دلیل انتخاب کتابها و اشعار
در خطبه ۱ نهج البلاغه و در ترجیع بند ۱ شاه نعمت الله ولی و در قصیده ۱ عراقی کلمه قرآن وجود دارد. در مقاله به قرآن اشاره شده است. در سوره اسراء به ارمیا(ع) و اشعیاء(ع) و در باب ۱ انجیل مرقس به کتاب مقدس اشعیاء اشاره شده است. در مقاله به باب ۱ کتابهای مقدس ارمیا و اشعیاء اشاره گردیده است. در باب ۱ کتاب مقدس اشعیاء کلمه حزقیا وجود دارد. در مقاله به باب ۱ کتاب مقدس حزقیال اشاره شده است. در شعر ۱ خسرو و شیرین نظامی گنجوی کلمات زبور و داوود ذکر شدهاند. در مقاله به باب ۱ کتاب مقدس زبور داوود(ع) اشاره شده است. در قرآن و انجیل به داوری داوود(ع) در مورد گوسفندان اشاره شده است. در باب ۱ کتاب مقدس زبور و در قصیده ۱ حافظ و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» و در پستی از الهی قمشهای که در ادامه مقاله آمده کلمه داور و در آیه ۱۵۲ سوره انعام کلمه داروی و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمات داور و گوسفند و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمه بزغاله و در برگ ۱۲۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه بز وجود دارد. در قصیده ۱۵۲ سوزنی سمرقندی به برج حمل یا بره اشاره شده است. در برگ ۱۲۵ کتاب زهیر کلمه استر وجود دارد. در مقاله به آیههای ۲:۱۵ و ۵:۱۲ و باب ۱ کتاب مقدس استر اشاره شده است. در ادامه مقاله به سوره الرحمن اشاره شده است. در سوره الرحمن یا رحمت کلمات نعمت، الله و ولی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمات رحمت، نعمت و الله و در خطبه ۱ نهج البلاغه و کلمات نعمت و الله و در قصیدههای ۱ حافظ و سلیم تهرانی کلمات شاه و نعمت و در باب ۱ انجیل برنابا و در غزل ۱ آشفته شیرازی و در آیه ۱۵۲ سوره بقره کلمه نعمت وجود دارد. در مقاله به قصیده، متفرقات و ترجیع بند ۱ شاه نعمت الله ولی اشاره شده است. در باب ۱ کتاب مقدس استر و در غزل ۱ محتشم کاشانی و در قصیده و متفرقات ۱ شاه نعمت الله ولی و در مثنوی و غزل ۱ مسعود سعد سلمان و در غزل ۱۵۲ جویای تبریزی و در قصیده ۲۵۱ امیر معزی کلمه جام و در ترجیع بند ۱ نسیمی و در غزل ۸۵ فرخی یزدی و در غزل ۳۵۴۱ صائب تبریزی کلمات لیلی و مجنون و در غزل ۲۵۱ جویای تبریزی کلمات لیلا و مجنون و در ترجیع بندهای ۱ مولانا و اوحدی و در غزل ۱ یغمای جندقی کلمات جام و لیلی و مجنون وجود دارند. در مقاله به شعر ۱ لیلی و مجنون جامی «آغاز» جامی و شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی «در ختم کتاب و خاتمه خطاب» و شعر ۱۵۲ دفتر اول سلسلةالذهب جامی اشاره شده است. در شعر ۱۵۲ دفتر اول سلسلةالذهب جامی کلمه صغیر وجود دارد. در مقاله به غزل ۱۵۲ صغیر اصفهانی اشاره شده است. در توضیحات صغیر اصفهانی در ویکیپدیا بیان شده: «(مرا صغیر تخلص بجا بود، که سه چیز) (مراد دارم و هستم از این تخلّص شاد) (در اوّل عهد اینکه به عهد صغارتم ایزد) (دهان به گفتن اشعار جانفزا بگشاد) (به دوم اینکه نگیرند اکابرم خرده) (اگر ز خامه من نقطه ای خطا افتاد) (به سوم اینکه چو روز حساب پیش آید) (مسلم است که آنجا بود صغیر آزاد) » در سایت گنجور این شعر از صغیر اصفهانی اینگونه آمده است:
مرا صغیر تخلص بهجا بود که سه چیز *** مراد دارم و هستم از این تخلص شاد
در اول اینکه به عهد صغارتم ایزد *** زبان به گفتن اشعار جانفَزا بگشاد
به دوم اینکه نگیرند اکابرم خرده *** اگر ز خامه من نقطهای خطا افتاد
به سوم اینکه چو روز حساب پیش آید *** مسلم است که آنجا بود صغیر آزاد
اگر متن شعر صغیر اصفهانی در سایت گنجور را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۵۷۵۳ میشود. در ادامه مقاله بیان شده که فتنه ۱۳۵۷ خمینی خطا بوده است. در شعر صغیر اصفهانی کلمه خطا وجود دارد. ارقام عددهای ۱۳۵۷ و ۱۵۷۵۳ مشترک هستند. شعر صغیر اصفهانی خاکی بودن ایشان را نشان میدهد. در ادامه مقاله خبری از صدای آمریکا با عنوان: «محمد خاکپور در پخش زنده صداوسیما به میهندوستی محمدرضا شاه پهلوی اشاره کرد» آمده است. در ادامه عکسهای از صغیر اصفهانی و محمد خاکپور آمده که شبیه یکدیگرند. در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمه بلخیان وجود دارد. جواد نوربخش نویسنده کتاب «پیران بلخ» است. در مقاله به ترجیع بند ۱ و شعر ۲ دفتر اول و شعر ۵۸ دفتر پنجم مثنوی و معنوی و غزل ۱۵۲۰ مولوی جلال الدین بلخی اشاره شده است. در قصیده ۱ حافظ و در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی و در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی و در غزل ۳۵۴۱ صائب تبریزی کلمه دفتر وجود دارد. در توضیحات مولوی در ویکیپدیا بیان شده از برخی از اشعارش تخلص او را «خاموش» و «خَموش» و «خامُش» دانستهاند. در برگ ۱۲۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا عبارت «مولانا خاموش» و در برگ ۲۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمات مولانا و خاموش و در غزل ۱ حزین لاهیجی کلمه خاموش و در ترجیع بند ۱ اوحدی کلمه خموش وجود دارد. آرامگاه مولانا در شهر قونیه ترکیه است. در برگ ۲۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه قونیه و در ادامه مقاله کلمات آرامگاه و ترکیه و در قصیده ۲۵۱ ناصرخسرو کلمه ترکان و در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی کلمه ترک ذکر شده است. در شعر ۵۸ دفتر پنجم مثنوی و معنوی مولانا کلمه لمع و در قصیده ۱ جهان ملک خاتون کلمه لمعه و در برگ ۲۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه عراق ذکر شده است. در مقاله به لمعات و قصیده ۱ عراقی اشاره شده است. در قصیده ۱ عراقی کلمه حمید الدین و در مقاله کلمه بلخ ذکر شده است. در مقاله به شعر ۱ حمید الدین بلخی «مقدمه کتاب» اشاره شده است. در قصیده ۱ عراقی کلمه اوحد وجود دارد. در مقاله به ترجیع بند ۱ اوحدی اشاره شده است. در آیه نور کلمه فروغی و در غزل ۱ شهریار و در قصیده ۱ فضولی و در غزل ۱ یغمای جندقی و در شعر ۱۵۲ دفتر اول سلسلةالذهب جامی کلمه فروغ و در برگ ۲۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمات غزل و تضمین وجود دارند. در مقاله به غزل و تضمین ۱ فروغی بسطامی اشاره شده است. در برگهای ۱۲۵ و ۱۵۲ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه صوفیان وجود دارد. جواد نوربخش نویسنده کتاب «پیران و صوفیان نامی کرمان» است. اشو نویسنده کتاب «صوفی مرد راه: آوازه سکوت» است. در ترجیع بند ۱ اوحدی کلمات صوفی، مرد، راه و آوازه وجود دارند. در توضیحات فروغی بسطامی در ویکیپدیا بیان شده: «و چندی را نیز در شهر کرمان، در خدمت حسنعلی میرزا شجاعالسلطنه گذراند که در همان دوران، بنا به درخواست شجاعالسلطنه، تخلص خود را به نام فرزند او «فروغالدوله»، فروغی نهاد. فروغی بسطامی تا پیش از آن در شعرهایش، تخلص مسکین را بهکارمیبرد.» در غزل ۱ فرخی یزدی و در آیه ۲۱۵ سوره بقره و در قصیده ۲۵۱ امیر معزی و در غزلهای ۱۵۲ و ۳۵۲ سعدی کلمه مسکین وجود دارد. در باب ۱ کتاب مقدس اشعیاء کلمه طاهر وجود دارد. در مقاله به دوبیتی ۱ باباطاهر اشاره شده است. در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» و در منشور کوروش کلمه شهریار ذکر شده است. در مقاله به غزل ۱ شهریار اشاره شده است. شهریار متولد سال ۸۵ خورشیدی است. در مقاله عدد ۸۵ ذکر شده است. در توضیحات شهریار در ویکیپدیا بیان شده: «شهریار نسبت به علی بن ابیطالب ارادتی ویژه داشت و همچنین شیفتگی بسیاری نسبت به حافظ و فردوسی داشته است.» در ترجیع بند ۱ مولانا و در غزل ۱۵۲ خاقانی کلمه خطبه وجود دارد. در مقاله به خطبه ۱ نهج البلاغه اشاره شده است. در ترجیع بند ۱ شاه نعمت الله ولی کلمات علی، حیدر، مرتضی و ذوالفقار و در قصیده ۱ فضولی کلمات علی و مرتضا و در غزل ۱۵۲ صغیر اصفهانی کلمات حیدر و مرتضی ذکر شدهاند. «دو شمشیر» و «شیر و گل سرخ» عنوان قسمتهایی از سریال بازی تاج و تخت هستند. در باب ۱ کتاب مقدس اشعیاء کلمات شمشیر و سرخ ذکر شدهاند. علی(ع) ملقب به شیر خداست. علی(ع) و شیر مظهر شجاعت، مردانگی و آزادگی هستند. در ترجیع بند ۱ مولانا کلمات شیر خدا و سرو و در تضمین ۱ فروغی بسطامی کلمه شیران و در شعر ۵۸ دفتر پنجم مثنوی و معنوی مولانا کلمات صفدران، شیر و شیرمرد و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» عبارت شیر مردان و در قصیده ۱ حزین لاهیجی کلمات شیر و مرد و در باب ۱ کتاب مقدس حزقیال و در قصیده ۱ امیر معزی و در برگ ۲۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در پستی از الهی قمشهای که در مقاله آمده کلمه شیر و در قصیده ۱ حافظ و در آیه ۲۵۱ سوره بقره کلمه شجاع و در قطعه ۱ سلیم تهرانی کلمه شجاعت و در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی کلمه بیباک و در غزل ۳۵۴۱ صائب تبریزی کلمه جرأت و در ترجیع بند ۱ نسیمی و در قصیده ۱ سلیم تهرانی و در غزل ۱ فروغی بسطامی و در غزل ۱۵۲ ابن یمین و در غزل ۳۵۲ سعدی کلمه سرو و در قصیده ۱۵۲ سوزنی سمرقندی کلمه آزادگی وجود دارد. درخت سرو نماد آزادگی است. علی(ع) در هنگام نماز خواندن در شب قدر با ضربت شمشیر زهرآگین ابن ملجم مرادی به قتل و شهادت رسیده است. در شعر ۱ آغاز کتاب عراقی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در آیه ۱۵۲ سوره انعام کلمه شهادت و در قصیده ۱ میلی کلمه شهیدان و در برگ ۲۵۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه شهید و در باب ۱ انجیل برنابا و در آیه ۱۲۵ سوره بقره کلمه نماز و در قصیده ۱ جهان ملک خاتون کلمه صلات و در غزل ۱ حافظ کلمه سجاده و در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی کلمات شب قدر و سم و در تضمین ۱ فروغی بسطامی کلمه شمشیر و در پستی از الهی قمشهای که در ادامه مقاله آمده کلمه زهر وجود دارد. در قصیده ۲ طبیب اصفهانی کلمه عدل و در باب ۱ کتاب مقدس زبور کلمه عادل و در آیه ۱۵۲ سوره انعام کلمه عدالت و در باب ۱ کتاب مقدس اشعیاء کلمات عدل و مشهور و در قصیده ۱ امیر معزی کلمات عدل و معروف و در برگهای ۱۲۵ و ۱۵۲ کتاب مکتوب و در برگ ۱۵۲ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در قصیده ۲۵۱ امیر معزی کلمات معروف و مشهور وجود دارند. عدل علی(ع) مشهور است. در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمه ابوالقاسم و در ترجیع بند ۱ نسیمی و در غزل ۱ بیدل دهلوی و در غزل ۲۵۱ سنائی کلمه فردوس و در قصیده ۱ حافظ و در قطعه ۱ سلیم تهرانی کلمه جمشید وجود دارد. در مقاله به شعر ۱ شاهنامه ابوالقاسم فردوسی «جمشید» اشاره شده است. در ویکیپدیا بیان شده: «فردوسی دهقان و دهقانزاده بود.» در شعر ۱ عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمه دهقان ذکر شده است. آرامگاه فردوسی در خراسان است. در قصیده ۱ امیر معزی و در قصیده ۲۵۱ ناصرخسرو کلمه خراسان وجود دارد. جواد نوربخش نویسنده کتاب «پیران خراسان» است. در مقاله خبری از ایران اینترنشنال با عنوان «سال ۱۴۰۴ با شعارهای اعتراضی مردم در اماکن تاریخی آغاز شد» آمده که در آن به آرامگاههای فردوسی، حافظ، خیام و تخت جمشید اشاره شده است. در ویکیپدیا بیان شده وسعت کامل کاخهای تخت جمشید ۱۲۵ هزار متر مربع است. عنوان غزل ۱ شهریار مکتب حافظ است. در مقاله به قصیده ۱ و غزلهای ۱ و ۱۵۲ حافظ اشاره شده است. در انتهای مختصات شمالی حافظیه (آرامگاه حافظ) در ویکیپدیا عدد ۳۱۴۵ ذکر شده است. تاریخ ثبت ملی حافظیه در سال ۱۳۵۴ خورشیدی است. در مقاله بیان شده که سوره اسراء ۱۵۳۴ کلمه دارد. ارقام عددهای ۱۳۵۴، ۱۵۳۴ و ۳۱۴۵ مشترک هستند. در سوره اسراء کلمات حافظ، ثبت و خورشید و در آیه ۱ سوره زنان که در ادامه مقاله آمده و در قصیده ۱۵۲ سوزنی سمرقندی کلمه حافظ و در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمات حافظان و خورشید و در باب ۱ کتاب مقدس استر و در شعر ۱۵۲ دفتر اول سلسلةالذهب جامی و در برگ ۲۱۵ کتاب انسان از منظری دیگر کلمه ثبت وجود دارد. آرامگاه خیام در استان خراسان و در شهر نیشابور است. در باب ۱ انجیل مرقس کلمه استان و در باب ۱ کتاب مقدس استر کلمات استان و ثبت ذکر شدهاند. تاریخ ثبت ملی آرامگاه خیام نیز در سال ۱۳۵۴ خورشیدی است. در مقاله به رباعی ۱ خیام اشاره شده است. در توضیحات خیام در ویکیپدیا بیان شده: «در اوایل دوران زندگی خیام، ابن سینا و ابوریحان بیرونی به پایانِ عمر خود رسیده بودند.» در مقاله کلمات ابن سینا، ابوریحان بیرونی و پایان عمر و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات پایان و عمر ذکر شدهاند. در غزل ۱۵۲ حزین لاهیجی کلمه شوریده و در شعر ۲۵۳ پیام مشرق اقبال لاهوری کلمات شوریده و شیراز و در ترجیع بند ۱ اوحدی کلمه شیراز وجود دارد. در توضیحات شوریده شیرازی در ویکیپدیا بیان شده: «برابر با ششم ربیعالثانی (۱۳۴۵ هجری قمری) در زادگاه خود درگذشت و در جوار آرامگاه سعدی به خاک سپرده شد.» در توضیحات شوریده شیرازی در ویکیپدیا بیان شده: «شوریده در هفتسالگی به علت ابتلای به بیماری آبله از هردو چشم نابینا و چهرهاش آبلهگون شد. او از نابینا بودن و آبلهرویی خود به حسرت یاد میکرد». در خطبه ۱ نهج البلاغه و در باب ۱ کتاب مقدس حزقیال و در شعر ۱ خسرو و شیرین نظامی گنجوی و در شعر ۱ در تدبیر عدل و رای بوستان سعدی و در غزل ۱ فرخی یزدی و در مثنوی ۱ مسعود سعد سلمان و در تضمین ۱ فروغی بسطامی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در شعر ۱ گنجینه اسرار عمان سامانی و در قصیده ۱ میلی و در غزل ۱ یغمای جندقی و در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی و در غزل ۵۸ همام تبریزی و در غزل ۸۵ فرخی یزدی و در برگ ۱۲۵ کتابهای زهیر، الف و تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه و در برگ ۱۵۲ کتاب والکیریها و در غزل ۱۵۲ سعدی و در غزل ۱۵۲ خاقانی و در غزل ۱۵۲ ابن یمین و در غزل ۲۵۱ خاقانی و در قصیده ۲۵۱ امیر معزی کلمه چشم و در غزل ۱ غنی کشمیری و در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی و در قصیده ۱ حزین لاهیجی و در قصیده ۱ فضولی و در قصیده ۲ طبیب اصفهانی و در شعر ۱۵۲ دفتر اول سلسلةالذهب جامی کلمات چشم و چهره و در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی و در غزل ۸۵ یغمای جندقی و در غزل ۱۵۲۰ مولانا کلمه چهره و در ترجیع بند ۱ نسیمی کلمات چشم، چهره و مریض و در ترجیع بند ۱ اوحدی کلمات چشم و بیمار و در باب ۱ انجیل مرقس و در باب ۱ انجیل برنابا و در باب ۱ کتاب مقدس اشعیاء و در ترجیع بند ۱ مولانا و در آیه ۱۲۵ سوره توبه و در برگهای ۱۲۵ و ۱۵۲ کتاب انسان از منظری دیگر و در برگ ۱۵۲ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه بیمار و در غزل ۳۵۴۱ صائب تبریزی کلمه آبله و در غزل ۱ فروغی بسطامی کلمات چشم و نابینا و در آیه ۱۲۵ سوره طه کلمه نابینا و در قصیده ۱۵۲ سوزنی سمرقندی کلمه بینایی و در مثنوی ۱ حزین لاهیجی و در مقاله کلمه کور و در قصیده ۱ سلیم تهرانی کلمه حسرت وجود دارد. در توضیحات خیام در ویکیپدیا بیان شده: «همچنین گفته میشود که خیام هنگامی که سلطان سنجر، پسر ملکشاه در کودکی به آبله گرفتار بوده وی را درمان نموده است.» در باب ۱ کتاب مقدس اشعیاء کلمه بوستان و در خطبه ۱ نهج البلاغه کلمه سرآغاز و در باب ۱ انجیل مرقس و در باب ۱ کتاب مقدس ارمیا و در لمعات ۱ عراقی و در ترجیع بند ۱ اوحدی و در غزل ۱ آشفته شیرازی و در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی و در آیه ۱۵۲ سوره آل عمران و در برگ ۱۲۵ کتاب الف و در برگ ۱۵۲ کتاب زهیر و در برگ ۲۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در غزل ۳۵۲ سعدی کلمه آغاز وجود دارد. در مقاله به شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی «سرآغاز» اشاره شده است. در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمات باب و تدبیر و در برگ ۱۲۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه باب و در باب ۱ کتاب مقدس اشعیاء و در غزل ۱ حافظ و در قصیده ۱ شاه نعمت الله ولی و در شعر ۱ گنجینه اسرار عمان سامانی و در شعر ۵۸ دفتر پنجم مثنوی و معنوی مولانا و در برگهای ۱۲۵ و ۲۱۵ کتاب زهیر و در قصیده ۲۵۱ ناصرخسرو کلمه اول و در مقاله کلمه عدل و در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی کلمات اول و تدبیر و در شعر ۲ دفتر اول مثنوی و معنوی مولانا کلمه تدبیر و در قصیده ۱ فضولی کلمات اول، تدبیر و رای و در قصیده ۱ سلیم تهرانی کلمات اول و رای و در شعر ۱ خسرو و شیرین نظامی گنجوی و در برگ ۱۲۵ کتاب عطیه برتر و در قصیده ۱۵۲ سوزنی سمرقندی و در غزل ۱۵۲ سعدی و در برگ ۱۵۲ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در قصیده ۲۵۱ امیر معزی کلمه رای و در غزل ۳۵۲ سعدی کلمه بوستان وجود دارد. در مقاله به شعر ۱ باب اول در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی اشاره شده است. در مقاله به غزل ۳۵۲ سعدی اشاره شده است. در شعر ۲۵۳ پیام مشرق اقبال لاهوری کلمه شیراز وجود دارد. سعدی متولد شیراز است. ارقام عددهای ۲۵۳ و ۳۵۲ مشترک هستند. در توضیحات سعدی در ویکیپدیا بیان شده: «گوته، شاعر بلندآوازه آلمانی، یکی از شاعران اروپایی است که در خلق آثار خود به ادبیات شرقی و بهطور خاص، ادبیات فارسی توجه ویژهای داشت. گوته، سعدی را میشناخته و در خلق آثار خود از سعدی تأثیر پذیرفته است. یکی از کتابهای وی با نام دیوان غربی-شرقی، اگرچه بهطور مشهودی تحت تأثیر اشعار حافظ سرودهشده و در هیچکجای کتاب نامی از سعدی برده نشده؛ اما بخشهایی از آن نیز حاوی اشعاری است که از بوستان و گلستان سعدی اقتباس شده است. یکی از این اقتباسها، داستان قطره بارانی است که با دیدن دریا، خود را ناچیز میشمارد و به سبب این فروتنی، صدفی او را در بر میگیرد و تبدیل به یک مروارید میشود. این داستان، بی کموکاست از قطعهای با مطلع «یکی قطره باران ز ابری چکید…» در بوستان اقتباس شده است. گوته، این دیوان خود را با نقل فارسی و ترجمه آلمانی یکی از اشعار گلستان به پایان برده است.» در شعر ۱ خسرو و شیرین نظامی گنجوی کلمات بلندآوازه و قطره و در قصیده ۱۵۲ سوزنی سمرقندی کلمات حافظ، بوستان، صدف و ابر و در ترجیع بند ۱ مولانا کلمات گلستان و ابر و در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در قصیده ۱ حافظ و در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی و در غزل ۱۵۲۰ مولانا کلمات قطره و ابر و در غزل ۱ آشفته شیرازی و در قصیده ۱ فضولی کلمات قطره باران و صدف و در قطعه ۱ سلیم تهرانی کلمات قطره و صدف و در قصیده ۲ طبیب اصفهانی کلمه صدف و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمات ابر و مروارید و در قصیده ۱ سلیم تهرانی و در غزل ۱ فرخی یزدی کلمات گلستان و ابر و در غزل ۵۸ همام تبریزی کلمات گلستان، ابر و باران و در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی و در قصیده ۱ حزین لاهیجی و در مثنوی ۱ مسعود سعد سلمان و در قصیده ۱ جهان ملک خاتون و در مثنوی ۵۸ دفتر پنجم مثنوی و معنوی مولانا و در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی و در غزل ۳۵۴۱ صائب تبریزی کلمه ابر و در ترجیع بند ۱ اوحدی و در مثنوی ۱ حزین لاهیجی کلمات دریا و قطره و در ترجیع بند ۱ نسیمی و در لمعات ۱ عراقی و در قصیده ۱ جهان ملک خاتون و در غزل ۱ فروغی بسطامی و در قصیده ۱ میلی کلمه قطره وجود دارد. صادق هدایت نویسنده داستان «توپ مرواری» است. در ترجیع بند ۱ اوحدی کلمات مجلس و اول و در باب ۱ کتاب مقدس زبور و در قطعه ۱ خاقانی و در غزل ۱ جهان ملک خاتون و در غزل ۱ غنی کشمیری و در قصیده ۱ عراقی و در قصیده ۲۵۱ امیر معزی و در برگهای ۱۲۵ و ۲۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه مجلس و در مقاله کلمه اول وجود دارد. در مقاله به شعر ۱ مجلس اول سعدی اشاره شده است. در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در برگ ۲۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه محتشم وجود دارد. در مقاله به غزل ۱ محتشم کاشانی اشاره شده است. در غزل ۱ محتشم کاشانی و در قصیده ۱ فضولی و در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی کلمه میل وجود دارد. در مقاله به قصیده ۱ میلی و غزلهای ۵۸ و ۸۵ میلی اشاره شده است. در شعر ۱ عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمه سلیم و در برگ ۱۲۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه تهران وجود دارد. در مقاله به قصیده ۱ سلیم تهرانی اشاره شده است. در توضیحات محمدقلی سلیم تهرانی در ویکیپدیا بیان شده: «شعر او را به «نازکی خیال، خلق مضمونهای دقیق تازه و سعی در ارسال مثل و تمثیل» وصف کردهاند. به دیدگاه ذبیحالله صفا، زبانش در شعر ساده و گاه (بهویژه در قصیده و مثنوی) تا حدی سست و نزدیک به زبان عامیانه است «و این بیشتر از آنجاست که سلیم تحصیل مدرسهای کافی نداشت و گویا تتبع او هم در دیوانهای استادان گذشته کم بود و بیشتر به نیروی استعداد شاعری میکرد.»» اگر این متن را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۳۲۵ میشود. در مقاله بیان شده که سوره شوری ۳۵۲۱ حرف دارد. ارقام عددهای ۱۳۲۵ و ۳۵۲۱ مشترک هستند. در سوره شوری کلمات زبان، گویا و مثل و در شعر ۱ گنجینه اسرار عمان سامانی کلمات زبان و گویا و در مقاله کلمات استاد و زبان و در ترجیع بند ۱ نسیمی کلمات زبان و مثل و در غزل ۱ شهریار کلمات نازک و مثل و در تضمین ۱ فروغی بسطامی و کلمه مثل ذکر شده است. در ویکیپدیا بیان شده سلیم تهرانی چندسالی در اصفهان بسر برد سپس به شیراز کوچ کرد. در مقاله کلمات اصفهان، شیراز و کوچ ذکر شدهاند. درگذشت سلیم تهرانی در کشمیر بوده است. در مقاله به کشمیر اشاره شده است. در قصیدههای ۱ سلیم تهرانی و حافظ و در شعر ۱ خسرو و شیرین نظامی گنجوی و در ترجیع بند ۱ نسیمی و در غزل ۱ محتشم کاشانی و در لمعات ۱ عراقی و در قصیده ۱ جهان ملک خاتون و در قصیده ۱ فضولی و در شعر ۵۸ دفتر پنجم مثنوی و معنوی مولانا کلمه فیض وجود دارد. در مقاله به غزل ۱ فیض کاشانی اشاره شده است. در شعر ۵۸ دفتر پنجم مثنوی و معنوی مولانا کلمه همام وجود دارد. در مقاله به غزل ۵۸ همام تبریزی اشاره شده است. در باب ۱ کتاب مقدس ارمیا و در قصیده ۱ سلیم تهرانی و در برگ ۱۲۵ کتاب زهیر کلمه آشفته و در ترجیع بند ۱ اوحدی کلمه شیراز وجود دارد. در مقاله به غزل ۱ آشفته شیرازی اشاره شده است. آیه ۲۱:۵ قرآن (سوره انبیاء) و ترجمه مکارم شیرازی بیان میکند: « آنها گفتند (آنچه را محمد آورده وحي نيست) بلكه خوابهاي آشفته است، اصلا او به دروغ آنرا به خدا بسته، نه او يك شاعر است! (اگر راست ميگويد) بايد معجزهاي براي ما بياورد، همانگونه كه پيامبران پيشين با معجزات فرستاده شدند.» در این آیه کلمات شاعر و آشفته ذکر شدهاند. در شعر ۱ مجلس اول سعدی در خطبه ۱ نهج البلاغه و در قصیده ۱ شاه نعمت الله ولی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در قصیده ۱ فضولی کلمه انبیاء وجود دارد. در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» و در شعر ۱ خسرو و شیرین نظامی گنجوی و در قطعه ۱ سلیم تهرانی و در غزل ۵۸ همام تبریزی کلمه فرخ وجود دارد. در مقاله به غزل ۱ و شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی و غزلهای ۵۸ و ۸۵ فرخی یزدی اشاره شده است. در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» و در غزل ۱۵۲ ابن یمین کلمه رهی و در قصیده ۱ میلی کلمات رهی و سایه و در مقاله کلمه سایه و در شعر ۱ دیگر سرودهها فرخی یزدی و در قصیده ۱۵۲ سوزنی سمرقندی کلمه گیسو وجود دارد. در مقاله به شعر سایه گیسو رهی معیری اشاره شده است. عکس رهی معیری در سایت گنجور خندان است. در قصیده ۱ میلی کلمات رهی، عکس و خنده و در قصیده ۱ حافظ و در لمعات ۱ عراقی کلمه عکس و در قصیده ۱ حزین لاهیجی و در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در برگ ۱۲۵ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه خنده و در غزل ۱ بیدل دهلوی کلمه خندید و در برگ ۱۲۵ کتاب زهیر و در برگ ۱۲۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه میخندد و در قصیده ۲۵۱ ناصرخسرو کلمه میبخندد وجود دارد. رمان «مردی که میخندد» نوشته ویکتور هوگو است. رهی معیری شعرهای ستاره خندان، خنده مستانه، لبخند صبحدم و خنده برق را سروده است. در قصیده ۱ میلی کلمات رهی، ستاره، خنده و برق و در قصیده ۱۵۲ سوزنی سمرقندی کلمات عبارت «برق بخندد» وجود دارد. در توضیحات رهی معیری در ویکیپدیا بیان شده: «نخستین ملاقات مریم فیروز و رهی معیری در یکی از روزهای اردیبهشت، در یک مهمانی در خانه مصطفی فاتح صورت میگیرد؛ و همین ملاقات است که پایه یکی از شورانگیزترین و عجیبترین حکایتهای عاشقانه معاصر قرار میگیرد. از آن به بعد، شورانگیزترین ترانهها و غزلیات رهی معیری، که به گفته برخی، از بهترین آثار ادبیات کلاسیک معاصر بهشمار میرود، مایه از این عشق میگیرد…» در باب ۱ کتاب مقدس ارمیا و در قصیده ۱ میلی و در برگ ۱۵۲ کتاب زهیر کلمه نخستین و در برگ ۱۲۵ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه نخست و در مقاله کلمات ملاقات، مهمان، خانه، مصطفی، فاتح، معاصر، ترانه و عشق و در باب ۱ کتاب مقدس استر کلمات فیروزه و مهمانی و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در ترجیع بند ۱ مولانا و در قصیده ۲۵۱ امیر معزیو در غزل ۲۸۴ صنایع الکمال و حضریات خواجوی کرمانی کلمه مهمان و در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی کلمات فیروز، عاشقان، عشق و خانه و در غزل ۸۵ میلی کلمات خانه، ترانه و عشق و در غزل ۱ یغمای جندقی کلمات ترانه و عشق و در غزل ۱۵۲ سعدی کلمات حکایت و عشق در برگ ۱۵۲ کتاب زهیر کلمه عجیب و در برگ ۲۵۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمات عاشق، معاصر و عجیب وجود دارند. در ادامه مقاله به مریم مقدس اشاره شده است. مریم مقدس و مریم فیروز همنام هستند. در آیهای از سوره مریم که در ادامه مقاله آمده و در شعر ۱ خسرو و شیرین نظامی گنجوی و در قصیده ۱ سلیم تهرانی و در غزل ۱ یغمای جندقی کلمه نسیم وجود دارد. در مقاله به ترجیع بند و غزل ۱ نسیمی اشاره شده است. در توضیحات عمادالدین نسیمی در ویکیپدیا بیان شده: «ادعا گردید که سخنان نسیمی اشخاص جاهل را فریب داده، زندیق کرده است. سپس ابن الشنقشی الحنفی در حضور علما و قضات شهر طرح دعوی کرد. سپس نائب او را گفت: اگر نتوانی ادعای خود را به اثبات رسانی، کشته میشوی؛ و او از ادعای خود درگذشت. نسیمی هم چیزی نگفت. تنها کلمه شهادت بر زبان آورد و [این] ادعا را رد کرد. سپس شیخ شهاب الدین ابن هلال در دادگاه حاضر شد و در کنار قاضی مالکی نشست. او گفت که نسیمی زندیق است و توبهاش را نمیتوان پذیرفت و باید به قتل رسد. سپس به قاضی مالکی رو کرد و پرسید: چرا او را نمیکشی؟ مالکی گفت: آیا تو به دست خود مینویسی که او محکوم به قتل است؟ گفت: مینویسم! و نوشت؛ و نوشتهاش را به شیخنا ابن خطیب الناصریه و دیگر قضات تقدیم کرد. قضات و علما زیر بار نرفتند و بلند شدند و آن جا را ترک گفتند. مالکی پرسید: وقتی قضات و علما سر باز میزنند، چگونه میتوان او را کشت؟ او گفت: من نمیکشم. سلطان من را مأمور کرده است که این کار را سریع تمام کنم تا امریهاش صادر شود. آن گاه مجلس به پایان رسید و نسیمی را دیگر بار در قلعه حبس کردند؛ و آن گاه فرمان سلطان مؤید صادر شد که: پوستش کنده شود، جنازهاش هفت روز در شهر حلب گردانده شود، سپس شقه گردد و شقههایش به علی بن ذی الآذر، برادرش ناصر الدین و عثمان قارایولوق فرستاده شود. این شاعر لطیف سخن را چنین کشتند.» در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات لطیف و سخن و در قطعه ۱ خاقانی کلمات لطیف و قلعه و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمات نسیم، شهادت و زبان و در مقاله کلمات سخن، زبان، شهادت، مجلس، پایان و ادعا و در قصیده ۱ میلی کلمات نسیم، شهیدان و زبان و در غزل ۵۸ همام تبریزی کلمات نسیم و سلطان و در تضمین ۱ فروغی بسطامی کلمه ناصردین و در برگ ۱۲۵ کتاب عطیه برتر و در برگ ۱۵۲ کتاب والکیریها و در غزل ۱۵۲۰ مولانا کلمه برادر و در شعر ۵۸ دفتر پنجم مثنوی و معنوی مولانا کلمات برادر، شیخ و پوست و در قصیده ۱ عراقی و در غزل ۱ فیض کاشانی و در برگ ۱۲۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه شیخ و در غزل ۱ محتشم کاشانی و در شعر ۱ دیگر سرودههای فرخی یزدی و در برگهای ۱۲۵ و ۱۵۲ کتاب الف و در غزل ۲۵۱ خاقانی کلمه هلال و در باب ۱ کتاب مقدس استر عبارت هفتمین روز و در قصیده ۱ حافظ و در ترجیع بند ۱ شاه نعمت الله ولی و در غزل ۱ آشفته شیرازی کلمات زبان و سلطان و در شعر ۱ مجلس اول سعدی و در برگ ۲۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا و در قصیده ۲۵۱ ناصرخسرو کلمات برادر و سلطان و در قصیده ۱ امیر معزی کلمات قلعه و سلطان و در قصیده ۲۵۱ امیر معزی کلمات مامور و سلطان و در قصیده ۱ فضولی و در غزل ۳۵۲ سعدی کلمه سلطان و در شعر ۱ در عدل و تدبیر و رای بوستان سعدی کلمات سلطان و پوست و در قطعه ۱ سلیم تهرانی و در برگ ۲۱۵ کتاب الف کلمه پوست ذکر شده است. در ترجیع بند ۱ نسیمی کلمه مسعود وجود دارد. در مقاله به مثنوی و غزل ۱ مسعود سعد سلمان اشاره شده است. در قصیده ۱ امیر معزی کلمه غزنین وجود دارد. مسعود سعد سلمان متولد غزنین است. در توضیحات غزنی در ویکیپدیا بیان شده: «غَزنی با نامهای تاریخی غزنه و غزنین شهری در مرکز شرقی افغانستان و مرکز تاریخی منطقه زابلستان است.» اگر این جمله را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۰۵۳۲ میشود. در ادامه مقاله عددهای ۱۰۳۲۵ و ۲۱۳۵۰ ذکر شدهاند. ارقام این عددها مشترک هستند. در مقاله بیان شده که سوره شوری ۳۵۲۱ حرف دارد. بین عددهای ۳۵۲۱ و ۱۰۵۳۲ چهار رقم مشترک هستند. در سوره شوری کلمات تاریخ و شهر ذکر شدهاند. در توضیحات غزنی در ویکیپدیا بیان شده: « شهر غزنی یکی از شهرهای نسبتاً خطرناک میباشد. گروههای دهشتافکن مانند طالبان نفوذ زیادی در این شهر و ولسوالیهای پشتوننشین این ولایت دارد. بستهشدن مکتبها، شلیک راکت بر روی خانههای مسکونی و حملات بر روی افراد نظامی اتفاقاتی هستند که هر از چند وقتی در این شهر و ولسوالیهای اطراف آن رخ میدهد.» اگر این متن را به عدد ابجد وسیط تبدیل کنیم حاصل ۱۱۱۱ میشود. سوره یوسف ۱۱۱ آیه دارد. ارقام عددهای ۱۱۱ و ۱۱۱۱ مشترک هستند. در سوره یوسف کلمات شهر، خطرناک، گروه، نفوذ، زیاد، حمله و خانه و در قصیده ۱ امیر معزی کلمات خانه و خطر و در مقاله کلمه طالبان وجود دارد. در توضیحات غزنی در ویکیپدیا بیان شده در طی فتوحات اسکندر بزرگ، جمعیتی از یونانیان همراه او در این منطقه سکونت یافته و شهری جدید به نام «اسکندریه در اُپیانا» (به یونانی: Αλεξάνδρεια Ωπιανή) تأسیس نمودند که پایه اصلی شهر امروزی است در مقاله به اسکندر اشاره شده است. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در ترجیع بند ۱ اوحدی و در قصیده ۱ امیر معزی کلمه یغما وجود دارد. در مقاله به غزلهای ۱ و ۸۵ یغمای جندقی اشاره شده است. در توضیحات یغمای جندقی در ویکیپدیا بیان شده: « مورد خشم سردار ذوالفقار خان قرار گرفت و پس از فلک چند ماه به سیاهچال افتاد و کلیه اموالش نیز ضبط و توقیف شد. یغمای جندقی پس از آزادی نام و تخلص خود را به ابوالحسن یغما تغییر داد و جامه درویشی پوشید و پس از چند ماه سیر و سیاحت در شهر ابرکوه اقامت گزید و سپس از راه یزد به تهران رفت.» در مقاله کلمات خشم، ذوالفقار، خان، فلک، ماه، آزادی، تخلص، یغما، تغییر، یزد و تهران ذکر شدهاند. در قطعه ۱ سلیم تهرانی کلمات عمان و سامان وجود دارند. در مقاله به شعر ۱ گنجینه اسرار عمان سامانی اشاره شده است. در شعر ۱ گنجینه اسرار عمان سامانی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمه یمین و در قصیده ۱۵۲ سوزنی سمرقندی کلمات یمین و حزین و در قصیده ۱ سلیم تهرانی کلمه حزین وجود دارد. در مقاله به غزل ۱۵۲ ابن یمین و قصیده، مثنوی، غزل و رباعی ۱ حزین لاهیجی و غزل ۱۵۲ حزین لاهیجی اشاره شده است. در مثنوی ۱ حزین لاهیجی کلمه فضولی وجود دارد. در مقاله به قصیده ۱ و رباعی ۲۳ فضولی اشاره شده است. در برگ ۱۵۲ کتاب انسان از منظری دیگر کلمه سوزنی و در قصیده ۱ امیر معزی کلمه سمرقند وجود دارد. در مقاله به قصیده ۱۵۲ سوزنی سمرقندی اشاره شده است. در قصیده ۱۵۲ سوزنی سمرقندی کلمه بخندد وجود دارد. عکس سوزنی سمرقندی نیز در سایت گنجور خندان است. در قصیده ۱ امیر معزی کلمات سمرقند و بخارا و در شعر ۵۸ دفتر پنجم مثنوی و معنوی مولانا کلمه بخارا و در مقاله کلمات شاگرد و صنعت ذکر شدهاند. در توضیحات سوزنی سمرقندی در ویکیپدیا بیان شده: «وی در ابتدای جوانی برای کسب دانش به بخارا رفت و به قول عوفی بهسبب تعلق خاطر به شاگرد سوزنگری به آموختن آن صنعت مشغول شد. سوزنی سمرقندی معاصر ارسلان خان محمد از آل افراسیاب و سنجر آتسزبن محمد خوارزمشاه بودهاست.» اگر این متن را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۱۴۰۲۱ میشود. در مقاله عدد ۱۴۰۲ ذکر شده است. ارقام عددهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۲۱ مشترک هستند. در آیه ۲۵۱ سوره بقره و در قصیده ۲۵۱ ناصرخسرو و در برگ ۲۱۵ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمه امیر وجود دارد. در مقاله به قصیدههای ۱ و ۲۵۱ امیر معزی اشاره شده است. در لمعات ۱ عراقی و در قصیده ۱۵۲ سوزنی سمرقندی کلمه کمان و در قصیده ۱ میلی کلمه زخم و در قصیده ۱ حزین لاهیجی کلمات کمان و خر و در قصیده ۱ حافظ و در غزل ۱ شهریار کلمه خرگاه و در قصیده ۱ امیر معزی و در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی کلمه خر و در باب ۱ کتاب مقدس اشعیاء کلمه الاغ وجود دارد. شعر «خر» سروده ویکتور هوگو است. صادق هدایت نویسنده داستان «زبان حال یک الاغ در وقت مرگ» است. در توضیحات محمد معزی در ویکیپدیا بیان شده: «محمد عوفی درباره مرگ امیرمعزی نوشته است که روزی سلطان سنجر در خرگاه بود، ناگاه تیری از کمان شاه گذشت و به امیرمعزی اصابت کرد و او در حال جان سپرد. عباس اقبال در مقدمه دیوان معزی قول عوفی را مردود دانسته و مینویسد معزی مدتها بعد از این واقعه زنده بوده است، و اما از مرثیهای که سنایی در مرگ معزی گفته معلوم میشود که شاعر سرانجام به همان زخم تیر درگذشته است.» در مقاله کلمه عباس و در قصیده ۲۵۱ امیر معزی کلمات اقبال و سلطان وجود دارند. درگذشت امیر معزی در سال ۵۲۱ قمری در نیشابور بوده است. در قصیده ۲۵۱ امیر معزی کلمه نشابور ذکر شده است. اکر عبارت «امیر معزی» را به عددهای ابجد وسیط و صغیر تبدیل کنیم حاصل ۵۴ و ۲۷ می شود. در مقاله عددهای ۵۴ و ۲۷ ذکر شدهاند. در قطعه ۱ سلیم تهرانی و در قصیده ۱۵۲ سوزنی سمرقندی کلمه اقبال و در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی کلمه دیباچه وجود دارد. در مقاله به شعر ۱ جاویدنامه اقبال لاهوری «دیباچه» و شعر ۱۵۲ ارمغان حجاز و شعرهای ۱۵۲ و ۲۵۳ پیام مشرق اقبال لاهوری اشاره شده است. در غزل ۱ یغمای جندقی به خسرو و شیرین اشاره شده است. در مقاله به شعر ۱ خسرو و شیرین نظامی گنجوی اشاره شده است. در شعر ۱ در نیایش خداوند بوستان سعدی و در ترجیع بند ۱ مولانا و در باب ۱ کتاب مقدس استر کلمه غنی و در شعر ۲۵۳ پیام مشرق اقبال لاهوری کلمه کشمیر وجود دارد. در مقاله به غزل ۱ غنی کشمیری اشاره شده است. در توضیحات کشمیر در ویکیپدیا بیان شده: «کشمیر منطقهای در شمال غربی شبهقاره هند است که از ایالت جامو و کشمیر تحت کنترل هند، ایالت کشمیر آزاد تحت کنترل پاکستان و منطقه اقصی چین تحت کنترل جمهوری خلق چین تشکیل میشود.» در باب ۱ کتاب مقدس استر کلمات غنی و هند و در برگ ۲۱۵ کتاب زهیر و در ادامه مقاله کلمات هند و چین ذکر شدهاند. در ترجیع بند ۱ مولانا و در تضمین ۱ فروغی بسطامی و در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی کلمات خسرو و بیدل و در غزل ۱ جهان ملک خاتون کلمه بیدل وجود دارد. در مقاله به قصیده ۱ امیرخسرو دهلوی و غزل ۱ بیدل دهلوی اشاره شده است. در توضیحات بلخ در ویکیپدیا بیان شده: «امیر خسرو (دهلوی) که پدرش امیر سیف الدین از اینجا بود» در توضیحات امیرخسرو دهلوی در ویکیپدیا بیان شده: «آرامگاه او در یکی از محلههای شلوغ و پرتراکم دهلی که بنام نظامالدین اولیاء معروف است و نزدیک به ایستگاه قطار شهری بمبئی به نام ایستگاه قطار نظامالدین و در نزدیکی آرامگاه همایون واقع شده میزبان جمع کثیری از مردم و زیارتگاه مسلمانان و اهل تصوف است.» در مقاله کلمات آرامگاه و قطار ذکر شدهاند. نازنین بنیادی در فیلم «هتل بمبئی» بازی کرده است. بمبئی پرجمعیتترین شهر هند است. در قصیده ۱ فضولی و در مقاله کلمه جمعیت ذکر شده است. در برگ ۲۵۱ کتاب پله پله تا ملاقات خدا کلمات ناصرخسرو، سنایی و خاقانی و در قصیده ۱ حافظ کلمه خاقان وجود دارد. در مقاله به قصیده ۲۵۱ ناصرخسرو و غزل ۲۵۱ سنایی و غزل ۲۵۱ و قطعه ۱ خاقانی اشاره شده است. در قطعه ۱ خاقانی کلمه خاتون وجود دارد. در مقاله به قصیده و غزل ۱ جهان ملک خاتون اشاره شده است. در توضیحات جهان ملک خاتون در ویکیپدیا بیان شده: «یکی از نخستین کسانی که به معرفی جهانملک خاتون پرداخت، ادوارد براون بود، هرچند او به نسخهای ناقص از دستنویس دیوان جهان دسترسی داشتهاست. سپس سعید نفیسی و ذبیحالله صفا در آثارشان به دو نسخه از دیوان جهان در کتابخانه ملی پاریس اشاره کردهاند.» در غزل ۱ جهان ملک خاتون کلمه صفا و در برگ ۱۵۲ کتاب آشنایی با صادق هدایت و در مقاله کلمه پاریس و در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی و در برگهای ۱۵۲ و ۲۵۱ کتاب آشنایی با صادق هدایت کلمه نسخه ذکر شده است. در غزل ۱ جهان ملک خاتون و در شعر ۱ حمید الدین بلخی کلمه طبیب و در شعر ۲ دفتر اول مثنوی و معنوی مولانا کلمه طبیبان وجود دارد. در مقاله به قصیدههای ۱ و ۲ و مفردات ۲ طبیب اصفهانی اشاره شده است. درگذشت طبیب اصفهانی در سال ۱۷۵۷ میلادی بوده است. در ادامه مقاله عدد ۱۷۵۷ ذکر شده است. سوره شعراء ۵۵۱۷ حرف دارد. ارقام عددهای ۱۷۵۷ و ۵۵۱۷ مشترک هستند. در قصیده ۲۵۱ امیر معزی عبارت شهر سپاهان وجود دارد. در توضیحات سپاهانشهر در ویکیپدیا بیان شده: «سپاهانشهر از سمت شمال به کوه صفه و از سمت غرب به شهر ابریشم و از سمت جنوب به منطقه شاه کوه و از سمت شرق به سیتی سنتر اصفهان محدود میباشد.» در ترجیع بند ۱ مولانا و در ترجیع بند ۱ اوحدی کلمه صفه و در شعر ۱ شاهنامه فردوسی «جمشید» کلمه ابریشم و در غزل ۱ آشفته شیرازی کلمه بریشم وجود دارد. در ویکیپدیا در سال ۱۴۰۲ جمعیت سپاهان شهر ۸۵۰۰۰ ذکر شده است. در مقاله کلمه جمعیت و عددهای ۱۴۰۲ و ۸۵ ذکر شدهاند. بین عددهای ۸۵۰ و ۸۵۰۰۰ سه رقم مشترک هستند. صادق هدایت نویسنده کتاب «اصفهان نصف جهان» است. آرامگاه صادق هدایت در قطعه ۸۵ گورستان پر-لاشز، پاریس است. در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمه گورستان و در ترجیع بند ۱ اوحدی کلمه گور و در ادامه مقاله عدد ۸۵ و کلمه پاریس ذکر شده است. در شعر ۱ لیلی و مجنون جامی و در شعر ۱ حمید الدین بلخی و در شعر ۱ گنجینه اسرار عمان سامانی و در قصیده ۲۵۱ ناصرخسرو کلمه آشنایی و در باب ۱ کتاب مقدس استر و در قصیده ۱ میلی و در قصیده ۱ فضولی کلمه آشنا و در شعر ۱ مجلس اول سعدی کلمات آشنای و صادق و در آیه ۲۵۱ سوره بقره کلمه فرزانگی وجود دارد. در مقاله به کتاب آشنایی با صادق هدایت نوشته مصطفی فرزانه اشاره شده است. در قصیده ۱ شاه نعمت الله ولی و در ترجیع بندهای ۱ نسیمی و اوحدی و در قطعه ۱ خاقانی و در برگ ۱۵۲ کتاب الف کلمه الف وجود دارد. در مقاله به برگهای ۱۲۵، ۱۵۲ و ۲۵۱ کتاب الف نوشته پائولو کوئلیو اشاره شده است. در برگهای ۱۲۵ و ۱۵۲ کتاب والکیریها کلمه پائولو وجود دارد. در خطبه ۱ نهج البلاغه و در ترجیع بند ۱ نسیمی کلمه تفسیر وجود دارد. در مقاله به برگهای ۱۲۵، ۱۵۲، ۲۱۵، ۲۵۱، ۵۱۲ و ۵۲۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه اشاره شده است. در بیت زیر از ترجیع بند ۱ نسیمی کلمات کتاب و تفسیر ذکر شدهاند. اگر بیت زیر را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۲۹۶۱ میشود. در مقاله عدد ۱۶۲۹ ذکر شده است. ارقام عددهای ۱۶۲۹ و ۲۹۶۱ مشترک هستند.
تنزیل و کتاب صورت او *** تفسیر حقایق جهان شد
در برگهای ۱۵۲ و ۲۵۱ کتاب تفسیر اشو بر چنین گفت زردشت نیچه کلمه جویای وجود دارد. در مقاله به غزلهای ۱۵۲ و ۲۵۱ جویای تبریزی اشاره شده است. اگر عبارت «دلیل انتخاب کتابها و اشعار» را به عدد ابجد کبیر تبدیل کنیم حاصل ۲۱۳۵ میشود. در مقاله عددهای ۲۳:۵۱ و ۳۵۱۲ ذکر شدهاند. ارقام این عددها مشترک هستند. در ادامه مقاله چکیدهای از کتابهای نور و نشانهها آمده است. اگر عبارت «چکیدهای از کتابهای نور و نشانهها» را به عدد ابجد صغیر تبدیل کنیم حاصل ۸۵ میشود. در شعر ۵۸ لیلی و مجنون جامی کلمات چکیده و کتاب و در برگ ۲۱۵ کتاب زهیر کلمه خلاصه وجود دارد.
مطلبی که بیان گردید بخشی از مقاله «کتاب نور و کتاب نشانهها» است که آدرس آن در زیر آمده است.
نظرات
ارسال یک نظر