت شیر مردان و در باب ۱ کتاب مقدس یوشع کلمات مرد و شجاع و در رباعی ۳۹۱ ابوسعید ابوالخیر و در پستی از الهی قمشهای که در مقاله آمده و در برگ ۱۹۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه شیر و در قصیده ۱ حزین لاهیجی کلمات شیر و مرد و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمات دلیر، مردانگی و مرد و در آیه ۱۳۹ سوره انعام و در بابها ۱۹۳ و ۱ انجیل برنابا و در باب ۱ انجیل مرقس و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در ترجیع بند ۱ اوحدی و در قصیده ۱ نسیمی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در ترجیع بند ۱ میلی و در شعر ۵۸ دفتر پنجم مثنوی و معنوی مولانا و در غزل ۱۳۹ نسیمی و در برگ ۱۳۹ کتاب والکیریها و در برگ ۱۹۳ کتاب الف و در آیههای ۳۱:۹ و ۳۱:۱۹ انجیل برنابا و در برگ ۳۱۹ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه مرد وجود دارد. علی(ع)، رستم و شیر مظهر شجاعت، مردانگی و آزادگی هستند. در ترجیع بند ۱ مولانا کلمات شیر خدا و سرو و در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی کلمه بیباک و در شعر ۱ در نیایش خداوند سعدی و در ترجیع بند ۱ مولانا و در مثنوی ۱ حافظ و در غزل ۱ فروغی بسطامی و در قصیدههای ۱ مجد همگر و میلی و در قصیده ۱۳۹ سوزنی سمرقندی و در غزلهای ۱۳۹ و ۱۹۳ جهان ملک خاتون و در غزل ۳۹۱ حزین لاهیجی و در غزل ۳۵۲ سعدی کلمه سرو و در ترکیبات ۱ میلی کلمات سرو و آزادگی ذکر شدهاند. درخت سرو نماد آزادگی است. افلاطون نوسینده کتابهای «مرد جدلی» و «عدالت» است. عدل علی(ع) مشهور است. در ترجیع بند ۱ خاقانی کلمات علی و عدل و در ترجیع بند ۱ فرخی سیستانی کلمات مرتضا، عدل و معروف و در قصیده ۱ نسیمی کلمات علی و مشهور و در برگ ۱۳۹ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه مشهور و در آیه ۱۹۳ سوره بقره کلمه عدالت و در باب ۱۳۹ انجیل برنابا و در قصیده ۱۳۹ سوزنی سمرقندی کلمه عادل و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمه عدل وجود دارد. در قصیده ۱۳۹ سوزنی سمرقندی به نصرة الدین علی بن هارون اشاره شده است. نصرة الدین علی بن هارون، علی بن هارون منجمی و علی(ع) همنام هستند. کتاب شهر رمضان اثر علی بن هارون منجمی است. درگذشت علی بن هارون منجمی در سال ۳۵۲ قمری است. در مقاله عدد ۳۵۲ ذکر شده است. اگر عبارت «علی بن هارون منجمی» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۵۴ میشود. در مقاله عدد ۵۴ ذکر شده است. عنوان یکی از آهنگهای توماج صالحی شلاق است. مجازات شلاق در قرآن برای گذشتگان اعلام شده و در شرایط کنونی نباید اجرا شود. در خبر زیر از سایت دین آنلاین و با عنوان «اسلام و شلاق» بیان شده: « مدافعان مجازات با شلاق، به قرآن استناد میکنند(سورۀ نور، آیۀ ۲). بر پایۀ روایات نیز، مجازات بسیاری از جرمهای اخلاقی و اجتماعی، شلاق است. اما استناد به قرآن و روایات برای مجازات با تازیانه، موجّه نیست؛ زیرا در صدر اسلام، مجازاتهای جایگزین مانند زندان به شکل امروزین، ممکن و رایج نبود؛ هم به دلیل هزینههای آن، و هم به دلیل نفرت شدید اعراب از زندان و اسارت، و هم به دلیل نامعمول بودن حبس و زندان در آن روزگاران. بنابر روایات معتبر و متواتر، در صدر اسلام محلی به نام زندان وجود نداشت و اسیران را به طور موقت در مسجد یا خانههای مسلمانان حبس میکردند. همچنین تحمل شلاق برای مردم آن روزگار، آسانتر از تحمل حبس بود؛ درست بر عکس امروز. نخستین زندان در اسلام، در زمان خلافت امام علی(ع) و در کوفه ساخته شد؛ پیش از آن، رایجترین تنبیه و جریمه، شلاق بود(ر.ک: محمدحسین ساکت، نهاد دادرسی در اسلام).
باری؛ شلاق در آن روزگاران:
باصرفهترین مجازات بود؛
چندان رواج داشت که کرامت انسانی مجرم را نابود نمیکرد و چیزی بیش از تنبیه بدنی محسوب نمیشد؛ اما در زمانۀ ما، شلاق افزون بر مجازات بدنی، روح و روان مجرم را هم زخمی میکند و بازگشت او را به جامعه و زندگی آبرومندانه، تقریبا ناممکن میسازد.طرفداران شلاق میگویند: تازیانه، حکم قرآن و فرمان خدا است و به هیچ بها و بهانهای نباید از آن دست کشید. از این گروه باید پرسید: چرا تانک و هواپیما را میتوان جایگزین اسب و شتر کرد، اما زندان را نمیتوان جانشین شلاق کرد؟ مگر قرآن نفرموده است که برای جهاد در راه خدا اسبهای خود را آماده کنید(سورۀ انفال، آیۀ ۶۰)؟ اگر اسب، موضوعیّت ندارد و اکنون میتوان تانک و هواپیمای جنگی را مصداق «رباط الخیل = اسبهای آماده برای جنگ» دانست، چرا شلاق را از دست نیندازیم؟ اگر شتر را میتوان از قاموس دیه پاک کرد و جای آن را به پول رایج داد، چرا جای تازیانه را به جریمههای نقدی یا زندان ندهیم؟ آیا «سوگند به قلم» که در قرآن آمده است، خودکار و خودنویس و رواننویس و کیبورد را به حریم خود راه نمیدهد؟ مگر قلم در صدر اسلام، غیر از قلم پر بود؟ اگر قلم دیروز، کیبورد امروز است، چرا شلاق دیروز، جریمههای دیگر نباشد؟ چرا اکنون که شمشیر را کنار گذاشته و سراغ موشکهای بالستیک رفتهایم، تازیانه را هم کنار نمیگذاریم و از مجازاتهای معمول در دنیا استفاده نمیکنیم؟ اگر توانستهایم بردهداری را از صفحۀ روزگار براندازیم – بهرغم آنکه احکام شرعی برده و امه در متون دینی آمده است – چرا شلاق را نتوانیم؟ آیا وفاداری به قرآن، یعنی وفاداری به شلاق؟» در مقاله به آیه نور اشاره شده که در سوره نور قرار دارد. در این مطلب و در مقاله کلمات علی(ع)، قلم، اسب، شتر، شمشیر و تانک ذکر شدهاند. اگر عبارت «لغو مجازات شلاق» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۹۱۹ میشود. در مقاله عدد ۱۹۱۹ ذکر شده است. در توضیحات سوره عادیات در ویکیپدیا بیان شده: «بیشتر مفسران اهل سنت از جمله ماتریدی که این سوره را مکی میدانند؛ به قول علی بن ابیطالب و عبدالله بن مسعود که منظور از عادیات را شتر و در مراسم حج گفتهاند، استناد کردهاند. ثعلبی با تصریح به مکی بودن، عادیات را به معنای اسبان جنگی نیز گزارش کردهاست اما هیچیک از آنها را مربوط به مدینه نمیداند و در پایان نیز به نقل از علی بن ابیطالب، ابن مسعود، محمد بن عمیر، محمد بن کعب و سدی عادیات را به معنای شتر عنوان کردهاست.» در مقاله کلمات حج و اسب و در ترجیع بند ۱ میلی کلمه اشتر و در باب ۱ انجیل مرقس و در برگ ۱۹۳ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه شتر ذکر شده است. فولاد آلیاژ آهن است. آیه ۱ سوره عادیات و ترجمه فولادوند بیان میکند: «سوگند به ماديانهائى كه با همهمه تازانند و با سم[هاى] خود از سنگ آتش مىجهانند» در بیت ۱ غزل ۳۱۹ محتشم کاشانی بیان شده:
عقل در میدان عشق آهسته میراند فرس *** وز سم آتش میجهاند توسن تند هوس
از برخورد نعل آهنی اسب به سنگ آتش یا جرقه ایجاد میشود. منظور از عادیات اسب است. در ترجیع بند ۱ مولانا کلمات اسب، آهن، آتش و جستجو و در ترجیع بند ۱ خاقانی کلما نعل، آهنگ، سنگ و آتش و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» کلمات آهن، سنگ و جستن و در مقاله کلمه جستجو و در برگ ۱۳۹ کتاب زهیر کلمه آهن وجود دارد. اگر عبارت «نعل کردن شتر» را در اینترنت جستجو کنیم اولین نتیجه ویدئو زیر با عنون «ضرب المثل : شتر را می خواستند، نعل کنند، قورباغه پاشو بلند کرد.» است. مدت زمان این ویدئو ۱:۳۹ است. ویدئو زیر در سال ۱۴۰۲ خورشیدی در آپارات قرار داده شده است. پستی از الهی قمشهای که در مقاله آمده برای سال ۱۴۰۲ خورشیدی است. در سایت گنجور درباره میلی بیان شده: «دستِ آخر هم یکی از همان ممدوحان نورنگخان، از گماشتگانِ جلال الدین اکبرشاهِ گورکانی میلی را زهر خورانده است. همان زمان جسدِ او را به مشهد آوردهاند. گورِ او در «حدود صدمتری شمال شرقی ساختمان ایستگاه راه آهن مشهد» بوده است که در توسعه راهآهن مشهد تخریب شد.» در برگ ۱۳۹ کتاب زهیر کلمات راه آهن و ریل قطار و در برگ ۳۹۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه راه آهن و در برگ ۳۱۹ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه مترو یا قطار وجود دارد. اگر عبارت «میلی زهر» را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۵۰ میشود. در مقاله عدد ۵۰ ذکر شده است. در توضیحات پاپ فرانسیس در ویکیپدیا بیان شده: «پدرش کارگر راهآهن و مادرش خانهدار بود.» در باب ۱ انجیل مرقس کلمات پدر، کارگر، مادر و خانه ذکر شدهاند. در سایت گنجور درباره میلی بیان شده: «در سالهای اخیر نیز استاد فقید، محمد قهرمان اشعار او را جمعآوری و تصحیح کرد و همراه با شرححال وی با عنوان «دیوان میلی مشهدی (از گویندگان مکتب وقوع)» چاپ کرد.» اگر این متن را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۴۰۵ میشود. در مقاله عدد ۴۰۵ و کلمات استاد، محمد و قهرمان ذکر شدهاند.
https://www.dinonline.com/6448
https://www.aparat.com/v/t593n77
مطلبی که بیان گردید بخشی از مقاله «اگر خشمت را کنترل کنی عصای دستت میشود.» است که آدرس آن در زیر آمده است.
https://noorvaneshaneha.blogspot.com/2025/03/blog-post_19.html
https://www.tribunezamaneh.com/archives/author/d92580
نظرات
ارسال یک نظر